دوران گذار در شبکه‌های تلویزیونی برون‌مرزی

جمعه ۶ آذر ۱۳۹۴ برابر با ۲۷ نوامبر ۲۰۱۵


پیوند سماواتی- شبکه‌های تلویزیونی ایرانی برون‌مرزی در یک دوران گذر بسر می‌برند. نسل جدید و تازه‌نفسِ شبکه‌های تلویزیونی که  “من و تو”   و “جِم تی وی” نمایندگان بارز آن هستند، با سرعت  گوی سبقت را از شبکه‌های قدیمی‌تر- چه سیاسی و چه تجاری/تفننی- در جذب و حفظ بیننده  می‌ربایند.

شبکه‌های جدید  هر چند  گرایشِ غالبِ جوان‌پسند دارند و محبوبیت فزایندۀ  آنها را می‌توان بخشی به تغییرِ نسل در ایران نیز نسبت داد، ولی آنها با برنامه‌های حرفه‌ای خود برای سنین مختلف، شمار فزاینده‌ای از تماشاگرانِ شبکه‌های پیش‌کسوت را نیز به سوی خود جلب کرده‌اند. علاوه بر حرفه‌ای و جالب بودن برنامه‌های این شبکه‌ها، رها بودن‌شان از قید و بندهای مذهبی و سیاسیِ حاکم بر برنامه‌های تلویزیونی داخل کشور، آنها را در  پیوندی نزدیک‌تر با واقعیات زندگی و فرهنگِ طبقۀ متوسط جدید ایران قرار می‌دهد.

در برابر این وضعیت، به نظر نمی‌رسد شبکه‌های قدیمی ‌تغییر زمانه و وضعیت را دریافته باشند. گرچه آنها  بخش‌هایی از تماشاگران قدیمی ‌خود را حفظ کرده‌اند  ولی تو گویی صدای ریزشِ‌ها را هنوز نشنیده‌اند. دلیل این ادعا آنست که تا کنون واکنشی مناسب در قالب تغییری محسوس در ساختار برنامه‌هایشان نداده‌اند. اگر دلیل این ایستایی را از مسئولین آنها بپرسید  احتمالاً آن را به کمبود امکانات مالی نسبت خواهند داد. ولی تداوم شیوه‌های رایج در برنامه‌سازیِ آنها، به نظر نگارنده،  فراتر از محدودیت مالی،  بیشتراز فقدان دیدِ نوین و فقدانِ نیرویِ جوانِ متخصص سرچشمه می‌گیرد.

و اما شیوۀ رایج در برنامه‌سازی شبکه‌های تلویزیونی قدیمی ‌را می‌توان در جملۀ  زیر خلاصه کرد: استفادۀ رادیویی از رسانۀ تلویزیون. در حالی که رادیو، رسانه‌ای  شنیداری و تلویزیون رسانه‌ای دیداری وشنیداری است و هر یک اصول  خاصِ برنامه‌سازی خود را دارند. مثلاً در رسانۀ تلویزیون نیازِ حضور دوربین در بیرون از استودیو به شدت حس می‌شود. تلویزیون با قراردادن تصاویرِ بیرونی و نیز از گوشه و کنار جهان در معرض دید تماشاگران است که جذاب می‌شود. تشبیه  تلویزیون به “جام جهان نما” در زمانۀ ما نیز از همین جاست. دیگر آنکه در تلویزیون رعایت تنوع تصویری و ایجاد جذابیت بصری و قطع نماها با ضرباهنگ سریع در تهیۀ برنامه‌ها و فیلم‌ها، امری ضروری است. در حالی که در شبکه‌های قدیمی‌ایرانی، بجز در مورد نماهنگ‌ها و آگهی‌های تجاری، در اغلب موارد از چنین خصوصیاتی خبری نیست.  اکثریت مطلق برنامه‌ها در استودیو ضبط می‌شوند که در آن یک نفر برای مدت طولانی پشت میز و رو به دوربین فقط حرف می‌زند. به قول انگلیسی‌زبان‌ها “سرهای سخنگو”.

