کامیار بهرنگ – نزدیکیهای نوروز جدا از شادمانیهای فرا رسیدن بهار، چیدن سفره هفتسین هم شوری دیگر دارد. از شوق کودکان برای رنگ کردن تخم مرغ تا دلنگرانی مادرها برای به موقع سبزشدن سبزهها با قامتی مناسب نوروز.
بماند که حتی وقتی بزرگ میشوی هم دوست داری بزرگ خانواده وقتی دست در جیب میکند یا کتابی را میگشاید برای شما هم یک سهمی کنار گذاشته باشد.
شاید بتوان گفت همهی ما دست کم یک خاطره خوب از سفره هفتسین داریم که فراموش نمیکنیم. اما در سالهای گذشته این سفره هم مانند خیلی دیگر از امور نه نماد همبستگی که اتفاقا موضوع بحث و جدل شده است. از نخریدن ماهی قرمز تا امسال که موضوع سبزه و حتی سمنو هم به میان آمده است.
به باور بسیاری وجود رسانههای اجتماعی فرصتی مناسب برای گفتگوی وسیعتر را فراهم آورده است اما سوی دیگر سکه را هم باید دید؛ آنجاکه گفتگوی ما تبدیل به جدلهایی میشود که بدون نتیجه تا بینهایت ادامه مییابد و گاهی با واژهها و لحنهایی به شدت نکوهیده و دشمنانه.
این تازه سوی نسبتا خوب ماجرا است. کل موضوع هفتسین از سوی برخی ایرانیان زیر سوال رفته و با توجه به ریشههای آن میگویند که این سنت پس از اسلام است و باید به گذشته (زمان کیانیان) بازگردیم و «هفت شین» بیاراییم:
روز نوروز در زمان کیان
مینهادند مردم ایران
شهد و شیر و شراب و شکر ناب
شمع و شمشاد و شایه اندر خوان
این در حالیست که پژوهشگران این موضوع را بیربط میدانند و درباره هفتسین و انواع سفرههای نوروزی در تاریخ کند و کاو کرده و مطالبی منتشر کردهاند که یک نمونه از آن را در کیهان لندن همین هفته نیز میتوانید بخوانید.
در اینجا اما میخواهیم به آنچه امروز مورد جدل است بپردازیم و آن هم همین هفتسینی است قرنهاست در ایران به عنوان بخشی از آیین نوروزی رایج است.
ماهیِ بی «سین» در تُنگِ تَنگ
داستان، چند سال پیش با خریدن ماهی قرمز شروع شد. به باور برخی این موجود زیبای قرمز در تنگهای کوچک هیچ ارتباطی نه به هفت سین و نه البته به هفت شین دارد. این گروه معتقد هستند که این «ابداع ایرانیان از دوره قاجار» است و نباید با «خودخواهی» خود جان میلیونها ماهی بیگناه را بگیریم. بر اساس برآوردها، سالانه ۷ میلیون ماهی قرمز در فاصله کوتاهی از بین میروند. همین آمار است که مخالفان خرید ماهی قرمز را بر آن داشته تا از مردم دعوت کنند بر سر سفره هفتسین که به سفره برکت مشهور است ماهی زنده نگذارند.
چنین برداشتی منطقی به نظر میرسد و در سالهای گذشته در بسیاری موارد شاهد این هستیم که سفرههایی به نقاشی ماهی و حتی بدون هر گونه نام و نشانی از «ماهی» تزئین شده است. نبودن ماهی قرمز هیچ سینی را از هفت سین باستانی کم نمیکند. اما یک نکتهی دیگر را هم باید در نظر داشت؛ در دنیایی که همهی ما در خانههای آپارتمای هیچ رابطهای با طبیعت و حیوانات نداریم آیا با صحیح نگاه داشتن یک یا چند ماهی کوچک قرمز در خانه (که میانگین عمری نزدیک به ۱۰ سال دارد) نمیتوانیم یک همزیستی مسالمتآمیز با ماهی قرمز داشته باشیم؟! شاید بد نباشد برای اینکه آنها عمر طبیعی خود را به سر آورند، به نگهداری درست از ماهیهای قرمز فکر کنیم. بگذریم از اینکه زندانی شدن در تُنگِ تَنگِ برای ما هم حتما خوشایند نیست مگر اینکه یک آکواریوم برای ماهیهای قرمزمان تهیه کنیم!
