کامیار بهرنگ- صد سال از اجباری شدن سربازی در ایران میگذرد. سال ۱۲۹۴ اولین «قانون سربازگیری» در مجلس شورای ملی تصویب شد و در سال ۱۳۰۴ به قانون «خدمت اجباری» تغییر کرد و بعد از انقلاب در سال ۱۳۶۳ و همچنین ۱۳۹۰ مورد بازنگری قرار گرفت.
آخرین قانون مصوب از سربازی به «خدمت وظیفه عمومی» نام میبرد و آن را «وظیفه دینی و ملی هر ایرانی» به منظور آماده شدن برای «دفاع از استقلال و تمامیت ارضی و نظام جمهوری اسلامی ایران و جان و مال و ناموس مردم» معرفی میکند.
اما این «خدمت» در واقع حاشیههای بسیاری را برای زندگی جوانان و بخصوص پسران ایرانی به همراه دارد. فاصله انداختن میان زمان تحصیل و اشتغال و بالا رفتن سن ازدواج و ایجاد مشکلات بیشمار برای مشمولان غائب شاید تنها موارد عمدهای است که در انتقاد به سربازی اجباری در ایران مطرح میشود. این مشکلات ایده شکلگیری کمپینهایی است که به سمت «بهبود خدمت سربازی» و یا «نه به سربازی اجباری» شده است. کمیپینهایی که در داخل و خارج ایران پیگیری میشود.
اما با مرور نظرات کسانی که در آستانه اعزام به سربازی و یا در حال انجام «خدمت» هستند نشان میدهد که بیشترین وجه نارضایتی آنها، اتلاف بیش از اندازه وقت است.
بر اساس برآوردهای انجام شده دولت جمهوری اسلامی رقمی بیشتر از ۲۴۰۰ میلیارد تومان در سال (به طور میانگین ۷۰ هزار تومان در ماه برای هر سرباز) خرج حقوق سربازانی میکند که در حال انجام سربازی اجباری هستند. جدا از این رقم هزینهی غذا، آموزش و نگهداری را نیز باید اضافه کرد که مشخص میشود سالانه هزینهی هنگفتی را به کشور تحمیل میکند.
این هزینهها در حالی صرف میشود که از ۱۹۰ کشور جهان نزدیک به ۱۰۰ کشور به طور کامل دورهی سربازی اجباری را لغو کرده و در بسیاری از دیگر کشورها این خدمات یا غیررزمی بوده و یا دورههای زیر ۱۸ ماهه را شامل میشود. در کل تنها ۱۸ کشور دورهی اجباری سربازی بالای ۱۸ ماه را اعمال میکنند که در میان آنها روسیه و ترکیه با داشتن قوانینی این دوره را به تناسب تحصیلات کاهش میدهند.
آن سوی داستان سربازی اجباری در ایران نشان میدهد که فرار از «خدمت» رابطه مستقیمی با وضعیت اقتصادی مشمولان دارد. اما بر خلاف تصور اولیه در «همایش بررسی ابعاد اقتصادی خدمت سربازی» که آبان ماه امسال در تهران برگزار شده بود اعلام شده است که «۸۰ درصد سربازان فراری در ایران متعلق به دَهکهای پایین جامعه هستند».
این در حالیست که دولت در بودجه پیشنهادیاش برای سال ۱۳۹۵ امکان خرید جریمه غیبت سربازی را فراهم کرده است. طبق تبصره ۱۷ بند «ط» قانون بودجه به دولت اجازه داده شده بود که کلیه مشمولان خدمت وظیفه عمومی را که بیش از هشت سال غیبت دارند با پرداخت جریمه مدت زمان غیبت معاف کند.
این جریمه برای سربازان زیر دیپلم ۱۰ میلیون، دیپلم ۱۵ میلیون، فوق دیپلم ۲۰ میلیون، لیسانس ۲۵ میلیون، فوقلیسانس ۳۰ میلیون، دکترای غیرپزشکی ۳۵ میلیون، دکترای پزشکی ۴۰ میلیون و پزشکان متخصص و بالاتر ۵۰ میلیون تومان بود.
