شاید بهترین معیار برای سنجش حقوق زنان در ایران، ورزش دلانگیز والیبال ساحلی باشد. توافق اتمیحاصل شد، زندانیان دوملّیتی از زندان آزاد شدند، ملوانان آمریکایی از دست سپاه رهایی یافتند؛ ولی همچنان سرِ حقوق زنان در شنزارهای ورزشی جمهوری اسلامی بی کلاه مانده است. آیا میتوان در همهمهی جشن هستهای، شاباش به سود زنان ایران طلب کرد؟
فدراسیون جهانی والیبال (FIVB) برای اولین بار از میزبانی ایران برای برگزاری مسابقات والیبال ساحلی مردان در جزیرۀ کیش در اواسط ماه فوریه ۲۰۱۶ خبر داد. ولی مشکل اینجاست که از سال ۱۳۵۷ زنان از ورود به استادیومهای ورزشی منع شدهاند، و این موضوع در تضاد آشکار با اصل چهارم قانون اساسی فدراسیون جهانی والیبال و منشور المپیک (بند مربوط به تبعیض جنسیتی) قرار دارد.
از طرفی، تیم ملّی والیبال بزرگسالان ایران در سطح جهانی میدرخشد و در دل بسیاری از مردم به ویژه زنان ایرانی رخنه کرده است. در صورتی که مسئولین دولتی و نظامی در ایران از خرِ شیطان پایین آمده و اجازۀ ورود زنان را به محل برگزاری رقابتهای والیبال ساحلی صادر کنند، هدیۀ فدراسیون جهانی والیبال به کام مردم ایران شیرین خواهد شد.
تا پیش از سال ۲۰۱۲ زنان جسته و گریخته در کنار مردان برای تماشای بازیهای جذّاب والیبال به استادیوم میرفتند، ولی به ناگاه این لذّت بدیهی بدون توجیه قابل قبول از آنها گرفته شد. از آن پس، زنان ایرانی خارج از استادیومها و در فضای مجازی کوشیدند تا این ممنوعیت را از بین ببرند؛ تلاشی که گاه با ارعاب، تهدید و حتی زندان پاسخ داده شد. نمونهای از این دستگیری، غنچه قوامیو ۲۰ زن دیگر ایرانی در سال ۲۰۱۴ بود که برای تماشای مسابقات لیگ جهانی والیبال به استادیوم ۱۲هزار نفری تهران رفته بودند. آنها به زودی آزاد شدند ولی خانم قوامی به اتّهام اقدام علیه امنیت ملّی دوباره دستگیر شد و برای مدت ۵ ماه طعم تلخ سلول انفرادی و زندان مخوف اوین را چشید.
ایرانِ امروز، مثلث برهوتی از تبعیض جنسیتی برای زنان (در چارچوب قانون و در عمل) است. در این میان، جنبش مجازی «استادیومها را باز کنید» با پذیرفتن خطر تازیانه، میکوشد حق طبیعی زنان را برای تماشای ورزش در فضای عمومی به دست آورد.
بهار گذشته، ایران میزبان مسابقات لیگ جهانی والیبال بود. امید شیرزنان ایرانی به فتح سکوهای استادیوم، در وقت اضافه به ناامیدی بدل گشت و دوباره تهدید به حبس و زندان شدند. فدراسیون جهانی والیبال دم فرو بست، مردان تمام بلیتها را صاحب شدند، نیروی انتظامی و بسیج اطراف استادیوم ۱۰۰هزار نفری تهران را قرق کردند، و آب از آب تکان نخورد.
پرسش اینجاست که چرا فدراسیون جهانی والیبال از اصول مندرج در اساسنامهی خود و منشور المپیک به دلیل نقض آشکار حقوق زنان در ورود به استادیومهای ورزشی چشم میپوشد، و افتخار میزبانی را از کشورهای ناقض حقوق زنان در عرصههای ورزشی سلب نمیکند؟ رفتاری که دست کم فیفا به آن مینازد (برگ برندۀ میزبانی را از ایران گرفت). درعوض، فدراسیون والیبال یک بار دیگر کارت سبز تورنمنت والیبال ساحلی (۱۵ تا ۱۹ فوریه ۲۰۱۶ در جزیرۀ کیش) و لیگ جهانی (خرداد ۱۳۹۵ در تهران) را در خورجینِ پارۀ ورزشی جمهوری اسلامی قرار میدهد.
بگذارید از این زاویه نگاه کنیم که فدراسیون جهانی والیبال میخواهد دو بار در یک سال (در تقویم سیاسی خود) موضوع برابری جنسیتی را از راه اعطای میزبانی به کشورهای ناقض حقوق زنان حلّ و فصل نماید؛ این اهرم فشار به ایران برای پذیرفتن و احترام گذاشتن به اصول قانون اساسی فدراسیون، رودربایستی ایران و محترم شمردن حق سیندرلاهای ایرانی نیست.
تَب والیبال در ایران، جام کیش، لیگ جهانی تهران در بهار آینده، و صعود محتمل تیم ملّی والیبال ایران به المپیک ریودوژانیرو در تابستان پیش رو، فرصتهایی در سیاست ورزشی فدراسیون جهانی والیبال و کمیتۀ بینالمللی المپیک است تا بتوانند با قاطعیت بر ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاهها در ایران خط بطلان بکشند.
دیدهبان حقوق بشر در پی ملاقات با دو نماینده از فدراسیون جهانی والیبال با ارسال نامهای به محمود گودرزی، وزیر ورزش و جوانان جمهوری اسلامی، مراتب اعتراض خود به ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاهها و درخواست خود را درباره لغو آن یادآور شد.
فابیو آزِوِدو، مدیر کل فدراسیون جهانی والیبال، امیدوار است ممنوعیت حضور زنان در استادیومها تا قبل از رقابتهای کیش برچیده شود. لفظ «امیدوار است» کافی نیست. خرداد ماه سال گذشته، ایران به هواداران زن قول مساعد برای ورود به ورزشگاهها داد؛ قولی که زیر آن زد و حتی با ارعاب و تهدید همراه شد.
تماشای والیبال هیجانانگیز و لذّتبخش است و نباید برای زنان جرم تلقّی شود. جام کیش میتواند نقطۀ عطفِ برابریِ حقوق از دست رفتۀ زنان ایرانی در شورهزار ورزشی جمهوری اسلامی باشد.
*منبع: سی ان ان
*مترجم: علیرضا اکبری