اما از چندی پیش دو «سین» از هفتسین هم به شدت مورد مناقشه قرار گرفته است و حتی برای آنها کمپینهای مجازی تشکیل شده است: یکی «نه به سبزه» و دیگری «نه به سمنو»!
نه به دو سین: سبزه و سمنو
به باور پیشبرندگان کمپینی که باور دارند سبز کردن سبزی برای سفره هفت سین با ضربه زدن به محیط زیست همراه است، «هر کیلو بذر حبوبات برای تبدیل شدن به سبزه نیاز به ۱۵۰۰ لیتر آب دارد، و با این حساب سالیانه چهار تا شش میلیارد لیتر آب برای کاشت سبزه عید هدر میدهیم». البته این در حالیست که در ایران بدون آنکه کسی عین خیالش باشد چنان آب تصفیه شده را برای شستن اتومبیل و آبیاری باغچه و کارهای دیگر مصرف میکنند که در دنیا تقریبا بیمثال است. در عین حال باید به معیار اندازهگیری هواداران این کمپین نیز با تردید نگاه کرد به ویژه آنکه هر بذری، از جمله در میان حبوبات، برای سبز شدن به مقدار متفاوتی از زمان و بنا بر این به آب نیاز دارد.
به هر روی، این تعصب بر سر مصرف آب در حالی که منابع آبی کشور به شدت هدر میروند، جدی به نظر نمیرسد آن هم در حالی که در آیین نوروزی و سفرهی هفت سین، سبزه نماد شکوفایی و بهار است و بیشتر کودکان در خانواده برای اولین بار مفهوم رشد را در نوروز با همین سبز میآموزند و تجربه میکنند.
در عین حال بد نیست به این هم فکر کنیم که محل زندگی خود را چه در آپارتمان و چه در حیاط و باغ، با سبزهای که از طبیعت است و با همان آبی که در خود ذخیره کرده، به طبیعت نیز باز میگردد، چندروزی پیرامون خود را سبز و شاداب میآراییم. اگر واقعا مساله بر سر مصرف آب است، مقدار آبی را که هر خانوادهای برای سبز کردن سبزهی نوروزی مصرف میکند، به راحتی میتوان به طریق دیگری صرفهجویی کرد. البته بخشی از منتقدان سبزهی نوروزی تنها روی مساله سبز کردن سبزه با آب نوشیدنی و تصفیهشده تأکید کردهاند. به باور این گروه، اگر بناست سبزهای بر سر هفت سین باشد چه بهتر که از دانههای ارگانیک و غیرخوراکی استفاده شود که حتی میتوان آن را با آب خاکستری یا آب بازیافت شده هم سیراب کرد. به اعتقاد اینان، به این شکل آن سبزه نه فقط نوروزی که تمام روزها خانههای ما را سبز خواهد کرد که البته در این صورت اهمیت آیینی خود را به عنوان سبزهی نوروزی از دست خواهد داد! سبزهای که همهی سال در خانه باشد دیگر سبزهی نوروزی نیست.
اما جالبترین کمپین امسال «نه به سمنو» بود. مخالفان پختن سمنو که آن را رسمی میدانند که هیچ ارزش تاریخی در آن دیده نمیشود، بیشتر از مدافعان مصرف کمتر آب و گاز هستند! اینها بر این باورند که برای پختن سمنو باید آب زیادی مصرف شود و در این شرایط کم آبی واقعا کار بیهودهای است. از سوی دیگر، گندم را در شرایطی هدر میدهیم که هم در دوران نیمه خشکسالی بسر میبریم و هم واردکنندهی این محصول حیاتی هستیم.