علاوه بر فقدان عناصر بصری جذاب در “برنامه‌های” شبکه‌های قدیمی، بینندۀ هشیار در حین تماشای بسیاری از این “برنامه‌ها” به راحتی درمی‌یابد که تدارک لازم و دقیق در تهیۀ آنها نشده است. در بسیاری مواقع مجری بدون آمادگی و گاه با بی برنامگی جلوی دوربین می‌نشیند.  در بخش قابل توجهی از این “برنامه‌ها”، امید به تماس تلفنی  بیننده/ شنونده بسته می‌شود تا مجری با پاسخ به آنها، برنامه را به جلو برد. اینها همه به طورِ پنهان وظریفی تاثیری منفی بر ذهن بییننده‌ای می‌گذارد که برای خود و خواست‌هایش احترام قائل است. این مانند واکنش شنونده و خواننده است به یک سخنران و یا نویسنده که با دقت، نظم و زحمت موضوعِ بحث خود و یا  کتاب خود را آماده نکرده باشد. مگرنه آن است که گیرندۀ پیام این را نشانۀ  بی توجهی به خود خواهد دانست ودر نتیجه به سخنانِ سخنران چندان توجه نخواهد کرد و کتاب را نیز زمین خواهد گذاشت. در این دنیای مدرن  که ما از هرسو با رسانه‌های همگانی و شبکه‌های اجتماعیِ بی‌شمارمحاصره  شده‌ایم، که هر یک می‌کوشند به هر قیمتی که شده با ما ارتباط برقرار کنند، طبیعی است که انسانِ آگاه، انتخابی و اختیاری عمل کند و تماشای شبکه‌ای را ترجیح دهد که  برنامه‌های آنها با اندیشه، پژوهش و زحمت حرفه‌ای، که همگی نشانۀ احترام به شعور تماشاگر است، ساخته شده است.

بنابراین،  در شبکه‌های قدیمی‌ اتکای شمار قابل توجهی  ازمجریان به جای آمادگی و برنامه ریزی قبلی، بیشتر بر خودانگیختگی و  بر دانش و قدرت بیان خودشان  است. ولی در دنیای کنونی این عوامل دیگر چندان کارساز نیستند  زیرا اطلاعات  و دانش آنچنان متحول، وسیع وعمیق و تخصصی شده‌اند که نمی‌توان مانند گذشته از همۀ چیز سر در آورد. حتی در رشتۀ خود نیز باید همواره به روز شد تا  حرفی برای گفتن در مورد آن داشت. ولی شیوۀ غالب مزبور در شبکه‌های قدیمی ‌نشان از عقب افتادن از نبض زمانه است. می‌توان آن را همچنین دلیلی دانست بر آنکه هدف در عمل نه به دست آوردن تماشاگران مستقل و اندیشمند  بلکه تماشاگرانی بیشتر با ذهنیت “فرقه‌ای”  است که سخنان مجریان را بی چون و چرا و چشم بسته گوش و قبول کنند و از آن شبکه‌ها حمایت‌های بی دریغ خود را ادامه دهند. گاهی هم  در جریان “تله تون‌ها” به کمکِ مالیِ تلویزیونِ محبوب خود بشتابند هرچند که  نیک می‌دانند که با چنین کمک‌هایی، شبکه روی پای خود نخواهد ایستاد و دیر و زود دوباره دست کمک به سوی علاقمندان طرفدار دراز خواهد کرد.

پدیده‌های بر شمرده در شبکه‌های قدیمی ‌البته تا حدی طبیعی است زیرا بیشتر کسانی که در سال‌های آغازین مهاجرت جذب فعالیت‌های رسانه‌ای شدند سابقۀ حرفه‌ای در این زمینه نداشتند. این اما در مورد نسل جدید شبکه‌های تلویزیونی صادق نیست و شمار زیادی از دست اندرکاران آنها تحصیلات و سابقۀ حرفه‌ای در زمینۀ رسانه دارند.

شبکه «من و تو»
تماشاگر با اختیار و انتخاب برنامه مورد علاقه خود را دنبال می‌کند

ذهنیت حاکم بر شبکه‌های قدیمی ‌در برخورد به شبکه‌های تلویزیونی دیگر و بررسی دلایل موفقیت آنها، نمی‌تواند با دیدی باز و با توجه به مجموعۀ عواملِ دخیل برخورد کند.  ما ایرانیان، در بررسی موفقیت و یا شکستِ فعالیت‌های مختلف- از جمله فعالیت‌های رسانه‌ای- بیشتر گرایش داریم تا بر بودجه  به عنوان مهم‌ترین عامل انگشت بگذاریم. شکی نیست که منابع مالی از مهم‌ترین عوامل تعیین کننده موفقیت یک پروژۀ رسانه‌ای است اما بدون شک تنها عامل تعیین کننده نیست. اما  برای ذهن توطئه‌نگر بسیاری از ایرانیان – که تمایل به دیدن پدیده‌ها در یک رابطۀ علت و معلولیِ تک خطی دارند-  آسان‌تر است که عامل موفقیت یک پروژه را تنها به بودجۀ مالی آن نسبت دهد و خود را از زحمت بررسی جنبه‌های دیگر برهاند. چنین برخوردی  بخصوص به  شبکه “من و تو”  که منابع مالی آن چندان روشن نیستند، رایج است که البته حسادت در این امر بی تاثیر نیست.

