عبید سن خوزانی – شمخانی، دبیر شورای علی امنیت ملی ایران، گفته است که جمهوریخواهان از آنها درخواست کرده بودند که مبادله زندانیان ایران و آمریکا را تا میتوانند به تعویق بیندازند که این کار به نفع جمهوریخواهان در انتخابات ریاست جمهوری این کشور در ماه نوامبر آینده تمام شود.
امروز در یکی از نشریات دیدم که نوشته است: سخنگوی کاخ سفید میگوید از صحت اظهارات دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران در مورد درخواست جمهوریخواهان برای به تعویق افتادن مبادله زندانیان ایران و آمریکا بی اطلاع است.
نخست آنکه سیاست واقعا بی پدر و مادر است و شاید هم به تعبیری دارای دست کم یک قبرستان پدر باشد، در نتیجه هیچ بعید نیست که هر دو طرف درست گفته باشند. البته توضیح کاخ سفید نیز، مسالهای را حل نمیکند. زیرا دلیلی ندارد که کاخ سفید از درخواست حزب جمهوریخواه اطلاع داشته باشد، یا اگر هم اطلاعی داشته باشد، نظر جمهوری اسلامی را تائید کند. به این ترتیب هم احتمال اینکه حرف شمخانی درست باشد، میرود وهم تکذیب کاخ سفید ممکن است درست باشد.
به هرحال نباید فراموش کرد، از احزابی که به قصد کشت تلاش میکنند حریف را ازمیدان به در کرده و خود قدرت را به هر بهائی به دست گیرند هیچ بعید نیست که جمهوریخواهان چنین درخواستی از مقامات جمهوری اسلامی ولو به صورت تلویحی کرده باشند و حتا دراین زمینه، وعدههای سرخرمنی هم به جمهوری اسلامی داده باشند. کما اینکه شاهد بودیم در قضیه گروگانهای آمریکائی که آزادای آنها مصادف شده بود با بازار داغ انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، انواع و اقسام تلاشها از سوی دو حزب دموکرات و جمهوریخواه شد تا بلکه زمان آزادی گروگانها به نفع آنها باشد که در نهایت کفه جمهوریخواهان چربید و آزادی گروگانها موقعی صورت گرفت که کار از کار گذشته و کارتر در انتخابات بازنده شده بود و ریگان و حزب جمهوریخواه به نتیجه دلخواه رسیده بودند. اما البته ازحق نباید گذشت که ریگان قدری به کارتر لطف کرد و با دادن گذرنامه سیاسی به او، در زمانی که دیگر کارتر کارهای نبود، مگر رئیس جمهور سابق، او را به آلمان فرستاد تا از گروگانهای آمریکائی در آنجا استقبال کند. کارتر در خاطرات خود مینویسد وقتی از آلمان به رئیس جمهورکه تازه قسم خورده و سرش از شامپانی و میهمانی بسیار گرم بود، تلفن کرده و با نهایت خوشحالی و هیجان خبردادم که گروگانها بالاخره آزاد شدند، ریگان که مست لایعقل بود، با کمال تعجب پاسخ داد کدام گروگانها!؟ منظورت چیست؟ یعنی از قرار، تمام این کارها به قول معروف سر لحاف ملا بوده است و بس!
حالا من حق دارم به پدر و مادر هر چی سیاستمدار بی پدر و مادر است هزاران بار لعنت بفرستم!؟