آینده سوریه، قربانی منافع روسیه و جاهطلبیهای جمهوری اسلامی
هفته نامه فرانسوی نوول ابسرواتور در تحلیلی از احتمال آغاز جنگ جهانی سوم در خاورمیانه مینویسد. ورود مستقیم روسیه به جنگ سوریه و بالاگرفتن تنش میان جمهوری اسلامی و عربستان سعودی، دلایلی هستند که بنا بر آنچه تحلیلگر فرانسوی مینویسد میتوانند جهان را به ورطه یک جنگ جهانی جدید بکشانند.
البته این دو عامل جدا از یکدیگر نیستند. خبرگزاری رویترز در گزارشی از اهمیت سفر قاسم سلیمانی به مسکو مینویسد. سفری که بنا بر آنچه منابع آگاه به این رسانه گفتهاند، در ملاقات فرمانده سپاه قدس با ولادیمیر پوتین تقویت رژیم بشار اسد را در دستور کار داشته است. با وجود اینکه هنوز اخبار دقیقی از محتوای این دیدار در دست نیست، ولی حدس زده میشود که حملات هوائی روسیه به مواضع مخالفان اسد، از جمله پیامدهای آن باشد.
روسیه و سپاه پاسداران
این سفر گویا در جریان دیدار وزیر خارجه روسیه از تهران و ملاقاتش با علی خامنهای برنامهریزی شده و بدون اطلاع دولت حجتالاسلام حسن روحانی و وزیر خارجهاش محمد جواد ظریف انجام گرفته است. ظاهرا اعزام گردانهای جدید به سوریه از سوی حزبالله و ایران، برای حمله احتمالی زمینی به مواضع مخالفان اسد، چه داعشیها و چه گروههائی که از سوی غرب و کشورهای عربی حمایت میشوند، از دیگر تصمیماتی است که در دیدار سردار قاسمی با پرزیدنت پوتین گرفته شده است.
در هفتههای اخیر، کم و بیش همزمان با آغاز حملات هوائی روسیه، علاوه بر حزباللهیهای لبنانی، گردانهای جدیدی از فاطمیون (شیعیان پاکستانی) و زینبیون ( شیعیان افغان) و هم چنین شبه نظامیان شیعه عراقی و البته کارشناسان سپاه قدس عازم سوریه شدهاند تا در موقعیت مناسب و با پوشش هوائی جنگندههای روسی، از راه زمینی حملات خود را به مخالفان اسد آغاز کنند.
در کنار این عملیات صرفا نظامی، یک اتاق جنگ هم با محور روسیه و ایران، آغاز به کار کرد که در آن کشورهای سوریه و عراق هم حضور دارند و در واقع یک پیمان نظامی است که رسما برای مقابله با تروریسم و تبادل اطلاعات در مورد گروههای افراطی سنی ایجاد شده است. البته اگر تروریسم را بر مبنای اظهارات مقامات تهران و مسکو تعریف کنیم، کلیه گروههای مخالف بشار اسد، از جمله ارتش آزاد سوریه و ائتلاف ملی را هم در بر میگیرد.
ورود نظامی روسیه به بحران سوریه، و به صورت عامتردر صحنه سیاسی خاورمیانه، از سوی بسیاری از تحلیلگران در مرحله کنونی، مواضع جمهوری اسلامی را تقویت کرده است. از سوی دیگر ما با سردرگمیایالات متحده آمریکا و عدم واکنش جدی این کشور به گسترش حضور روسیه در بحرانهای خاورمیانه مواجه هستیم.
بیعملی آمریکا
باراک اوباما گویا تحت هیچ شرایطی خواهان درگیری رو در رو با روسیه و جمهوری اسلامی نیست و تنها به گفتن اینکه سوریه میتواند به باتلاقی برای نیروهای نظامی تهران و مسکو تبدیل شود بسنده کرده است. کاخ سفید پس از ورود روسیه به صحنه نظامی خاورمیانه حتا از برخی از مواضع قبلی خود نیز عقبنشینی کرده است. به عنوان مثال در حالی که تا چندی پیش کنارهگیری بشار اسد شرط اول هر مذاکرهای برای یافتن یک راه حل سیاسی جهت بحران سوریه بود، در این روزها جان کری، وزیر خارجه آمریکا، میگوید اسد میتواند تا شکست داعش بر سر قدرت باقی بماند. از سوی دیگر، عدم برکناری بشار اسد شرط اصلی جمهوری اسلامی برای حضور در هر مذاکرهای برای پایان دادن به بحران سوریه بوده و هست. از این تعدیل موضع آمریکا نیز میتوان به عنوان یکی از موفقیتهای دیپلماسی جمهوری اسلامی نام برد.
