کامیار بهرنگ- چندی پیش دومین نامه رهبر جمهوری اسلامی خطاب به «عموم جوانان در کشورهای غربی» هم منتشر شد.
او که در اولین نامه خود جوانان در این کشورها را به «درک مستقیم اسلام از قرآن» دعوت کرده بود در نامه جدید تروریسم را «درد مشترک» خوانده و با اشاره به «تروریسم مورد حمایت برخی قدرتهای بزرگ در دنیای اسلام، پشتیبانی از تروریسم دولتی اسرائیل و لشکرکشیهای خسارتآفرین سالهای اخیر به دنیای اسلام»، تاکید کرده است: «من از شما جوانان می خواهم که بر مبنای یک شناخت درست و با ژرفبینی و استفاده از تجربههای ناگوار، بنیان های یک تعامل صحیح و شرافتمندانه را با جهان اسلام پیریزی کنید».
جدا از تحلیل محتوای این نامهها یک نکتهی حاشیهای که شاید از متن نیز پررنگتر باشد وجود دارد. بر خلاف تبلیغات گسترده به روی این نامه و تلاش برای انتشار آن در کشورهای غربی اما انتشار اولین نامه با چالشهای بسیاری روبرو شد و به این نامه دوم اعتنایی نشد.
علاوه بر ستکاریهایی که در عکسها شد تا «تحول ناگهانی» جوانان غربی را پس از انتشار این نامه نشان دهد یک کمپین اینترنتی با عنوان «نامه را رساندم» هم ساخته شد که داستانهای خندهدارش بیشتر توجه جلب کرد.
این نیز بخشی از نظرها و پیامهایی است که در سایت همان کمپین خندهدار «نامه را رساندم» منتشر شده است:
- فرمانده نامهات ارسال شد: هر چه در توان هست برای معرفی اسلام و ایران و ایرانی به کارخواهم گرفت تا همگان بفهمند اینجا ایران است و مملکتش آقایی دارد.
- پوستر کامل نامه معظم له رادر صفحه شخصیام در اینستاگرام قرار دادم.
- اختصاص فضای وبلاگم برای نشر این نامه عظیم: با سلام و صلوات بر امام زمان و نائب بر حقش. در وبلاگی که اخیرا آن را با نام «راه ما راه ولی» ایجاد کردم به شرح فارسی نامه مقام معظم رهبری به جوانان اروپا و آمریکای شمالی پرداختم و متن فارسی این نامه را برای دیدن دوستان در وبلاگ خود قرار دادم. امید باشد که این اقدام رهبری اتصالی در ظهور مهدی فاطمه باشد.
اما این پیام آخر پل بسیار خوبی برای ادامه بحث است:
«پیام مهم رهبر انقلاب اسلامی به جوانان اروپا و آمریکای شمالیدر پی حوادث اخیر فرانسه صورت گرفت:
فریفتگی به همان اندازه زیانبخش است که بیخبری»
این بار ارتش «سربازان ولایت» مدل دیگری از انتشار «نامه رهبر» را به اجرا گذاشت. پس از انتشار نامه دوم رهبر جمهوری اسلامی ناگهان در تویتر هشتگهای مربوط به این نامه بر اساس ادعای برخی رسانههای داخلی «ترند» شد اما تا کنون هیچ مستندی از «ترند شدن» این نامه حتی بر اساس هرزنگاری – اسپمینگ- وجود ندارد.
ترند (Trends) موضوعاتی یا تویتهایی هستند که دارای بیشترین مشارکت کننده (ارسال، بازنشر و بحث) در واحد زمانی مشخص باشند. وقتی یک موضوع و یا تویت به صورت ترند در میآید در کنار پروفایل تویتر نشان داده میشود. زمانیکه یک تویت به این حد میرسد به صورت تصاعدی مخاطبان بیشتری به دست میآورد و این یکی از مهمترین ابزار کمپینهای اینترنتی برای انتقال پیام است.
اما تویتر نیز مانند بسیاری از رسانههای اجتماعی نسبت به سوء استفاده از این ابزار حساس است. در قوانین تویتر ساخت نشانههای کاربری متعدد با اسمهای متفاوت و همچنین ارسال پیاپی یک موضوع توسط آنها یک تخلف محسوب میشود. در این میان «کاربر تخممرغی» یکی از اصطلاحات مشهور میان کاربران تویتر است. شما وقتی برای شناسه کاربری خود یک عکس انتخاب نکنید و در واقع اطلاعات ورودی را به صورت کامل وارد نکنید تصویر شناسه شما به صورت یک تخم مرغ رنگی دیده میشود. بیشتر این کاربران یا فعال نبوده و یا اساسا در یک دوره زمانی مشخص توسط دستگاههای روبوت و یا حتی به صورت دستی ساخته میشوند. برخی شرکتها این نشانهها را در مقابل دریافت وجهی به شما میفروشند تا بتوانید در یک لحظه ناگهان تعداد دنبالکنندگان خود را از یک به هزار برسانید.
