سیاست‌های روسیه و واکنش‌های غرب

شنبه ۲ آبان ۱۳۹۴ برابر با ۲۴ اکتبر ۲۰۱۵


محسن بهزادکریمی‌(بروکسل) – در روزهای سه‌شنبه و چهارشنبه ۲۰ و ۲۱ اکتبر، مرکز تحقیقاتی سی.ایی.پی.اس که یکی از معتبرترین پژوهشکده‌های علوم سیاسی و روابط بین‌الملل اروپا به شمار می‌رود، برای مدت دو روز به برگزاری دو سمینار در ارتباط با سیاست خارجی غرب و اتحادیه اروپا در تقابل با سیاست‌های اخیر روسیه و هم‌چنین بازار دیجیتال پرداخت. گزارشی که می‌خوانید در ارتباط با موضوع نخست است.

تحرکات سیاسی و نظامی‌ روسیه از چندی پیش در حوزه همسایگی ناتو این پرسش را مطرح نمود که چطور روسیه با واکنش شدیدی از سوی غرب و به ویژه ناتو روبرو نشده است؟

شاید هنوز بسیاری ناتو را یک پیمان صرفا نظامی‌ و تدافعی بدانند تا یک پیمان سیاسی و استراتژیک اما نکته در همین جاست. این نوع نگرش به ناتو نه تنها دیدگاه عمومی است بلکه بسیاری از سیاستمداران روسی و هم‌پیمانان آنها بر این باورند که ناتو یک پیمان نظامی‌است. همین نگرش انتظار مردم اروپا از ناتو را تحریک می‌کند. اما در واقع باید متذکر شد که ناتو در اصل یک پیمان امنیتی است و در ساختار این پیمان است که یکی از زیر شاخه‌های آن شورای نظامی‌است. اینکه  ناتو به عنوان یک مجموعه دفاعی نظامی‌تداعی می‌شود، یک اشتباه رایج است.

گویما راپس فیونا هیل
فرناندو آندریاس گویمارائس (راست) و فیونا هیل
kayhan.london©

کنفرانس یادشده که به همت نمایندگی دولت آمریکا در اتحادیه اروپا و مرکز پژوهشی سی.ایی.پی.اس  برگزار شد به این موضوع  پرداخت که اصولا روسیه و شخص پوتین از این سیاستی که در پیش گرفته شده چه هدفی دارند و در مقابل غرب باید چه بکند؟

در تنها پنل این کنفرانس آقای فرناندو آندریاس گویمارائس ریاست دایره ویژه روسیه در کمیته روابط خارجی اتحادیه اروپا و خانم فیونا هیل مدیریت بخش آمریکا و اروپای انستیتوی تحقیقاتی بروکینز شرکت داشتند.

فیونا هیل که یکی از برجسته‌ترین پژوهشگران سیاست روسیه و به ویژه شخص پوتین است و کتابی  هم در مورد وی نوشته است، به تفصیل به توضیح ابعاد شخصیتی پوتین در سیاست‌گذاری‌های اخیر کرملین پرداخت.

به عقیده خانم هیل، پوتین در زیر پرچم روسیه و کرملین ابائی ندارد که با صراحت لهجه و عمل به دنیا اعلام کند که قصد بازگشت به جایگاه سیاسی شوروی سابق را در عرصه سیاست جهانی در سر می‌پروراند.

به گفته خانم هیل، شاید در موضوع جنگ گرجستان و بالکان گمانه‌زنی‌هایی به این صراحت و مستدل نمی‌توانست چنین ادعایی را به عنوان هدف کرملین بیان کند و بیشتر موضوع را در حیطه ژئوپولیتیک و نزدیک شدن بیش از حد غرب را دلیل اصلی ورود روسیه به مناقشه می‌دانستیم اما با توجه به تغییر صریح سیاست‌های روسیه پس از جریانات گرجستان مخصوصاً اشغال و ضمیمه کردن کریمه به خاک خود و مداخله مستقیم نظامی‌در خاور میانه نشان می‌دهد که پوتین به دنبال باز یافتن جایگاه قدرت از دست رفته شوروی است.

