(امضاء محفوظ از ایران) – این عریضه واکنشی است به وادادگی و بیان وارونه خواست واقعی اکثریت مردم شرکت کننده در انتخابات هفتم اسفند نود و چهار توسط برخی نشریات و سایتهای شبه اصلاح طلب، معتدل یا اصلاح طلب و حتی شخص رئیس جمهور که میگویند در این انتخابات به جریانی “نه” گفته نشده و متاسفانه خواهان مماشات و بدتر از آن رفاقت با کسانی هستند که سی میلیون مردم نجیب، صبور اما خشمگین به نیت خلع ید آنها از تمام شئون مملکت به میدان انتخابات آمدند.
با سلام و تحیات،
اینجانب یک نفر از آحاد ملت بزرگ ایران هستم که روز هفتم اسفند نود و چهار پس از نزدیک به بیست سال قهر و ناامیدی مطلق از امکان اصلاحات واقعی و پایدار (و نه مقطعی) و بازگرداندن کشور به ریل آزادی، استقلال و جمهوریت با قلبی مالامال از درد پس از چهل و هشت ساعت کشمکش درونی (از شرمندگی جواندادههای هشتاد و هشت) بالاخره پای صندوق رای رفتم و به لیست امید (که نه نمایندگان دلخواه بلکه معجونی از شبه اصلاح طلب، افراد ناشناس و بعضا اصولگرای شناسنامهدار) رای دادم.
اکنون که به خواست خداوند و اراده جوانان رشید این مملکت نتیجه انتخابات مجلس ملت چون زهر هلاهل برای فرقه اقتدارگرا و استبدادیون و عسل شیرین برای دلسوزان این ملک از صندوقها در آمده، متاسفانه در بعضی نشریات و سایتهای مدعی اصلاح طلبی میبینم که غش و ریسه میروند و از روی توهم و خیال گمان میکنند مردم با این رای به آنها “آری” گفتند و یا از عشق چشم و ابروی نداشته آنها به پای صندوق رای رفتند. بدتر اینکه همنوا با استبدادیون و به کام آنها سعی در کمرنگ کردن “نه” بزرگ اکثریت مطلق مردم به “خائنین اصولگرا” دارند که سه دوره خانه ملت را با حجله زفاف خود اشتباه گرفته و آن را به زبالهدان تندرویهای ویرانگر و کج فهمیهای خود و در یک کلام خیانت به آرمانهای ملت تبدیل کردهاند.
به عنوان برادر کوچک و دلسوز شما لازم است نکات مهمیرا به استحضار برسانم:
الف- همه مردم ایران در دوم خرداد سال هفتاد و شش با امید به اصلاحات واقعی (در یک کلام یعنی تمام شئون کشور طبق خواست مردم اداره شود) به سید محمد خاتمی با رای بی سابقه بیست و چهار میلیون اختیارات تام دادند تا به نام قانون از حقوق اساسی ملت بی محابا حتی تا پای جان (که سوگند ریاست جمهوری هم ناظر به این است) دفاع کند. اما مصیبت عظمی آنجا بود که رئیس جمهوری با این کوه عظیم پشتوانه مردمی با خواری روزی خود را “تدارکاتچی” و “عمله” ولی فقیه خواند (وا اسفا). از آن روز حال من و به جرات میگویم حال همه آن بیست و چهار میلیون خراب شد. دهها بار گفتهام اگر روزی یکی از این استبدادیون (اصولگرا یا هر کوفت و زهر ماری که خود را میخوانند) بیست و چهار میلیون رای در این کشور داشته باشد (که هرگز مباد)، حکومت نظامیاعلام میکند و من و شما برای توالت رفتن هم باید از او اجازه بگیریم.
ب- از آن روز و آن اعتراف ویرانگر تا پگاه فرخنده هفتم اسفند نود و چهار دیگر چیزی به نام رای سیاسی و متفکرانه از مردم این ملک سراغ نگیرید. هر آنچه بود آرائی بود احساسی، واکنشی و یا در بهترین حالت انتخابی بین بد و کمتر بد (ریاست جمهوری سال نود و دو). اما این رای هفتم اسفند نود و چهار بی تردید واقعیترین و معنیدارترین رای مردم پس از خرداد هفتاد و شش باید تلقی شود (که بسیار گرانقیمت و مغتنم است).