وقتی این نشانهها مطلبی را منتشر میکنند و برای ترند شدن آن تلاش میکنند توسط تویتر شناسایی میشوند و در برخی موارد ریشههای اصلی سازندگان آنها از طریق IP آنها قابل ردگیری است.
در مورد نامه اخیر رهبر جمهوری اسلامی به «جوانان غرب» همین کلک توسط سربازان سایبری ولایت زده شد. در فاصله انتشار نامه دوم ولی فقیه به ناگاه این نشانهها فعال شده و ذوبشدگان مجازی با هشتگهای Letter4u# و CommonWorry# مدعی شدند که نامه رهبر به صورت ترند در آمد!
اما تویتر بر اساس سیستم مونیتورینگ اتوماتیک و یا ارسال گزارشهای خطا از سوی کاربران، نشانههای ارسال کننده را بررسی کرده و در مدت زمان کوتاهی نزدیک به ۵۰۰۰ تویتر ارسالی با این نشانهها را پاک کرد. در این میان تعدادی از نشانههای تویتری را نیز به علت عدم رعایت قوانین به حالت تعلیق درآورد.
یکی از کاربرانی که نامه رهبر جمهوری اسلامی را در تویتر خود منتشر کرده، نوشته بود: «آیا میخواهید اسلام واقعی را بشناسید، یک راه آن خواندن نامهی خامنهای به جوانان است» اما با این روشی که سربازان سایبری ولایت پیش گرفتهاند در واقع ماجرا چنین است: آیا میخواهید واقعیت اسلام ولایت فقیهی را بشناسید، یک راه آن دنبال کردن تقلبهای آن است.
جالب اینجاست که بعد از بسته شدن این شناسههای غیرواقعی در تویتر و خارج کردن موضوع نامه رهبر جمهوری اسلامی از ترند توسط این رسانه اجتماعی، برخی رسانههای داخل کشور و البته کاربران رسانههای اجتماعی شروع به انتشار مطالب «داییجان ناپلئونی» در مورد مقابلهی رسانههای وابسته به غرب و «اسرائیل» با انتشار پیام رهبر جمهوری اسلامی کردند.
«مشرق نیوز» از سایتهای نزدیک به سپاه پاسداران با تیتر «توییتر پیامهای مربوط به نامه رهبر انقلاب را حذف کرد» خبر تعلیق حساب کاربری خبرنگار خود را منتشر کرده است. آنچه در اصطلاح به آن «هرزنگاری» (اسپم) گفته میشود از جمله سوء استفاده از امکانات رسانههای اجتماعی است و سایتهایی مانند «مشرق نیوز» بدون اشاره به اینکه چگونه نامهی ولی فقیه را با هرزنگاری به اطلاع جهانیان رساندند، مینویسد: «این اقدام توییتر در حالی صورت گرفته است که هزاران حساب کاربری غیراخلاقی و همچنین متعلق به گروههای افراطی و تروریستی در توییتر فعالیت میکنند و این صفحات یکی از راههای اصلی عضوگیری این گروههاست».
لازم به توضیح است که در اینگونه موارد به اصطلاح «خشک و تر با هم میسوزند» و تعدادی از شناسههای واقعی که به هر دلیلی این نامه را منتشر کردهاند نیز برای مدتی به حالت تعلیق درآمده و یا از سوی تویتر برای آنها پیام بازبینی ارسال شده است.
ولی در زمانهای که امکان انتشار یک مطلب، البته با پرداخت پول مکفی، در روزنامههای معتبر جهانی وجود دارد (نمونههای آن را در ارسال مطالبی از سوی حسن روحانی، محمدجواد ظریف و سید محمد خاتمی شاهد بودیم) چرا رهبر جمهوری اسلامی به دنبال چنین روشی است؟
جدا از اینکه متن این نامه پر از تناقض میان حمله رهبر جمهوری اسلامی به اسلام داعشی و شباهتهای آن با اسلام ولایت فقیهی چقدر برای یک رسانه معتبر میتواند جذابیت داشته باشد، اما مساله محوری در اینجا استفاده دستگاه عملیات سایبری وابسته به رژیم از رسانههای اجتماعی است.
رهبر جمهوری اسلامی به خوبی از قدرت این رسانهها آگاهی دارد. حالا او برای ارسال پیام خود دست به دامن همان ساختاری میشود که در ایران دسترسی آن را برای دیگران محدود کرده است. از سویی دیگر رهبر جمهوری اسلامی که همواره در تلاش برای نمایش «مشروعیت» خود است میخواهد نشان دهد که نامه او جنسی «مردمی» دارد و بسیاری از جوانان را «متحول» کرده است. نمایشهایی که هر بار با شکست روبرو میشود اما هیچ درسی برای وی به همراه ندارد. رهبری که تا به امروز حاضر نشده حتی با یک رسانه مصاحبه کند، ولی عادت به سخنرانیهای طولانی و مونولوگ دارد بدون آنکه شهامت وارد شدن به یک گفتگو را داشته باشد.