شکوه میرزادگی- دوباره یلدای بزرگ از راه میرسد، دوباره به یادمان می آورد که هر تاریکی و برودتی پایانی دارد، دوباره در گوشمان میخواند که: اگر چه «صحبت حکام، ظلمت شب یلداست» اما تو «نور ز خورشید جوی، بو که برآید» و مطمئن باش که پیروزی نور بر تاریکی، تردید ناپذیر است. دوباره ما انرژی ایستادگی در مقابل تاریکی ها و رنجها را پیدا خواهیم کرد و دوباره پیدا و پنهان مقدم مهر و مهربانی و نور را شادباش میگوییم.
قرنهای قرن است که، جز در موارد بسیار کوتاهی از تاریخمان، از جمله چهل پنجاه سال قبل از انقلاب اسلامی، ایرانیها نتوانستهاند جشنهای غیرمذهبی خود را به عنوان جشنهایی صرفاً ملی، و با مفاهیم واقعیاش، برگزار کنند. همیشه جماعتی متعصب مذهبی بودهاند که راه ما را بر برگزاری این مراسم بستهاند. در حالی که بیشتر این جشنها هیچ تبعیضی را با خود ندارند، و در مذهب و سیاست و نژاد و جنسیت کسی دخالت نمیکنند. ما در طول قرنها گاه ناچار شدهایم که برای مجاز کردن برگزاری این جشنها یا سخنی از سوی پیامبران و امامان در تایید آنها بیاوریم و یا نام جشنهامان را بی محتوا کنیم. مثلاً، یلدایی را که ریشه در تولد مهر و فتح بزرگ او در مبارزه با تاریکی و سرما و رنجهای انسانی دارد، «شب چله» بگوییم؛ چرا که از دید متعصبین، تولد مهر یا خورشید را گرامی داشتن، یا سخن از میترا، خدای استورهای ایرانیان کهن گفتن، نوعی کفر گویی و بت پرستی است. همانگونه که همین متعصبین چندین سالی است که در خاورمیانه به نابود کردن مجسمههای عظیم خدایان استورهای و آثار تاریخی دوران باستان مشغول بودهاند و این نابود کردنها را وظیفهای شرعی برای خود دانستهاند. طبیعی است که انسان امروز میداند که میترا، آپولو، و را، آتن و دیگر خدایان خورشید و روشنایی دوران کهن، اسطورهای بیش نیستند و دیگر آن معنایی را که برای انسان دوران کهن داشت ندارند. انسان امروز میداند که این خدایان متعلق به زمانهایی هستند که هنوز رازهای وجود خورشید و ماه و دیگر عناصر طبیعت کشف نشده بود. اما انسان متمدن امروز این را نیز میداند که همهی این اسطورهها، قصههای آمده در ادبیات و دانش بودهاند که در طول تاریخ فرهنگ ملتها و فرهنگ بشری را شکل دادهاند. او میداند که با گذر از راههای پر پیچ و خم این تجربههای فرهنگی- تاریخی است که از جهل و خرافات و عقب ماندگی نجات پیدا کرده و در جایگاه والای امروزش نشسته است.
انسان امروز، برای فرار از تکرار تجربهها، همانطور که به طور مداوم به مجموعهی علم و دانش کل تاریخ بشری سر میکشد تا راههای سالمتر و بهتری برای زیستن خویش کشف کند، برای شاداب کردن زندگیاش نیز از ادبیات، هنر، و سنتها استفاده می ند تا آنهایی را که با طبیعت و فهم انسان امروز، خوانایی بیشتر دارند، بهروز کرده و به زندگی خود شور و تحرک بیشتر ببخشد.
اکنون نه تنها ارزشهای اجتماعی، آداب و رسوم، جشنها، باورهای زیبایی شناسانه مورد تایید و احترام سازمان ملل و سازمان آموزشی آن، یونسکو، میباشد و برگزاری و بزرگداشت جشنها تشویق میشوند، بلکه حفظ و ثبت آنها در فهرست میراث ملی از وظایف دولتها دانسته شده است.
یکی از این جشنهای بزرگ در جهان یلدا است که هنوز و با وجود تقاضاهای مکرر فرهنگ دوستان و سازمانهای فرهنگی در داخل و خارج ایران، دولتهای جمهوری اسلامی کمترین اقدامی برای ثبت آن در فهرست میراث ناملموس جهانی نکرده است حال آنکه مراسمی چون تعزیه و قالی شوران عاشورا در استانهای مختلف را برای ثبت جهانی فرستاده و هزاران هزار مراسم بی محتوا، مثل جای پای فلان آیت الله و حجت الاسلام را در فهرست میراث ملی ایران به ثبت رسانده است. همهی دولتهای جمهوری اسلامی برای تولد هر امام و امامزادهی اهل تشیع، خیابانها را چراغانی و کسبه را وادار به برگزاری آنها میکنند اما برای اجرای هیچ کدام از جشنهای بزرگ ملی ما، از نوروز گرفته تا یلدا و مهرگان و سده و چهارشنبه سوری و… نه تنها اقدامی نمیکنند بلکه به عناوین مختلف جلوی اجرای آنها از سوی مردمان را میگیرند. در حالی که این جشنها متعلق به همهی مردمان است، از شیعه گرفته تا سنی، از مسیحی گرفته تا یهودی، و از زرتشتی گرفته تا بهایی و مذهبی و لامذهب.
جشنهای ملی ما حکم عشق را پیدا کردهاند که آن هم چند دهه است در سرزمین ما ممنوع است اما بیش از هر چیز در ذهنها و جانها زنده و جاری است. به قول مولانا: «مثال عشق، پیدایی و پنهانی». مردمان از چند روز مانده به یلدا دنبال انار و هندوانه و آجیل و شیرینی -یعنی خوراکیهای فصل که در این روزها به عمد قیمت جواهر را پیدا میکنند- هستند، و در حد توانشان در شب یلدا در خانههاشان به جشن و سرور و شادخواری مشغولند اما مراقبند که صدا از خانهها به بیرون نرود.
دریغی نیست اما؛ همانگونه که تاکنون هیچ حکومت و حاکمی نتوانسته عشق و شادمانیهای انسانی و به حق را از ما بگیرد، پس از این هم نخواهد توانست. بیهوده نیست که هر سال مردمان ایران در هرکجای جهان که هستند، توان از خورشید میگیرند و این جشنها را بهتر و بیشتر از سال قبل برگزار میکنند.
یلدایتان خجسته باد
دسامبر ۲۰۱۵