(+عکس) در سال ۲۰۱۱ دانشکدۀ پژوهشهای شرقی و آفریقایی دانشگاه لندن (سواس) کمک مالی بسیار سخاوتمندانهای از سوی خیریۀ فریدون جم به منظورگسترشِ مطالعات ایرانشناسی دریافت کرد. این کمک مالی، سواس را قادر ساخت که سنت قدیمی و برجستۀ خود در زمینۀ مطالعات ایرانی را تداوم و گسترش بخشد.
اعطای بورسیههایِ تحصیلیِ جدید به پژوهندگان درحوزۀ مختلف مطالعات ایرانی و برگزاری سخنرانیهای سالانه توسط انستیتوی خاورمیانۀ لندن زیر عنوان «کامران جم، فرزند جوانمرد فریدون جم» در راستای گسترش فعالیتهاست.
فوریه امسال چهارمین دورۀ سخنرانیهای سالانۀ «کامران جم» توسط پروفسور لیلی انور در دو روز پیاپی انجام شد. خانم انور دارای مدرک دکترا در ادبیات فارسی و استاد زبان و ادبیات فارسی در انستیتوی زبانها و تمدنهای شرقی در پاریس است. لیلی انور مترجم آثار مولانا، شمس تبریزی، عطار و نظامی و چند نویسندۀ معاصر نیز هست.
لیلی انور فرزند منوچهر انور مترجم، گوینده، نویسنده و کارگردان نامآشنای تئاتر ایران است. بسیاری از سینمادوستان احتمالاً آقای انور را از کنفرانسهای مطبوعاتیِ جشنوارۀ فیلم تهران پیش از انقلاب به یاد دارند که در کنار مدیریت قوی کنفرانسها، با تسلطی کم نظیر ترجمۀ همزمان انگلیسی و فارسی را نیز انجام میداد. صدایِ مخملین و بَم و تاثیرگذارِ منوچهر انور هنوز در گوش بسیاری از ایرانیان طنینانداز است. یکی از دلایل این امرآن است که منوچهر انور از اواسط دهۀ پنجاه وارد عرصۀ تبلیغات و پیشپردهی فیلمهای هنری در ایران نیز شد و اساساً سبکی جدید در سطحی بالا را در نوشتن و خواندن تبلیغات پی افکند که تا به امروز هم ادامه دارد.
و اما لیلی انور علاوه بر مشغلههای اکادمیک دارای یک برنامۀ رادیویی در مورد مسائل معنوی و روحانی در رادیو فرهنگِ فرانسه است. علاوه بر این، خانم انور نشستهای شعرخوانیِ اشعارِعارفانه با همراهی موسیقی را طراحی کرده و به عنوان دکلمه کننده در آنها ظاهر میشود. این وجه از فعالیتِ او نشان از پدر دارد.
لیلی انور دارای چندین اثر به زبان فرانسوی دربارۀ ادبیات و شعر پارسی است. در سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۴ او نسخۀ جدیدی از ترجمۀ «منطق الطیر» عطار را نیز منتشر ساخت.
عنوان سخنرانی روز نخست پروفسور انور «بوی جوی مولیان، ملاحظاتی بر شوق، تبعید و شعر از رودکی تا رومی» بود. فرض سخنران این است که با وجود رواجِ تقسیم شعرِ کلاسیکِ عاشقانه به دنیوی و عارفانه، تداومی موضوعی و زیباییشناختی آنها را پیوند میدهد. به عبارت دیگر، بین اشعارعاشقانه درباری و طبقات بالای اجتماعی از یک سو و «آیات» سروده شده در فضاهای روحانی، از سوی دیگر، وجوه مشترکی وجود دارد. سخنران نشان میداد که موضوعها و تصاویرِ سنتیِ عشقِ دنیوی و یا این جهانی به تدریج تبدیل به زبانی میشوند که عشق و اشتیاقِ عارفانه را بیان میکند. سخنران با تحلیل تطبیقی شعر معروف «بوی جوی مولیان»- که توسط نظامیعروضی در «چهار مقاله» آمده است- و دیباچه مثنوی و چند غزل از «دیوان شمس» میخواست نشان دهد که چگونه شعر تنها پاسخ ممکن به احساس تبعید، جدایی و اشتیاق دیدار معشوق، چه در شکل دنیوی آن و چه در شکل معنوی و روحانی آن است. به زبان دیگر در چنین مواردی نثر کارآیی و تاثیرگذاری لازم را ندارد هر چند که نثرهایی از ادبیات کلاسیک فارسی در اوج خلاقیتِ نویسندگان آنها قرار دارند. برای این منظور سخنران ابتدا به زبان فارسی، ابیاتی از شعر معروف رودکی را برای حضار خواند که در آن تلاشی نیز در برجسته ساختن دامنهی به غایت آهنگین و ریتمیک نظم فارسی برای غیر فارسیزبانان داشت. سپس در حین ترجمۀ آنها به انگلیسی نه فقط در معنای آنها ژرفکاوی میکرد بلکه بر تاثیر احساسی و عاطفی آنها بر ذهن شنونده نیز تاکید داشت. خلاصۀ کلام او این بود که تنها از طریق برانگیختن یادگارها در ذهن انسان به گونۀ شاعرانه است که خلاء ناحضوری میتواند پُر و زیبایی «معشوق» توصیف شود. شعر است که یاد آور هر آن چیزی است که دور و گم گشته است. سخنران بر این عقیده بود که قدرت شاعرانۀ زبان همان رسانهای است که روح را بیدار و انسان را نسبت به فراقاش از زیبایی خالص آگاه میکند.
