این روزها کار پیدا کردن سخت است و کار خوب پیدا کردن هم بیشتر به شانس و اقبال بستگی دارد تا به تجربه، مهارت و تخصص. برخی معتقدند در بازار کار ایران شرایط دستیابی به فرصتهای شغلی ناعادلانه است، بنابراین ممکن است شما در عین شایستگی هرگز به جایگاه مناسبی نرسید و در آن سو برخی بتوانند با شایستگی کمتر به جایگاههاهای عالی دست یابند.
به گزارش خبرگزاری مهر، ۳۷.۳درصد جوانان در ایران بیش از ۱۸ماه در انتظار کار میمانند و خوش شانسترین آنها بین یک تا ۳ ماه اول، شاغل میشوند این در حالیست که ۳۵.۶درصد کل ورود به بازار کار از طریق آشنا، پارتی و شانس صورت میگیرد.
کارشناسان عنوان میکنند وقتی با چنین فضایی در بازار کار ایران روبرو باشیم، یعنی اینکه مکانیسمهای این بازار به خوبی عمل نمیکنند و امکان در اولویت قرار گرفتن توانمندیها و مهارتهای افراد در کار فراهم نمیشود. از این رو، برخی میتوانند از بیراهه و نزدیک شدن به مدیران به شغلهای بالا برسند و برخی نیز دیده نمیشوند.
وقتی ۳۵.۶ درصد از کل ورودیها به بازار کار ایران از طریق پارتیبازی و آشنابازی صورت میگیرد نه بر مبنای توانمندیها و تخصص افراد وچنین تفکری در طول دوران در اذهان مدیران کشور شکل گرفته و جا خوش کرده است. نتیجه این میشود که حتی برخی مقامات ارشد دولتی نیز چنین دیدگاهی را پیدا میکنند و هر یک برای خود تیمی برای کار دارند و هر زمان که از سازمانی به سازمان دیگر میروند، نیروها و گروه خود را نیز به همراه میبرند. ممکن است فردی یک روز در بخش سیاسی کشور فعالیت داشته باشد و فردا به عنوان یک مدیر ورزشی معرفی شود، همچنین فردی ممکن است به یکباره از فعالیت در حوزه اقتصادی به مدیریت در حوزه فرهنگی برود.
آمارها میگویند شانس و اقبال مهمترین عاملی است که برای ورود به بازار کار در ایران از سوی جوانان سنجیده میشود، یعنی اولین راهی که یک فرد کارجو دنبال میکند تا بتواند از طریق آن راهی به اشتغال بیابد، شانس است.

پس شانس فعلا مهمترین عامل برای جستجوی کار در ایران است که در مورد مردان ۳۶.۹ درصد کل جستجوهای شغلیابی و در مورد زنان ۳۲.۷ درصد کل پیگیریها را تشکیل میدهد و به صورت متوسط ۳۵.۶ درصد کل جستجوهای شغلیابی در بازار کار ایران از طریق پرس و جو از دوستان و آشنایان است.
بررسی گزارش مرکز آمار ایران از روشهای متداول جستجوی کار در ایران نشان میدهد از میان روشهای موجود، ۷ روش مهمتر بوده که یکی از این موارد و مهمترین روش شد، پارتیبازی و آشنابازی است. دومین روش مهمیکه ممکن است کارجویان به دنبال آن باشند، جستجوی شغل از طریق آگهیهای روزنامهها و مطالعه آگهیهای استخدامیباشد.
این روش شغل یابی در حال حاضر برای ۱۸.۶ درصد کل بیکاران کشور فرصت شغلی فراهم میآورد که در مورد مردان ۱۶.۳ درصد است. جالب اینکه زنان امیدواری بیشتری به کاریابی از طریق مطالعه آگهیهای استخدامیدارند و ۲۳.۳ درصد جستجوی کار زنان از این طریق است.
برخی نیز ترجیح میدهند مستقیم به سراغ کارفرمایان بروند و از آنها تقاضای کار داشته باشند. این روش سومین راه کارجویان برای شغلیابی است و در حال حاضر ۱۳ درصد کل کارجویان آن را امتحان میکنند. این روش کاریابی برای مردان اهمیت بیشتری دارد و ۱۵.۴ درصد جستجوهای مردانه را در بازار کار ایران تشکیل میدهد و در مورد زنان ۷.۷ درصد کل جستجوها را شامل میشود.