وی گفت، باید توجه داشت که پیش زمینه کاری پوتین کجاست و همین زمینه است که امروز در سیاست‌پردازی‌های او نمایان است. تجربه کار امنیتی از یک سو و تجربه مدیریت شهری و اقتصادی از سوی دیگر در تصمیمات او نمود دارد. او یک جودوکار است نه یک شطرنج‌باز.

خانم هیل افزود، رهبری در سیاست بین‌الملل امر بسیار مهمی‌است و تلاش برای تاثیرگذار بودن در سیاست دنیای امروز به نوعی اعمال پوتین را توجیه می‌کند.

پوتین اصول مشخصی دارد و در نتیجه در سیاست گذاری‌های وی، روسیه بر هر چیز دیگری اولویت دارد، حال می‌خواهد  قربانی این زیاده‌خواهی حقوق مدنی و  خواست  جمعی مردم اوکراین باشد یا مردم سوریه. اصول پوتین مشخص است و هر چیزی را قربانی منافع و نیازهای سیاست کرملین می‌کند.

هر چند پوتین از صراحت لهجه خاص خود در سخنانش برخوردار است اما تعقیب آنچه او در سر می‌پروراند چندان کار ساده‌ای نیست.

 kayhan.london©
kayhan.london©

در برخوردها و مذاکرات و مناقشات پس از بحران اوکراین یک امر خیلی ملموس بود و آن عدم هماهنگی کامل اعضای اتحادیه اروپا در نوع بر خورد با این چالش منطقه‌ای بود و هست. تکلیف پوتین و آمریکا مشخص است اما اروپا در تقابل با این چالش بسیار به هم ریخته عمل کرد. اهداف اصلی پوتین ارتقاء کمی ‌و کیفی خوداتکایی روسیه و به دست آوردن اهرم‌های تاثیرگذاری بر سیاست بین‌الملل است.

خانم هیل آنگاه گفت، شاید برای بسیاری این پرسش مطرح باشد که آیا ما در جایگاه ضعف قرار داریم؟ باید بگویم بلی، چرا که پوتین مشغول عمل است و ما مشغول جلسه و کنفرانس.

اما موضوعی را هم باید در نظر داشت: پوتین همزمان درگیر حل بحران‌های داخلی و مدیریت سیاست کشورش و افکار اجتماعی روسیه نیز هست. در واقع همه چیز حول محور او می‌گردد، دیگر کسی در ساختار سیاسی روسیه باقی نمانده، نه کسی در مقابل پوتین است و نه کسی که در کنار او به حساب بیاید. به نوعی او یک تنه به جنگ با غرب آمده است.

تنها کسی که در این میان ممکن است توان تغییر را داشته باشد وزیر اقتصاد پیشین روسیه، الکسی کودرین است، مردی که در دوران وزارت‌اش میزان بدهی خارجی روسیه به پایین‌ترین میزان در میان کشورهای صنعتی رسید.

سخنران بعدی این کنفرانس، آقای فرناندو گویمارائس به بحث درباره تحریم‌های غرب علیه روسیه پس از اشغال اوکراین پرداخت و گفت، ما  با وضع تحریم‌ها از همان نخست و توامان در تلاشی دیپلماتیک برای حل موضوع هستیم. تمام اعضای اتحادیه هم‌صدا از اوکراین حمایت کردند و الحاق مناطق به روسیه و اعلام استقلال آنها را به رسمیت نشناختند. روسیه اما گوشش بدهکار نیست و به اشغال شرق اوکراین ادامه می‌دهد ما نیز تحریم‌ها را به قوت خود باقی گذاشته و به این سیاست ادامه خواهیم داد.

وی افزود، اما به نتیجه رسیدن این دیپلماسی یک چالش زمان‌بر است. از زمانی که روسیه اقدام به ایجاد تزلزل در دمباس  کرده ما نیز تحریم‌های جانبی را وضع کرده‌ایم. در رابطه با انرژی باید بگویم مشکلی پیش روی اروپا نیست و این برای دومین زمستان پس از بحران اوکراین است که ما منابع انرژی لازم را تامین کرده و در تضمین داریم.