این همه در حالیست که بی عملی کاخ سفید نگرانیهای کشورهای عربی منطقه را افزایش داده است. عربستان سعودی و متحدانش که توافق هستهای وین را تهدیدی برای خود به حساب میآورند، در انتظار بودند که در بحران سوریه از پشتیبانی آمریکا برخوردار شوند و حداقل در این خانه از شطرنج پیچیده خاورمیانه بتوانند مهرهای را از ایران بگیرند. تا کنون اما نتیجه کاملا برعکس بوده و سیاستهای کاخ سفید در سوریه مواضع جمهوری اسلامی را تقویت کرده است.
بازیهای خطرناک حاکمان منطقه
پادشاهی سعودی و متحدانش در منطقه، که علاوه بر امیرنشینهای حوزه جنوبی خلیج فارس،
مصر و حتا اسرائیل را نیز در بر میگیرد، به ناچار بر دیگر بحرانهای منطقهای متمرکز شدهاند تا شاید در این نقاط بتوانند جمهوری اسلامی را مجبور به عقب نشینی کنند. شکایت دولت امیرنشین بحرین از جمهوری اسلامی به سازمان ملل متحد در پی کشف یک مرکز مهماتسازی مخفی در منامه و یا قطع رابطه دولت صنعا با تهران پس از به دست آمدن اسلحه در دو لنج ایرانی که به سوی یمن در حرکت بودند، از جمله این اقدامات هستند.
البته جمهوری اسلامی هم بیکار ننشسته است و با سیاسی کردن حادثه مکه تلاش دارد تلافی کند. گذشته از تئوریهای توطئه که تا اثبات و ارائه مدارک نباید به آنها بیش از حد ارزش داد، برخی معتقدند حادثه مکه از سوی جمهوری اسلامی برای سوء استفاده سیاسی اتفاق افتاده تا مقامات تهران بتوانند دست کم در داخل کشور جوی به نفع خود ایجاد کنند و با استفاده از احساسات ضد عربی و ناسیونالیستی بخش قابل توجهی از جامعه، فضا را برای حمایت از درگیریهای احتمالی با پادشاهی سعودی و متحدانش آماده سازند.
در داخل ایران، از سوئی تلاش میشود چهره شکست خوردهای از عربستان سعودی نشان داده شود و از سوی دیگر با تهدیدهای لفظی فضای خبری و رسانهای ملتهب نگاه داشته شود. امامان جمعه در سخنرانیهایشان از عقبنشینی رهبران سعودی پس از تهدیدهای خامنهای میگویند. بنا بر گفتههای آیتالله جوادی آملی «پیام رهبر معظم انقلاب در سخنان عزتمند ایشان و خطابات روشن علیه رژیم آل سعود مایه دلگرمیو عزت بود و همین سخنان باعث شد تا اینها امروز با تغییر لحنی آشکار مجبور به پاسخگویی شدند».
امام جمعه مشهد هم در سخنانی با همین مضمون میگوید: «صلابت کلام رهبری باعث تغییر رفتار آلسعود با ایران شد. رئیس سازمان حج و زیارت از مکه و معاون وزیر خارجه، رسماً در مصاحبه تلویزیونی اعلام کردند به مجرد این که مقام معظم رهبری چنین تهدیدی فرمودند، رفتار آل سعود با ما عوض شد و به کلی از مواضع خصمانهشان عقبنشینی کردند. صلابت و عظمتی که خداوند از رهبری در چشم دشمن خدا قرار داده بود باعث شد با یک جمله به کلی دشمن تغییر روش و مسیر دهد».
این سخنان و ادعاها از بیخ و بن بی پایه هستند چون هیچ گونه تغییری در مواضع مقامات پادشاهی سعودی در رابطه با حادثه مکه دیده نشده و تا کنون هیچ کدام از خواستهای جمهوری اسلامی نیز پذیرفته نشدند و حتا به هیات ایرانی که خواهان سفر به مکه برای تحقیقات در مورد این حادثه بود ویزای ورود به عربستان هم داده نشد.