در این مقاله قصد نگارنده تجسس  و روشن کردن منابع مالی شبکۀ “من و تو”  نیست زیرا این امر از حدس و گمان فراتر نخواهد رفت. در اینحا هدف مروری اجمالی بر نگرشِ نوینِ و صدای متفاوت “من وتو” در دنیای رسانه‌های ایرانی و شیوه‌های نوین برنامه سازیِ آن است. این مطلب با اعتقاد به این نوشته شده است که در موفقیت و پیش‌تازی این شبکه،  نگرش نوین و حضور نیروی جوان حرفه‌ای و خلاق سهمی ‌بیشتر از بودجه دارد. بی شک شبکه‌های تلویزیونی در دنیا کم نیستند که با وجود داشتن منابع مالی نتوانسته‌اند در جذب تماشاگران موفق شوند. خبرها از ایران هم حاکی از آن است که این شبکه آنچنان مورد علاقه و توجه ویژۀ تماشاگران است که حکومت نسبت به آن حساسیت ویژه‌ای دارد.

پایۀ نگرش اساسی در “من و تو” آن است که یک شبکه تلویزیونی به معنای دقیق کلمه باید تلویزیون باشد. یعنی اصول حرفه‌ای رسانۀ تلویزیون باید اکیداً در برنامه سازی‌های آن رعایت شود. دوم اینکه در برنامه‌های این شبکه  سرگرمی ‌با اطلاع رسانی و نشر دانش و اطلاعات امتزاج و ترکیب یافته  است.  سوم آنکه  “من و تو” یک شبکه  تک محصولی مانند “پی ام سی” که فقط نماهنگ و یا “فارسی وان” که فقط سریال و یا شبکه‌هایی که تنها فیلم سینمایی پخش می‌کنند نیست. از این شبکه  انواع  برنامه‌های مستند و داستانی، استودیویی و خارج از استودیو و در ژانرهای مختلف پخش می‌شود که  بیشتر سلیقه‌ها را در سنین مختلف جوابگوست. و آخر آنکه،  با وجود تنوع  و نیز پخش برنامه‌ها و فیلم‌های متعدد از کشورهای مختلف در کنار تولیدات‌‌ خود شبکه، نوعی همگنی بر کلیت این شبکه حاکم است که بسیار جذاب است.

“من و تو” یک بار برای همیشه تکلیف‌اش را با بهانۀ رایج و ملال‌آور دنیای رسانه‌ای ایرانی روشن کرده و آن را به کلی به کنار نهاده است و آن توجیه کیفیت نازل برنامه‌ها به وسیلۀ کمبود بودجه، امکانات  و نیروی متخصص، و پایین نگه داشتن سطح انتظار تماشاگر با توسل به آن است.  “من و تو” با زبانی رسا اعلام می‌کند که  اگر دسترسی به عوامل بر شمرده وجود ندارد اصراری بر کار تلویزیونی نیست.  در تلویزیون، مانند کار هنری، یا باید برنامه‌های جالب و دیدنی تولید و پخش کرد و یا کار تلویزیونی نکرد.  بر خلاف شبکه‌های قدیمی ‌که گفتم برای ادامۀ حیات خود گاهی از تماشاگران استمداد مالی می‌کنند،  “من و تو” از موضعِ قدرت و بی نیاز از کمک مالی تماشاگران به سرویس حرفه‌ای خود ادامه  می‌دهد. این برخورد رابطۀ بین شبکه و تماشاگران را از حیطۀ انتظارات اخلاقی بیرون آورده و به یک رابطۀ آزاد، منطقی و مدرن فرا می‌رویاند. «من و تو» انتظار اخلاقی از تماشاگران خود ندارد که بینندۀ آن باشند بلکه با ارایۀ برنامه‌های جالب و دیدنی، خود بیننده راغب است که برنامه‌ها را تماشا کند.

