مولانا، فروغ و شاملو به کَروَن فرانسه رفتند

سه شنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۴ برابر با ۱۵ مارس ۲۰۱۶


سارا دماوندان (+عکس) به مناسبت بهار و نوروز باستانی از ۵ تا ۱۹ ماه مارس، شهر کَروَن در شمال فرانسه میزبان هنرنمایی یک گروه ایرانی است که با ارائه آثار عکس و موسیقی و اشعار شاعران معاصر و بنام ایرانی از جمله فروغ و شاملو، جامعه فرانسه را بار دیگر با هنر این کشور آشنا خواهند کرد.

به مناسبت بازگشایی این برنامه به سراغ یسری مجتهدی و Timothee couteau دو تن از شرکت کنندگان در این نمایشگاه رفتم و از حال و هوای نمایشگاه و انگیزه آنها پرسیدم.

-یسری، بهتر است گفت و گو را با شما آغاز کنم. پرسشی که ذهن مرا بیشتر از سوالات دیگر به خود مشغول کرده، این است که شما یک شهر کوچک در شمال فرانسه را برای برپایی نمایشگاه‌ در نظر گرفتید. چرا این هنر را در شهرهای بزرگ و شناخته شده مثل پاریس یا لیون به نمایش نگذاشتید که می‌توانست بازتاب خبری و بازدیدکننده بیشتری داشته باشد؟
-کَروَن شهری کوچک در شمال فرانسه  است اما در عرصه تبادل فرهنگ و هنر میان فرانسه و دیگر کشورها بخصوص ایران فعالیت‌های چشمگیری داشته. موسسه‌ای به نام «آب روان» که البته این نام ترجمه فارسی آن است با مدیریت خانم Brigitte Brulois به دفعات آثار هنرمندان ایرانی را در این شهر به نمایش گذاشته است. به مناسبت نزدیکی بهار و نوروز باستانی خانم بریجیت به دعوت شهرداری این شهر، شب شعر و موسیقی، کنفرانسی درباره زنان و همچنین نمایش فیلمی از جعفر پناهی و مولاناخوانی به زبان کودکان و نمایشگاهی با عنوان «باد مارا با خود خواهد برد» تدارک دید که از ۵ مارس آغاز و تا ۱۹ مارس ادامه خواهد داشت. نمایشگاه با آثاری از شادی قدیریان، حمید قدرتی، کتایون کرمی، مهرداد عسگری طاری، نوید ریحانی برگزار شده که کنار این دوستان من هم افتخار این را داشتم که آثارم را به نمایش بگذارم. آثاری که هر کدام از ما در آنها به ایران و زن وآزادی، نگاهی متفاوت داشته ایم.

-کمی از سبک کاری خودت برای خوانندگان کیهان لندن بگویید گویا این بار کمی متفاوت‌تر از گذشته بود.
-این بار من مجموعه فتو آرت‌هایم را با عنوان «بازگشت به کودکی» را به نمایش گذاشتم. جست و جویی‌ست درونی برای بازیافتن زنانه‌ترین حس من در کوچه پس کوچه‌های ایران که با جملاتی شاعرانه عجین شده است. جملاتی کوتاه از شعرهای فروغ فرخزاد. در این مجموعه، تلاش من برای بدل کردن تصویر به شعر است همچون رویا. و همچنین بازیافتن تصویری واقعی از حقیقتی که رویاست چرا که به گمان من واقعیتی وجود ندارد. این واقعیتی که ما می‌بینیم کاملا مجازی است و حقیقت در پشت آن خفته است. درست همچون هنر. هنر کاملا بازتابی‌ست مجازی از واقعیتی که وجود دارد. واقعیتی که حقیقی نیست. و نقاشی و عکاسی نیز بازتاب عینی این دیدگاه است . و شاید رویا، واقعی‌ترین حقیقت باشد که هنرمند برای نشان دادن آن از ابزار بهره می‌گیرد و تصویری از آنچه که پیش روی ماست را مجسم می‌کند. بدین ترتیب من تلاش می‌کنم هر آنچه پیش روی چشم من است را با تصویر، ترجمه کنم. این‌چنین مخاطب برای لحظه‌ای دچار وهم و شک می‌شود که آیا این تصویری که می‌بیند واقعی ست یا خیر. در نقاشی‌هایم هم همین فضا را ایجاد می‌کنم. همچون گرگ و میش دم صبح.

-شخص برگزار کننده یک فرانسوی است که هنر ایران را می شناسد، این شناخت تا چه اندازه است و سرچشمه این آشنایی کجاست؟
-Brigitte Brulois فرانسوی‌تبار است. بنا به گفته خودش او هر دو سال یک بار به ایران سفر می‌کند و تحقیقاتی را در زمینه هنر و آثار هنرمندان ایرانی انجام می‌دهد. علاقه این شخص به هنر و فرهنگ ایرانی ستودنی است. هر ساله به مناسبات گوناگون برای معرفی و ترویج فرهنگ و هنر ایران به برگزاری نمایشگاه‌ها و نمایش فیلم، کنفرانس و شب شعر و کنسرت موسیقی می‌پردازد و از هنرمندان ایرانی برای این تبادل فرهنگی بهره می‌گیرد.