۱۲.۷ درصد کل پیگیریها برای شغل توسط جوانان ایرانی از طریق ثبت نام یا پیگیری در مراکز کاریابی غیردولتی انجام میشود و با وجود اینکه دفاتر کاریابی و مشاوره شغلی فراوانی در کشور مشغول به فعالیت هستند اما جوانان قبل از مراجعه به کاریابیها ابتدا گزینههای اول را دنبال میکنند و سپس اگر جوابی نگرفتند، به کاریابیها مراجعه میکنند.
البته ممکن است، بعضی از افراد یک یا چند راه جستجوی شغل را همزمان دنبال کند و در مقطعی که به دنبال آشنابازی هستند، در یک یا چند کاریابی نیز ثبت نام کرده باشند به طوری که ۱۱.۵ درصد کل مردان و ۱۵.۳ درصد زنان شغلیابی خود را از طریق دفاتر مشاوره شغلی انجام میدهند، که این آمار نشان میدهد یا این دفاتر از قدرت و فعالیت مناسبی در بازار کار برخوردار نیستند و روشهای درستی برای جلب توجه کارفرمایان ندارند، یا اینکه کارکرد موثری نداشتهاند که بتوان با تکیه بر آن انتظار داشت درصد بیشتری از جستجوی شغل کشور از این طریق صورت بگیرد.
مراکز خدمات اشتغال وزارت کار حتی اوضاعی بدتر از کاریابیهای غیردولتی دارند و تنها ۹.۳ درصد کل کاریابیهای جوانان را تشکیل میدهند ولی به هر حال یک گزینه پیش روی بیکاران است. هم اکنون ۸.۱ درصد مردان و ۱۱.۹ درصد زنان تلاش میکنند از این طریق راهی به سوی بازار کار بیابند.
جستجوی منابع مالی و امکانات برای شروع فعالیت خوداشتغالی نیز راهی است که ۷.۲ درصد کارجویان میروند و ممکن است بخشی از تقاضاها برای کار با ظرفیت خوداشتغالی پاسخ داده شود. به هر حال، ۸.۳ درصد مردان و ۵ درصد زنان تلاش میکنند با خوداشتغالی کاری برای خود دست و پا کنند.
تقاضای پروانه کار نیز روش دیگری است که البته تنها توسط ۱.۹ درصد جویندگان شغل دنبال میشود که این تقاضای پایین، نشان میدهد که بازار کار ایران کارآفرین نیست و انگیزههای شغلی کارجویان بر مبنای کارآفرینی شکل نمیگیرد و ۹۸.۱ درصد کل کارجویان اصلا به این موضوع فکر نمیکنند. به صورت کلی، ۱.۸ درصد کاریابیها و دنبال کار گشتنها نیز از راههای دیگری غیر از موارد یاد شده صورت میگیرد.
یک تحلیل دیگر نشان میدهد که ۲۴.۱ درصد کل جویندگان کاردر ایران در بهترین شرایط از زمان جستجو برای شغل تا ورود به بازار کار باید یک تا ۳ ماه صبر کنند و این گروه خوش شانسترین افراد برای یافتن کار هستند که احتمالا به معجزهی رابطه و پارتی و آشنابازی در بازار کار مرتبط میشود.
جالب اینکه آشنابازی هم از سوی مردان گزینه اول جستجوی کار است و هم زنان.
۳۸.۴ درصد کارجویان نیز باید بین ۴ تا ۱۸ ماه برای یافتن یک شغل صبر کنند. اگر در طول یک تا ۱۸ ماه نتوانند کاری پیدا کنند، احتمالا باید بیشتر از ۱۹ ماه صبرکنند و این گروه جزو ۳۷.۳ درصد افرادی میشوند که طولانیترین دوره انتظار برای کار را تجربه میکنند و باید آنها را بدشانسترین جویندگان شغل کشور دانست.