جستجوی مجنون: رنج یک عاشق
موضوع سخنرانی دوم، حماسۀ لیلی و مجنون نظامی گنجوی و جامی بود. در ابتدا پروفسور انور گفت هرچند که ما به سادگی عشق را به «لاو» انگلیسی ترجمه میکنیم ولی این کلمه بار معنایی فراتر از «لاو» انگلیسی دارد. عشق به معنای تمنا و اشتیاق است که بر انسان حاکم میشود و از او دور نمیشود. کلمۀ عشق همریشه است با «عشقه» در عربی و پیچک در فارسی که از دیوار بالا میرود و به آن به شدت میچسبد و جدا کردنی نیست.
به دنبال این تعریف، سخنران گفت که در حماسه عشقی «لیلی و مجنون»، مجنون در قامت نمونۀ عالی شاعرِعاشق ظاهر میشود. داستان او، آنسان که در روایت اصیل آن در ادبیات عربی آمده است و هم در شکل تکامل یافتۀ آن توسط نظامی و جامی تبلور یافته است، تجسم پیوندِ عمیق بین تجربۀ اشتیاق، ناحضوری، جدایی و بیان شاعرانه است. سخنران جستجوی مجنون را در بیایانِ برهوتِ تبعید و رنج او را به عنوان عاشقِ شاعر از طریق تحلیل تطبیقی لیلی و مجنونِ نظامی و جامی و نیز مقایسۀ آنها با اشارات بزرگانی مانند احمد غزالی (برادر شیخ محمد عزالی)، عطار، مولانا، سعدی و شماری دیگر از شعرا و یا استادان صوفی دنبال کرد و بر گوشه و زوایای بیشتری از این حماسۀ عشقی نور تاباند.
مجنون آنچنان زبانزد خاص و عام است که نام او در ذهن هر خوانندۀ آشنا با شعر فارسی مترادف است با ایدۀ عشق کامل و مطلق. نام او یادآورغیرممکن بودن خاموش کردن شعلههای عشق کامل و مطلق است. نام لیلی، که آنچنان که جامی در اثرش آورده است، مجنون با وی عشقبازی میکند خود به منزلۀ استعارهای است که اشاره به غیر قابل توصیف بودن زیبایی معشوق و درخشندگی ظهور و تجلی عیسی مسیح دارد.
دید مجنون را یکی صحرا نورد
در میان بادیه بنشسته فرد
صفحه ای از ریگ و انگشتان قلم
مینویسد نام لیلی دم به دم
گفت: ای مجنونِ شیدا چیست این؟
مینویسی نام لیلی، کیست این؟
گفت: مشقِ نامِ لیلی میکنم
خاطر خود را تسلی میکنم
چون میسر نیست ما را کام او
عشقبازی میکنم با نام او
سخنران نشان داد که بین این دو شخصیت، دو نام و دو قطب، شکاف جدایی با انرژی ناشی از اشتیاق و تبلور یافته در شعر پُر میشود.
پروفسور لیلی انور در سخنرانیهای خود با نگاهی نافذ به گوشهها و ابعادِ ناشناخته و پُر رمز و رازِ فرهنگ شرقی و ایرانی خیره شده و سعی در تاباندن نور بر آنها داشت. برای این منظور سخنزان تنها به شعر و ادبیات فارسی اکتفا نکرد بلکه نحوه ارایۀ لیلی و مجنون را در مینیاتورها و نگارگری ایرانی نیز زیر ذره بین گذاشت.
شنوندگان سخنان پروفسور لیلی با اندوختن توشۀ ارزشمندی نشست را ترک کردند. اما این را هم باید یادآوری کرد که گویا سخنران به این نکته نیز اشاره داشت که با وجود تلاشهای ارزنده، شاید دست یافتن به تمامی رمزو رازهای فرهنگ ایران میسر نباشد.