مجموعۀ حصوصیات برشمرده باعث می‌شود که تماشاگر با تماشای ” من و تو”  بیشتر انتظارات تلویزیونی خود را بر آورده شده ببیند و نیازی به گشت و گذار در کانال‌های دیگر پیدا نکند. در زمانه‌ای که ما با بمبارانی از شبکه‌های تلویزیونی ضعیف روبرو هستیم این به راستی نعمتی است و باعث تمرکز فکری و استفاده از وقت تماشاگر می‌شود.

روشن است که  در پس هر اطلاع رسانی و آموزش  و نشر دانش  نگاه ایدئولوژیک وجود دارد که بر اذهان بینندگان تاثیر می‌گذارد. “من وتو” نمی‌تواند از این امر مستثنی باشد.  تکیۀ بیش از حد بر برنامه‌های مستند و علمی‌ ساخت کشورهای غربی می‌تواند به شیفتگی نسبت به  فرهنگ غربی به عنوان پدیده ای بی عیب و نقص دامن بزند. در برابر این، تولید و پخش برنامه‌های مستند بر مبنای شیوه‌های علمی ‌دربارۀ فرهنگ و تاریخ ایران و شناخت ارزش‌های میهن ما می‌تواند به برقراری نوعی تعادل کمک کند. آری، جای این نوع برنامه‌های مستند در “من و تو” خالی به نظر می‌رسد. می‌توان گفت که  “من و تو” توجه لازم  به عطش ایرانیانِ فرهیخته در سنین مختلف به شناخت عمیق‌تر فرهنگ و تاریخ ایران زمین ندارد.

اما دلیل مقبولیت برنامه‌های مربوط به دانش و تکنولوزی و فرهنگ و هنر غربی را نباید به توطئۀ خارجی و “هجوم فرهنگی” نسبت داد. واقعیتی که رژیم اسلامی ‌ایران دوست ندارد و نمی‌خواهد قبول کند ریشه دواندن و نهادینگی و به روال عادی تبدیل شدن فرهنگ غربی در جلوه‌های گوناگونش- از جمله در حیطۀ روابط بین زن و مرد- در ایران امروز است. رژیم ولی کماکان با این واقعیت  سر جنگ  دارد که سبب اتلاف انرژی جامعه می‌شود. ولی همین واقعیت موجود در جامعۀ ایران است که سهمی‌ موثردر مقبولیت شبکه “من و تو” دارد.  در حوزۀ  ایدئولوژیک هم رژیم از آنجائی که تماشاگران را انسان‌هایی صغیر می‌شمارد که نمی‌توانند بد و خوب را از هم تمیز دهند از تاثیر شبکه‌های برون‌مرزی بیمناک است. حال آنکه  شیوه مدرن ارتباطات، به شعور و تفکر مستقل تماشاگر احترام می‌گذارد  وبه آن اعتماد دارد.

در مورد گرایش  سیاسی هم می‌توان گفت  طرفداری از سلطنت در شبکه “من و تو” آشکار است. این گرایش در عطوفت خاص نسبت  به اعضای خاندان پهلوی و با نگاه  نوستالژیک به جشن‌ها و مراسم پر زرق و برق آن دوره نمایان می‌شود. اما با وجود اینها، “من و تو” یک پروژه سیاسی نیست که به دنبال تبلیغ و تهییج سیاسی حول یک گرایش سیاسی باشد. در اخبار و  تحلیل سیاسی آن هم برخورد غالب واقع‌بینانه و عینی گراست.  رمز موفقیت این شبکه هم آن است که بسیاری از ایرانیانی که طرفدار سلطنت نیز نیستند بدون مشکل و جبهه گیری تماشاگر برنامه‌های زیادی بر روی این شبکه هستند.

در برنامۀ جدید «این هفته» که ناصر اعتمادی خبرنگار کهنه‌کار و نازنین انصاری روزنامه‌نگار بین‌المللی مجریان آن هستند،  روزنامه نگاران و صاحب‌نظران از گرایش‌های مختلف پشت یک میز می‌نشینند و رویدادها و مسائل سیاسی را بررسی می‌کنند وقضاوت نهایی را به عهدۀ بیننده می‌گذارند. تهیه چنین برنامه‌هایی سبب می‌شود که رسانه پربیننده‌ای مانند «من و تو» بر درک و تفاهم سیاسی و فرهنگ گفتگو نیز تأثیر مطلوب و مثبت بگذارد و وظیفه رسانه‌ای خود را در گسترش آگاهی‌های سیاسی نیز به انجام برساند.

 

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=28626