-همراه با این نمایشگاه عکس، اجرای موسیقی و شعر از شاعران ایرانی نیز به همراه ترجمه، چاشنی این نمایشگاه بود. آیا مخاطبان توانستند با سروده‌های شاعران مشهور رابطه برقرار کنند؟
-بله. در روز افتتاحیه نمایشگاه که با حضور شهردار این شهر صورت گرفت،و شعر خوانی نیز برگزار شد، شعرهایی ازشاعران معاصرمان همچون فروغ فرخزاد و شاملو و همچنین دو رباعی از حکیم عمرخیام، به اضافه قصه زال و رودابه از شاهنامه فردوسی به زبان فرانسه خوانده شد. موسیقی‌ای که با آن نواخته شد، قطعه‌ای ازشاهنامه کردی موسیقی مقامی و باستانی بود که با تنبورنوازی کامران اکرادی و تنبک نوازی Christian Perraudin بسیار زیبا اجرا شد. استقبال مردم و اشتیاق آنها غیر قابل وصف بود. شعرخوانی به فارسی توسط من و ترجمه شعرها به زبان فرانسه، توسط دو آرتیست فرانسوی با نام‌های Simon dusart وCeline cuingnet خوانده شد. بداهه‌نوازی همراه با این شعرخوانی‌ها با آهنگ سازهایی چون سه تار و تنبور و تنبک و همچنین ویولن سل که توسط Timothée couteau موزیسین فرانسوی که نخستین تجربه او در همنوازی با سازهای ایرانی بود، در واقع کامل شد.

-این سوال را دوست دارم از Timothée بپرسم. این نخستین تجربه شما بود. برایمان از احساس‌تان در هنگام اجرای موسیقی بگویید.
-حقیقتش را بخواهید برای من خیلی هیجان انگیز بود. چون تا حالا من با هیچ ساز ایرانی همنوازی نکرده بودم . این تجربه جدا از آنکه باعث شد من هنر ایرانی و ساز ایرانی را بشناسم که خودش بسیار جذاب بود، یک گام بزرگ در نواختن نت و آهنگ برای من هم به حساب آمد.

-این گام بزرگ چه بود؟ چه اتفاقی افتاد که به این نتیجه رسیدید که تجربه تازه‌ای به دست آوردید؟
-ساز ایرانی نت‌های خاص خودش را دارد که در موسیقی کلاسیک غربی دیده نمی‌شود. یعنی در واقع مختص به خود کشور ایران است وقتی قرار است که یک ساز غربی در کنار یک ساز اصیل سنتی شرقی همنوازی داشته باشد باید سعی کنی نت‌های جدیدی را کشف کنی که یک موفقیت چشمگیری است.

-بنا به گفته خودتان این نخستین تجربه شما بود که در کنار اشعار شاعران بنام ایرانی ساز بزنید. چه حسی هنگام اجرای موسیقی داشتید؟
-چیزی که باید منصفانه درباره آن بگویم، انرژی موجود در اشعار ایرانی است. کلمات بسیار ریتمیک کنار هم قرار می‌گیرند و هنگام خواندنش ناخواسته تو یک موسیقی و نت نهفته در سروده شاعران ایرانی می‌بینی و می‌شنوی که این آهنگین بودن کلام را خیلی به ندرت می‌توانی در اشعار شاعران کشورهای دیگر بشنوی. این ارزش بسیار بزرگی است که شعر ایرانی دارد و باید حفظش کرد.

-از نگاه شما به عنوان یک موزیسین فرانسوی، چه تفاوتی میان موسیقی ایرانی و موسیقی کلاسیک غربی وجود دارد؟
-کاملا متفاوت است، هیچ شباهتی در آنها دیده نمی‌شود. موسیقی ایرانی پیچیده است. یک رمز و راز مخصوص به خودش را دارد و هنگام نواختن و شنیدنش آدم احساس می‌کند به دوران‌های گذشته سفر کرده است. از نگاه من موسیقی سنتی ایرانی مثل یک آثار باستانی است که برای کشف آن تلاش زیادی می‌خواهد و باید آن را به دنیا معرفی کرد.

-یُسری، آیا تصمیم دارید که این نمایشگاه را در دیگر شهرهای فرانسه نیز به نمایش بگذارید؟
-بله. خانم Brigitte Brulois این مجموعه را در نرماندی و شمال فرانسه به نمایش درآورده و در نظر دارد که در چند شهر دیگر فرانسه نیز به نمایش بگذارند.

-نام نمایشگاه «باد ما را با خود خواهد برد» است. چرا این نام را انتخاب کردید؟
-«باد ما را با خود خواهد برد» عنوان یکی از اشعار فروغ است که آن را نمادی از آزادی برای مردم ایران و همچنین آرزوی پرواز برای آینده زنان ایران در نظر گرفتیم.

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=37805