ماجرا از یک توییت ساده شروع شد: بهجای کمپین نخریدن ماهی قرمز و سبزه گذاشتن، به حروم کردن اون همه گندم و وقت و انرژی پخت سمنو فکر کنین با اون مزهی مضحکش؛ #نه_به_سمنو» کاربری که این متن را در توییتر خود منتشر کرده و معلوم است که اصلا سمنو دوست ندارد، بر این باور است که تهیه سمنو «نماد بیهودگی تاریخه». به همین سادگی یک جدال جدید مجازی آغاز شد؛ موافق و مخالف به جان هم افتادند و مثل همیشه با انبوهی شوخی و متلک که چهرهی این جنگ آنلاین را تلطیف میکند.
در اینجا چند نمونه از بازخوردهای موافق و مخالف را که بیشتر جنبهی طنز دارد برای شما گردآوری کردهایم:
– همینطوری که شیر آب باز کرده تا خنک بشه آب بخوره، با گوشیش عضو کمپین #نه_به_سمنو میشه، پست میذاره که کیمیا جون براش لایک بزنه.
– هرجای دیگهی دنیا بودین میگفتین #سمنو میپزم و بعدشم میخورمش به جرم خودآزاری، میگرفتن مینداختنون آسایشگاه اینجا فقط یه کمپینه.
– سمنو اونقدر الکیه که ژاپنیا هم نمیتونند ازش برق تولید کنن.
– دیوید دیوید #سمنو اَند سمنو پزون اَند کاسبان سمنو (اشاره به این ویدیو است)
– سمنو جای شما رو تنگ کرده؟ می خواین برین بشینین وسط سفره؟
نه به خانهتکانی
و اما آخرین «نه» امسال با اختلاف زیاد از نظر استقبال کاربران همانا کمپین «نه به خانه تکانی» است که از قرار معلوم تنبلّها مبتکر آن هستند! البته به نظر میرسید این کمپین بیشتر جنبهی طنز داشته باشد. با هم نظر چند کاربر را درباره این کمپین میخوانیم:
– #خانه_تکانی مثل #جنگ است، شروع میشود اما تمام نمیشود.
– هر اندازه که به روزهای #خانهتکانی نزدیک میشیم، همون اندازه حضور من در خونه کم میشه.
– مرگ بر #خانه_تکانی
– #برجام ۳، برجامی برای پایان دادن به #خانه_تکانیهای ظالمانه!
فضای آنلاین و رسانههای اجتماعی فرصتی است برای گفتگوهای جدید؛ گفتگوهایی که دیروز شاید کمتر شنیده میشد، یا اگر هم وجود داشت به این وسعت نبود. طنز ایرانیها در این میان البته نقش ویژهای بازی میکند تا جایی که نمیتوان فهمید کدام جدی است و کدام شوخی!
به هر حال، بهتر است همیشه خانههایتان را پاک و تمیز نگاه دارید تا مجبور نشوید در نوروز به چنان «خانهتکانی» بپردازید که از پا بیفتید و همچنین امیدواریم در سال آینده کمپینهای دیگری علیه دیگر سینهای بیدفاع و بیگناه سفرهای که جز نمادی برگرفته از طبیعت برای بازتاب آرزوهای پاک انسانی در زمینه دوستی و صلح و آرامش و امنیت و باروری و رفاه نیست، به راه نیفتد. اگر هم افتاد، بیشتر سبب انبساط خاطر و شوخی و مزاح شود تا جنگ و درگیری، حتی اگر فقط آنلاین و مجازی باشد.
نوروزتان پیروز
[کیهان لندن شماره ۵۱ / ویژه نوروز ۹۵]