بنابر این قانون به ازای هر سال غیبت مازاد بر هشت سال ۱۰ درصد به مبالغ جریمه پایه اضافه و مدت غیبت بیش از شش ماه یک سال محسوب میشود.
سوال اینجاست که با آن گذاره که ۸۰ درصد سربازان فرارای از دهکهای پایین جامعه هستند، حتی کمترین رقم قابل پرداخت (۱۰ میلیون تومان) را چگونه پرداخت خواهند کرد؟
بر اساس قانون «کلیه مشمولان ایرانی مقیم خارج از کشور که حداقل سه سال درخارج از کشور اقامت داشته باشند میتوانند در هر سال حداکثر دو بار و مجموعا به مدت سه ماه به داخل کشور تردد نمایند». در چنین شرایطی است که باز هم به گزینهی پیش باز میگردیم، تمام این قوانین برای ۲۰ درصدی است که در دهکهای بالای جامعه قرار دارند و هیچ قانونی پاسخی برای اتلاف وقت جوانانی که توانایی مالی ندارند در دست نیست.
برای بررسی ابعاد سربازی اجباری به سراغ عبدالرضا احمدی، از اعضای گرداننده کمپین «نه به سربازی اجباری» رفتم. این کمپین که بیش از دو سال است به فعالیت مشغول است در معرفی خود گفته است که «سعی دارد از طریق انتشار نشریه آنلاین و پادکست و اینفوگرافی ضمن آگاهی رسانی از وضعیت سربازی در جهان و وضعیت نقض حقوق بشر در ایران ،اقدامی عملی را در تغییر شرایط سربازی اجباری در ایران پیگیری کند».
عبدالرضا احمدی در پاسخ به پرسش من پیرامون دستاوردهای این کمپین با اشاره به هدف آن گفت: «از زمان کار کمپین مطالب مختلفی تهیه و انتشار یافته است. شاید بتوان برگزاری سه همایش در راستای سربازی اجباری در دانشگاههای تهران نمونه خوبی از تاثیرگذار بودن این کمپین دانست. ما به دنبال راهی بودیم تا بتوانیم گفتمانی را ایجاد کنیم که جوان ایرانی مطالبه سربازی اختیاری را دنبال کند و از این حیث امروز شاهد شکلگیری این مطالبه هستیم. از طرفی دیگر سعی شد در گزارشی با توجه به قطعنامههای سازمان ملل متحد در خصوص سربازی وضعیت کنونی سربازی را برای نهادهای حقوق بشری شرح دهیم».
با این همه اما مساله سربازی در جمهوری اسلامی با «امنیت ملی» پیوند خورده است و اضافه کردن عناصر و آموزههای مذهبی، «خدمت سربازی» را به یک موضوع پیچیده و به شدت عذابآور تبدیل کرده است. عبدالرضا احمدی در این باره میگوید: «حق انتخاب و آزادی فردی شهروندان یکی از مهمترین مواردی است که تداوم قانون خدمت سربازی اجباری در ایران برای یک قرن نادیده گرفته است.
در دورانی که نهادهای نظامی در ایران پیوسته از تجهیزات پیشرفته فنی و نظامی خود صحبت میکنند بیشتر به نظر میرسد سربازی اجباری به شیوه کنونی و در یک محیط صرفا نظامی تنها با هدف سرکوب جوانان و بازتولید خشونت و از بین بردن اخلاق شهروندی در ایران دنبال میشود تا روح اطاعت و بندگی محض و بدون چون و چرا را در ذهن جوان ایرانی پرورش داده و جوان ایرانی به جای نقد قدرت مطلق، به تملقگویی از آن بپردازد.»
