۱۶ نوامبر روز جهانی مدارا است.
کامیار بهرنگ- با اینکه بسیاری بر این باورند که مدارا برابر مناسبی برای Tolerance نیست و برخی آن را بردباری ترجمه کردهاند اما ما معمولترین معادل را در نظر خواهیم گرفت.
اعلامیه اصول مدارا ۲۰ سال پیش در چنین روزی به امضای اعضای سازمان علمی، فرهنگی و تربیتی ملل متحد (یونسکو) رسید.
در دیباچه این اعلامیه آمده است: «ما مردمان کشورهای ملل متحد تصمیم به محفوظ داشتن نسلهای آینده از بلایایی مانند جنگ گرفتهایم. در این راه دوباره بر ایمان خود به حقوق اساسی بشر و کرامت انسانها برای دستیابی به مدارا و زندگی با صلح و آرامش تاکید میکنیم».
این بیانیه با اشاره به اینکه اگر «بناست صلح در جهان پایدار بماند میبایست بر اساس همبستگی اخلاقی و عقلانی نوع بشر بنا نهاده شود»، بر «حق آزادی بیان، مذهب، فکر و آموزش» تاکید دارد.
امسال روز جهانی بردباری در حالی فرا میرسد که جهان درگیر بسیاری از مواردی است که این اعلامیه از آنها به عنوان چالشهایی برای «تحکیم صلح و دموکراسی در سطح ملی و بینالمللی» نام برده است. «تعصب، خشونت، تروریسم، بیگانه ستیری، ناسیونالیسم (ملیگرایی) مهاجم، نژاد پرستی، یهودی ستیزی، تبعیض بر اقلیتهای ملی، قومی، مذهبی و زبانی، کارگران مهاجر، مهاجران و پناهندگان و گروههای آسیبپذیر در جوامع» از جمله مواردی است که در کنار «اعمال خشونت بر افرادی که از حق آزادی بیان و عقیده خود استفاده میکنند» در این بیانیه به عنوان عواملی صلحستیز یاد کرده است.
مفهوم مدارا
اعلامیه جهانی مدارا در بخش اول خود تلاش میکند تعریف دقیقی از این مفهوم ارائه دهد. «احترام، پذیرش و ارج نهادن به تنوع فرهنگی جهانی که با رشد آگاهی، ارتباط و آزادی بیان، وجدان و عقیده بدست میآید». با این تعریف، مدارا «نه فقط یک وظیفه اخلاقی بلکه یک نیاز اساسی و قانونی» تعریف میشود که «صلح را ممکن میسازد و فرهنگ صلح را جایگزین فرهنگ جنگ میکند».
این اعلامیه در ادامه تعریف مفهوم مدارا تاکید دارد که «این یک توافق همگانی نیست» بلکه «یک گرایش ذهنی برآمده از شناخت حقوق بشر و آزادیهای بنیادی» است.
در واقع این بیانیه میخواهد بگوید «مدارا به معنی این است که افراد آزاد هستند که بر اعتقادات شخصی خود پایبند بمانند و پایبندی دیگران بر اعتقادات خود را نیز به رسمیت بشناسند». همچنین بایستی توجه داشت «همچنان که انسانها از لحاظ ظاهر، گفتار و ارزشها متفاوت هستند این حق را نیز دارا هستند که با صلح در کنار یکدیگر همانگونه که هستند زندگی کنند و دیدگاه یک فرد به دیگران تحمیل نشود».
زمینههای اجتماعی مدارا
همانطور که مفهوم تعریف شده از مدارا نوع بشر را شامل میشود، زمینههای آن نیز چه به لحاظ جغرافیایی و چه سیاسی- اجتماعی کل شئونات جامعه انسانی را در بر میگیرد.
مدارا برای اجرایی شدن در یک جامعه در بالاترین سطح آن در میان دستگاههای قانونگذاری و اجرایی تعریف میشود. در واقع اولین زمینه لازم برای اجرایی شدن مدارا در یک جامعه از «عادلانه و بیطرف بودن» این دستگاهها آغاز میشود تا «فرصتهای اقتصادی و اجتماعی» را بدون تبیعض در اختیار تمام شهروندان قرار دهد. وجود تبعیض و به حاشیه راندن بخشی از جامعه و محروم کردن آنان از مشارکت اجتماعی و اقتصادی میتواند به تولید و تشدید «خشونت» در جامعه بیانجامد که مهمترین مانع شکلگیری مدارا خواهد بود.
