ایران، کشوری وسیع با جمعیتی بیش از ۷۷ میلیون تن متشکل از اقوام و پیروان ادیان گوناگون و عقاید متفاوت، اساسا در تهران خلاصه میشود!
تهران، پایتختی که جمعیت غیررسمی آن را تا ۱۳ میلیون تن تخمین میزنند، در دو جناح رژیم که تا کنون چندین بار نام عوض کرده و در یکدیگر شناورند، خلاصه میشود.
رأیدهندگان، تقریبا ۵۵ میلیون تن که گفته میشود ۳۳ میلیون از آنان (تقریبا ۶۰ درصد) در انتخابات هفتم اسفند شرکت کردهاند، به «طرفداران» دو جناح کاهش مییابند.
نمایندگان، چه در مجلس شورای اسلامی و چه در خبرگان، نهایتا سران این دو جناح و طرفداران آنان هستند، حتی مستقلها نیز آرایشان در این مجالس نهایتا به سود یکی از این دو جناح است! در رأس این دو جناح رهبر یا ولی فقیه قرار دارد. حتی اگر این رهبری و ولایت شورایی هم بشود، نهایتا باز همین دو جناح و همان چهرههای انقلاب اسلامی و افراد فامیل و وابستگان مافیایی آنها هستند که آن شورا را در دست خواهند داشت!
سران این دو جناح هر ادعایی که درباره مسایل جامعه داشته باشند، در حفظ منافع خود و نظام با یکدیگر اتفاق نظر دارند و این را بارها چه در سال ۸۸ و چه در همین «انتخابات» هفتم اسفند ثابت کردهاند. البته این را با همین قاطعیت درباره عقاید طرفداران و یا بدنهی آنها نمیتوان گفت: چه آنان که فرصتطلب و سودجو هستند و چه آنها که از درون زندان و حصر، آرای خود را به صندوق انداختهاند. نتیجه اما یکیست: همراهی در تقسیم منابع قدرت سیاسی و اقتصادی بین دو جناحِ حاکم.
انتخابات در جمهوری اسلامی دو لایه دارد: یکی، مردم که حتی در نهادهای انتخابی هم جایی در تصمیمگیریهای سرنوشتساز ندارند. دیگری، خانوادههای مافیایی حاکم که از آرای مردم برای تقسیم منابع سیاسی و اقتصادی بین خود سوء استفاده میکنند.
انتخابات برای اینان، ابزاری برای وزنکشی و صفبندی و رقابت در برابر یکدیگر برای سهم بیشتر از خوان گستردهی غنیمتی به نام ایران است. رأیدهندگان در این وزنکشی و رقابت است که مشارکت میکنند و نه در تعیین سرنوشت خویش و یا سهم خود در قدرت!
این را خود رأی دهندگان نیز میدانند از همین رو نگاه و امیدشان به جابجاییهای درون قدرت است: از این دست به آن دست، از این جیب به آن جیب، آن هم در حالی که هر یک از دو جناح، خود را پیروز اعلام میکنند و کل آرا را به حساب نظام میریزند. آنها نیز میدانند قدرت اصلی در این نهادها نیست. با این تفاوت که آنها سهام اصلی را در آنها دارند و رأیدهندگان نقش حافظان آن سهام را بازی میکنند.