آقای فرناندو گویمارائس  ادامه داد، در آینده نیز همان طور که در گذشته روسیه یکی از منابع قابل اعتماد انرژی اروپا بوده به تامین انرژی ادامه خواهد داد اما این بار به عنوان یکی از چند منبع تامین کننده و نه تنها منبع انرژی.

ما در این مدت نشان داده‌ایم که جایگاه روسیه را در سیاست دنیای امروز به رسمیت می‌شناسیم برای مثال در گفتگوهای اتمی‌ایران آنگاه که لازم دیدیم روسیه را هم وارد مذاکرات کردیم و تا امروز این نقش ادامه دارد.

این سخنران تأکید کرد، هم روسیه و هم اتحادیه اروپا و هم همسایگان مشترک ما و روسیه باید به رواداری در سیاست‌ها روی آورند. این که بعضی همسایگان مشترک ما به سوی غرب متمایل‌اند و برخی همراه روسیه هستند موضوع تازه‌ای نیست.  ما در عمل ثابت کردیم که بر سر مسئله اوکراین در اتحادیه اروپا به طور یکپارچه هم‌نظر هستیم. در سطح اتحادیه اما ورای اتحاد، ما به ایستادگی بر سر مواضع تا آخر نیازمندیم. ما باید از تجربیات‌مان در دیپلماسی آینده در این همسایگی استفاده کنیم. در نهایت آنچه پوتین می‌خواهد بسته به میزان توانایی روسیه است.

آقای گویمارائس اضافه کرد، ما خواهان اجرای کامل توافق نامه مینسک هستیم و این تنها راهکار برای برون‌رفت از بن‌بست است.

آنگاه خانم فیونا هیل در تکمیل گفته‌های گویمارائس افزود: باید هر دو طرف سیاست‌های خود را در راستای حل اختلاف نظرها بر سر مقوله اوکراین متمرکز کنند و دامنه این رقابت را در دیگر نقاط نجویند.

به گفته وی، این نگرانی‌ها تنها گریبانگیر غرب نیست بلکه روسیه نیز چندان در شرایط حاکم روزگار خوشی ندارد.  ادامه کاهش قیمت نفت و گاز و تحریم‌ها به طور توامان فشار بر اقتصاد روسیه را به اهرم فشاری در مقابل سیاست‌های تمامیت خواهانه پوتین تبدیل کرده است.

در ادامه خانم فیونا هیل افزود، این اروپاست که باید مورد سرزنش قرار گیرد چرا که به موقع متوجه پیش‌زمینه این بحران نشد. نگرانی‌های روسیه از همان سال ۲۰۰۴ و طرح بسط اتحادیه اروپا و گسترش ناگهانی ناتو مشخص بود. زنگ خطر بعدی جنگ گرجستان بود. ما باید می‌دیدیم که این  بحران در راه است.

روسیه با عینک جنگ سردی که هنوز بر چشم دارد تمامیت تحولات را مخاطره‌ای برای استقلال و امنیت و منافع منطقه‌ای خود می‌بیند و تاکتیک پوتین حمله به جای دفاع است.

وی گفت، شاید در مناسبات‌مان همگی یک زبان را صحبت می‌کنیم اما همدیگر را نمی‌فهمیم. ما در سال ۲۰۰۷ به پوتین گوش ندادیم در نتیجه جنگ گرجستان رخ داد. پیشنهاد جرج بوش برای اعطای ام.ای.پی ناتو به اوکراین و گرجستان، روسیه را تحریک کرد و خطر گسترش ناتو به مرزهای روسیه باعث بروز جنگ شد. همین امر نیز در تغییرات ساختار سیاسی اوکراین و پیوست احتمالی به اتحادیه بود که بحران اوکراین را به وجود آورد.

فیونا هیل در پایان گفت، هیچ شانسی برای پیروزی هیچ یک از طرفین در این بحران نیست و همگی روی لبه تیغ راه می‌رویم . هم ما و هم روسیه. چاره‌ای نیست جز این که به یک برنامه و تفاهم جامع و مشترک برسیم. این جدال دیپلماتیک کلافی است که گره خورده و فشار بیشتر گره‌گشا نخواهد بود.

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=26108