وی در ادامه توضیح میدهد: «نگاهی به سیر تحولات سربازی اجباری در تمام دنیا در سی ساله اخیر نشان میدهد که کشورهای مختلف دنیا سربازی اجباری به شکل سنتی را رها کردهاند و به اشکال دیگر خدمت سربازی که بیشتر یک فعالیت مدنی است و نه یک فعالیت نظامی روی آوردهاند و یا به طور کل آن را کنار گذاشتهاند. کشورهایی که سربازی اجباری را کنار گذاشتهاند و همچنین نگران فرایند اجتماعی شدن و بلوغ پذیری جوانان بودهاند، در واقع میخواستند برای شهروندانشان جایگزینی مناسب پیدا کنند. در این این حالت آنها سربازی اجباری (نظامی) را با فعالیتهای عمرانی و فعالیتهای داوطلبانه و اجتماعی و جمعی جایگزین کردند. اتفاقی که در ایران تا امروز میسر نبوده است.
برای تغییر در رویکر کنونی سربازی اجباری همراهی هنرمندان، ورزشکاران و نخبگان یکی از مهمترین عوامل است، زیرا عامل آگاهیرسانی و مطالبه پیوسته جوانان میتواند نهادهای تصمیمگیری در حکومت را وادار به عقبنشینی کند.
برای توسعه جامعه مدنی در ایران به نظر میرسد سربازی اجباری یکی از موارد مهمی است که هنوز کمتر کنشگر مدنی به تبعات منفی آن توجه داشته است. به همین دلیل لغو سربازی اجباری تنها با همراهی همه جوانان و مطالبه آنها میسر است. به بیان بهتر بیش از آنکه ما چشم به دولتها داشته باشیم باید چشم به مطالبه سیستماتیک و وسیع جوانان در این خصوص داشته باشیم تا بتوانیم تحول اساسی را در خصوص سربازی شاهد باشیم».
در صفحه فیسبوکی این کمپین کاربران نظرات خود را در مورد سربازی اجباری مینویسند. برخی از آنان دوره سربازی را پشت سر گذاشتهاند، اما هستند کاربرانی که میآیند و مینویسند «۶ ماه دیگر باقی مانده اما دیگر دوام نمیآورم».
از عبدالرضا احمدی در مورد این بازخوردها سوال کردم، وی گفت: «همان طور که گفتم به نظر من مهمترین قسمت برای تغییر سربازی تغییر نگاه در جامعه و مطالبه این تغییر از سوی جوانان است. ما هنوز در ایران شاهدیم قشر قابل توجهی قائل به مرد شدن جوانان از طریق سربازی اجباری نظامی هستند. به همین دلیل در این خصوص هنوز نیاز به اگاهیرسانی است تا مردم بدانند که میتوان در محیطهای غیر نظامی هم بلوغپذیری را به جوانان آموخت. اما در خصوص بازخورد مردم باید بگویم که این حرکت مدنی توانسته مورد توجه مخاطب و جوان ایرانی قرار بگیرد، توانسته بحث ایجاد کند، مورد استقبال و نقد قرار گیرد و فضای این بیتوجهی و انفعال به این مهم را به توجه و فکر کردن به آن تغییر دهد».
لازم به یادآوری است که پیش از انقلاب و در پی اصلاحاتی که در رژیم گذشته صورت گرفت، بسیاری از جوانان از جمله دخترانی که تحصیلات خود را در دبیرستان یا دورههای فوق دیپلم و دانشگاه به پایان رسانده بودند میتوانستند داوطلب خدمات اجتماعی و فرهنگی در چهارچوب سپاه بهداشت، سپاه دانش و سپاه تروج و آبادانی شوند. در این میان مردان جوان که طبق قانون میبایست دوران سربازی اجباری را طی میکردند پس از پایان تحصیل (از دیپلم تا دکترا) حق داشتند پس از یک دورهی کوتاه آموزشی، دوران سربازی خود را با گذراندن دورههای این نوع خدمات اجتماعی جایگزین کنند. چه بسا باید به جوانان این نکته را یادآوری کرد که جایگزین کردن خدمات اجتماعی به جای «سربازی اجباری» و یا اختیاری کردن آن چندان هم بدون پیشینهی تاریخی و زمینهی تجربی نیست.
لعنت به برده داری مدرن سربازی. نه مقدس