پ- شما و دیگران که خود را اصلاح طلب میخوانید با گفتن اینکه: باید گذشته را فراموش کرد و این رای را نباید “نه” به رفوزگان تلقی کرد و چه و چه، اولا معنی رای مردم را وارونه جلوه میدهید، ثانیا ارزش و اعتبار این رای سرنوشتساز و به عبارت بهتر رفراندم را تا حد یک انتخاب معمولی و بی اثر پایین میآورید (همنوا با استبدادیون) و ثالثا ثابت میکنید خدای ناکرده شارلاتانهایی هستید از قماش همین به اصطلاح اصولگرایان (و در واقع خائنین) و رابعا به رفوزگان چراغ سبز میدهید که “آسوده باشید و بکنید آنچه تاکنون میکردید”. این مورد رابعا را دیشب محمد رضا باهنر اصولگرا (که زرنگتر از بقیه همپیالههای خود بود و ته حیثیتی اگر داشت در این قمار بزرگ نباخت) به زبان بی زبانی گفت که: “مجلس دهم باید به امر معاش مردم بپردازد”. ترجمهاش این است که سرش در آخور خودش باشد و پیگیر حقوق اساسی تضییع شده ملت نباشد و با بی خیالی طی کند تا ما بکنیم آنچه میکردیم. گویی فقط وقتی مجلس مال عمهشان است “در راس امور است” و در غیر از آن نه.
ت- اگر میخواهید اکنون که شاهین سعادت رای مردم دردمند (نه به معنی آری به شما که در بزنگاهها و آنگاه که قدرت داشتید بسیار ذلیل عمل کردید) بر شانههایتان نشسته اندکی از درد این ملت را کم کنید از امروز همه جا جار بزنید: ای به اصطلاح اصولگرایان خائن، رای این ملت “نه” بزرگ و تو دهنی به شماست نه رای به ما. معنی واقعی این رای این است که ملت از دیکتاتوری و حکومت پادگانی متنفر است. ملت آزادی قانونی میخواهد. ملت همه آنچه در حقوق اساسی آمده است میخواهد بدون کم و کاست. ملت از ریش و پشم و تسبیح و انگشتر و دروغ و تزویر به خشم آمده است. ملت شما رفوزههای چند ده ساله را نمیخواهد. شما در افکار و قلبهای مردم جایی ندارید. رای هفتم اسفند شما را به زبالهدان انداخت.
ث- به عنوان یک نفر از چند میلیون رای دهنده (و چند اصلاح طلب) هفتم اسفند نود و چهار به شما و مجلس دهم میگویم با خائنین به مردم (در پوشش دین و اصولگرایی و …) مدارا نکنید. “و اعتدو بمثل معتدا علیکم”. اگر از امروز وا دهید وای به فردا. متاسفم که رئیس جمهور روحانی بلافاصله پس از مشخص شدن پیروزی لیست امید و برتری مطلق اراده ملت میگوید “تا دیروز رقابت بود و از امروز رفاقت و مشارکت”. آقای رئیس جمهور و اصلاح طلبان واقعی و قلابی! من کمترین به شما میگویم رای دهندگان هفتم اسفند با خائنین هیچ گونه رفاقت و مشارکتی نمیشناسند. ملت با این قوم جرار رفاقتی ندارد. مردم با نمک نشناسانی چون ذاکانی، بذرپاش، حداد عادل، نادران، کوچک زاده، توکلی و حامیان آنها رفاقتی ندارد. آقای رئیس جمهور، لطفا از زبان مردم این ترّهات را نفرمایید. اینها عمله استبداد هستند. جمهوری را با استبداد چکار؟ آقای رئیس جمهور، اشتباه راهبردی خلف خود محمد خاتمی را تکرار نکنید که همینها که شما میخواهید با آنها مدارا کنید در واپسین روزهای آن رئیس جمهور ناکام با سرخوشی کارگر افتادن کارشکنیها و سنگ اندازیهایشان گفتند “خوش گلدی تدارکاتچی”. ملاحظهکاری و رو دربایستی و ترس را کنار بگذارید و روشن به استبدادیان بگویید “پیام رای ملت تو دهنی به شما و حامیان شما بود و اتمام حجت”.