بلوفهای خطرناک سپاه پاسداران
روی دیگر سکه لحن تهدیدآمیز فرماندهان سپاه است. محمد علی جعفری، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در تاریخ ۱۱ اردیهشت گفت: «سپاه همه ظرفیتهای ممکن برای واکنش سریع و خشن ایران در راستای تحقق اراده رهبر عظیم الشأن انقلاب اسلامی، برای پاسخگو کردن آل سعود به فاجعه هولناک منا و اعاده حقوق زائران قربانی شده در مذبح منا را آماده کرده و در انتظار اجرای دستوریم. سپاه قاطعانه و مقتدرانه در صورت ضرورت برای هر اقدامی، در هر زمان و هر منطقه، برای دفاع از عزت مسلمین و حرمت آنان به ویژه مردم انقلابی ایران در مقابل حکام ظالم و جاهل آل سعود، آماده است و انتقام سخت این جنایت هولناک را از آل سعود خواهد گرفت. جهان اسلام از خیانتها و جهالتهای ابولهب گونه آل سعود نظیر کشتار مردم یمن، آوارهسازی مردم عزیز سوریه، سرکوب مردم بحرین، کشتارهای فرقهای در عراق و ایجاد تفرقههای قومیو تروریسم پروری در همه جا به ستوه آمده و قریباً در خشم مسلمانان ذوب خواهند شد».
محسن رضائی که اخیرا کت و شلوار را کنار گذاشته و بار دیگر با لباس نظامی در مراسم حضور پیدا میکند نیز از لحن مشابهی در اشاره به حادثه منا استفاده کرد و خطاب به سعودیها گفت: «ما تا کنون صبر کردیم و دنبال جنگ نیستیم ولی شما نیز هوشیار باشید با دُم شیر بازی نکنید و به این روند ادامه ندهید چرا که اگر این شیر برگردد معلوم نیست چه اتفاقی برایتان خواهد افتاد. هوشیار باشید، مثل صدام حسین در جنگ با ایران راهی را شروع نکنید که در ادامه آن نه راه پس داشته باشید و نه راهی به پیش».
واکنش پادشاهی سعودی به این تهدیدها هم بلافاصله بود. دهها تن از روحانیون سنی این کشور مسلمانان را به جهاد علیه جمهوری اسلامی و روسیه فرا خواندند و «آزادی سوریه را از اشغالگرانی ایرانی و روس» از واجبات دانستند. در جبهه سیاسی، نماینده پادشاهی عربستان در سازمان ملل در گفتگوئی با روزنامه الریاض جمهوری اسلامی را « شایسته پند و اندرز و درس دادن به دیگر کشورها» نداست و افزود: « ما اجازه نخواهیم داد مقامات تهران از فاجعه منا برای تحقق اهداف سیاسی خود استفاده کنند».
شرایطی خطرناک و آیندهای مبهم
تهدیدهای سپاهیان و فتوای روحانیون سنی اگرچه تا کنون در سطح خشونت لفظی باقی مانده است ولی میتواند بستر را برای یک رودر روئی بین جمهوری اسلامی و پادشاهی سعودی آماده سازد. رودر روئی که بدون شک مستقیم نخواهد بود زیرا دو کشور دارای مرز مشترکی نیستند و به جبر جغرافیا باید در کشور ثالثی به مصاف یکدیگر بروند. تلاش حکومتهای هر دو کشور، دادن رنگ مذهبی به این اختلافات است تا بلکه از این طریق بتوانند متحدین خود را نیز وارد این بحران کنند. در صورت وقوع جنگ شیعه و سنی، بدون شک دامنه جنگ به داخل مرزهای این کشورها کشیده خواهد شد. اهالی شیعه عربستان و سنیهای ایرانی در چنین درگیریای مجبو به ایفای نقش خواهند بود و بهای اصلی را نیز پرداخت خواهند کرد.
زمینههای چنین جنگی، البته به صورت نیابتی، آماده است و برخی حتا معتقدند که مدتهاست آغازشده است. دخالت ایران در بحرین و یمن و دخالت پادشاهی عربستان در این دو کشور، در کنار درگیریهای گاه مسلحانه در بلوچستان با حمایت دولت ریاض، و اعتراضات آمیخته به خشونت در مناطق شیعهنشین پادشاهی عربستان با حمایت جمهوری اسلامی، مدتهاست که آغاز شده است. با این همه بسیاری از تحلیلگران معتقدند صحنه اصلی رودر روئی جمهوری اسلامی و پادشاهی سعودی، سوریه خواهد بود.