در سطحی دیگر، خانواده نقش بسیار مهمی در ایجاد مدارا در جامعه دارد. در کنار خانواده، سیستم آموزشی، نهادهای مدنی و رسانههای جمعی نیز در بسط مفهوم مدارا نقشی حیاتی دارند. در واقع همان طور که در تعریف این اعلامیه بر آن تاکید شده است، مدارا یک «گرایش ذهنی» است و اگر از پایهایترین ساختارهای اجتماعی درگیر آن نشوند، نمیتوان امیدی به اجرای آن در جامعه داشت. از سویی دیگر مدارا در جامعه بدون دستیابی به حقوق پایهای بشر و به طور مشخص آزادی بیان و عقیده امکان پذیر نیست چنانکه این اعلامیه نیز تاکید دارد «در اولین گام بایستی حقوق مشترک و آزادیهای فردی آموزش داده شود تا شهروندان به حقوق و آزادیهای خود آگاهی یافته و بر همین پایه احترام به حقوق و آزادیهای دیگران تقویت شود».
مدارا؛ مفهومی زیر ابرهای سیاه
بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل متحد در پیامی که به مناسبت روز جهانی مدارا منتشر کرده است تاکید دارد «با اینکه امروز مردم بیش از همیشه در ارتباط با یکدیگرند اما این به مفهوم درک بیشتر از یکدیگر نیست. از سویی دیگر با وجود اینکه با جهانی متنوعتر از گذشته روبرو هستیم اما شاهد رشد عدم تحمل در نقاط گوناگون جهان نیز هستیم». بان کی مون در پیام خود به ظهور افراط گرایی خشن، نقض گسترده حقوق بشر و همچنین پاکسازیهای قومی در جهان در سالهای گذشته اشاره میکند که «بزرگترین مهاجرت اجباری» پس از جنگ جهانی و شدت گرفتن «نفرت و بیگانه ستیزی علیه مهاجران» را نیز به همراه داشته است.
ایرینا بوکووا، مدیرکل یونسکو نیز در پیام امسال خود نیز با اشاره به اینکه «مدارا ضروریترین ایدهی امروز جهان است»، آن را پایهای برای «صلح و پیشرفت همه مردم در یک جهان متنوع و متصل» دانسته است. او در ادامه تاکید دارد: «در روزگارانی که افراطگرایی خشن پیام تنفر و عدم بردباری را چه در روی زمین و چه در رسانههای اجتماعی پخش میکند، زمانیکه بشر از محرومیت و یا تبعیض بر اساس مذهب و سابقه [فرهنگی] خود رنج میبرند و یا در دورانی که بحرانهای اقتصادی با تکیه بر تفکیک اجتماعی به سراغ مفاهیمی همچون اقلیت، خارجی و پناهده میرود ما نیاز به یک مفهوم گسترده به نام مدارا داریم». ایرینا بوکووا، «فاشیسم و یهودی ستیزی» را تجربههای تاریخی میداند که حاصل پافشاری بر این دیدگاه است که هم با نگاهی افراط گرایانه، دیگران را نفی میکند.
پیامآور مدارا باشیم
مدارا چنانچه گفته شد یک نیاز اساسی در دنیای امروز ماست. لازم نیست برای درک اهمیت آن به دنبال تاریخ نسلکشیها و دیگرکشیها برویم. در اطراف خود هم باید آن را پیدا کنیم. تا چه حد ما مدارا را در خانواده و جمع دوستانمان از حرف به عمل در آوردهایم؟ آیا در دنیایی که امروز به واسطه رسانههای اجتماعی جهانی بزرگ برای همه ما فراهم آمده نسبت به تفاوتها، مدارا میکنیم؟
لازم نیست کارنامه نظام جمهوری اسلامی در تعریف شهروندان درجه دو بر اساس مذهب و قومیت را بررسی کنیم، آیا ما تفاوتهای فرهنگی و دینی را در شبکههای اجتماعی که هر روز با آنها ارتباط داریم به رسمیت شناختهایم؟
همان طور که گفته شد این وظیفه دولت و نهاد قانونگذاری یک کشور است که زمینههای مدارا در جامعه را فراهم و از سویی دیگر با ایجاد نهادهای آموزشی به گسترش آن اقدام کند، اما در نبود چنین نهادهای مسئولیتپذیری در ایران، وظیفه ما به عنوان شهروندان نیز باید به فراموشی سپرده شود؟
در واقع اینجا مسئولیت همهی ما سنگینتر میشود تا بیفکری سیاستگذاران جمهوری اسلامی را جبران کنیم. هر کدام از ما میتوانیم پیامآور مدارا در جامعه باشیم تا هیچکدام از شهروندان ایران احساس دیگر بودن نداشته باشد. آنهاییکه تنها به دلیل باور مذهبی خود از تحصیل محروم میشوند و آنانی که به واسطه قومیت خود از امکانات اجتماعی و اقتصادی بیبهره ماندهاند.
هر کدام از ما میتوانیم مدارا را در ذهن خود به عنوان اولین اصل ارتباط قرار دهیم.