ج- ولی فقیه با اظهار نظر دو روز مانده به انتخابات به اینکه “به که رای بدهید و به که رای ندهید، گویی مردم گوسفند هستند” عملا موضع کم سابقهای مقابل خواست اکثریت ملت گرفت. با این کار به عقل من کمترین “عقلا، شرعا و قانونا” از صلاحیت رهبری ساقط است. گو اینکه مجلس خفتگانی داریم که صدا از سنگ بلند میشود و از آنان نه.
چ- وفق اختیار تام و رای اعتمادی که من و چندین میلیون اصلاح طلب هفتم اسفند به شما اصلاح طلبان و دویست نماینده منتخب و عزیز اعم از اصلاح طلب، مستقل و معتدل دادهایم از شما میخواهیم: اولا جهت ترمیم حقوق تضییع شده ملت (در کل دوازده سال سیاه گذشته) در تمام موارد قانونی و امور کشور اقدام فوری نمایید و از تحقیرشدگان، زندان رفتههای بی دلیل و هر آنکه به او ظلم شده دلجویی و اعاده حیثیت نمایید. ثانیا بدون ملاحظه با استناد به اسناد خیانت اصولگرایان که تعداد این اسناد کم نیست (اعم از حیف و میل اموال عمومی، دور ریختن و هدر دادن درآمدهای دولت که امانت این ملت در دستان بی لیاقت این گروه و رئیس جمهور آنها محمود احمدی نژاد بود، رانت خواری و فساد غیر متعارف، مماشات و سکوت اصولگرایان و همه فلاکتی که اینها بر سر ملت آوردند) علیه آنها اعلام جرم کرده و به وکالت از ملت پیگیرانه خواستار محاکمه آنها شوید. ثالثا با اتکا به این رای اعتماد دوباره ملت (که به هیچ وجه چک سفید امضا نیست و هر آن قابل اعاده است) طبق اختیارات قانون اساسی مجلس (که به زعم من حتی با این قانون اساسی نیم بند بالاترین قدرت در کشور حتی بالاتر از ریاست جمهوری است) با کمک به دولت وجه هم خود را در چهار سال آینده آبادانی کشور، رفع آلام این ملت و تعامل سازنده با کل جهان قرار دهید.
ح- و اما مهمترین کلام و کلام آخر. این رای پرشکوه هفتم اسفند نود و چهار و پیام روشن آن اتمام حجت این ملت بزرگ با همه طیفها و کنشگران سیاسی (اعم از اصلاح طلب، شبه اصلاح طلب، میانهرو) و آخرین فرصت اصلاحات واقعی است. این رای مجوز اختیار قانونی تام این ملت به شماست تا مقتدرانه و جانانه از حقوق اساسی آنها دفاع کرده و سر سوزنی از آن عقب ننشینید. ملت از شما میخواهد به پشتوانه این رای در برابر زیاده خواهیها و مداخلات غیر قانونی ولی فقیه بایستید (چه کسی است که نداند خائنین و مفسدین به پشتگرمی او و به نام او به خیانت و فساد دست میبرند) و به او بفهمانید در یک جمهوری حرف اول و آخر را مردم میزنند نه او و اذناب او. گمان کنم چهار سال فرصت مکفی است تا برادری خود را (که یک بار نتوانستید) به این ملت نجیب اثبات کنید. چنان که خدای ناکرده در سال نود و هشت ملت ببیند که نتیجه این همه گذشت و خون دل خوردن باز شد “اعتراف ذلیلانه مدل سید محمد خاتمی یا یکی به میخ و یکی به نعل امثال کواکبیان و این جور لکنت زبانها و وادادگیهای منزجر کننده در بیان خواست و گرفتن حق مردم” و در بر همان پاشنه با اندکی بزک میچرخد حاضرم شش دانگ سند خانهام را بسپارم که باید منتظر رویدادی دهها بار سهمگینتر از جنبش مردمی سال هشتاد و هشت باشید که در آنگاه عذری پذیرفته نیست و خشک و تر با هم خواهد سوخت. (چنین مباد).
کوچکترین رای دهنده اصلاح طلب هفتم اسفند نود و چهار