حامد آئینه وند – قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس جمهوری اسلامی، در جریان دیدار با اعضای هیات اعزامی حماس که برای جلب دوباره حمایتهای از دست رفته مالی این گروه شبه نظامی پس از توافق اتمی به تهران سفر کرده بودند سخنانی درباره جنبش سبز و هواداران آن ایراد کرد.
این دیدار دلجویانه حماس از مقامات ایرانی چندی پس از آن صورت گرفت که یک «فایل صوتی» از گفتوگوهای رهبران این گروه به دست مقامهای جمهوری اسلامی رسید که در آن، حمایت رژیم ایران از این گروه «دروغ بزرگ» توصیف شده بود. سلیمانی که پس از شکست تحقیرآمیز اصولگرایان در انتخابات اخیر مجلس و خبرگان و در جمع هیاتی از حماس سخن میگفت تلاش کرد تا در جمع اعضای حماس برای همگان روشن کند که هیچ اتفاقی در عرصه سیاسی ایران نیفتاده واگر کسی تصور میکند با نتایج به دست آمده در جریان انتخابات چیزی تغییر کرده یا خواهد کرد اشتباه میکند و کماکان قدرت در دست رهبری، گماشتگان او در سپاه ونیروهای امنیتی است. او به شکل روشنی در راستای نشان دادن بیاختیار بودن دولت روحانی در مذاکره باغرب به صراحت عنوان میکند که ظریف تنها عهدهدار حل و فصل پرونده هستهای بوده و ماموریت مذاکره در این خصوص را داشته و در موارد دیگر دارای اختیار مذاکره با غرب نیست. این یعنی اینکه سیاستهای دولت روحانی دیکته رهبری و فرماندهان سپاه است واگر کسی دارای تصور دیگری بوده است باید نگاهش را اصلاح کند. سلیمانی در ادامه به روند حمایتهای مالی ایران از شبه نظامیان حماس و دیگر جریانهای فلسطینی پس از انقلاب اشار ه میکند و میگوید اگرچه در جریان تحریمهای بینالمللی از حجم کمکهای مالی کاسته شده اما حتی اگر تحریمها دهها برابر هم شود از کمک به حماس دست برنخواهند داشت.
او در ادامه گفت که «موضوع فلسطین حتی در داخل ایران موضوعی اساسی است» و افزوده است: «چند سال پیش شعار نه غزه نه لبنان؛ جانم فدای ایران را سر دادند. از شما میپرسم اینها اکنون کجا هستند؟» فرمانده سپاه قدس تصریح کرد: «ما این را در قاموس سیاسی خود ثبت کردیم. کسانی که هرگونه شعاری در مخالفت با حمایت ما از فلسطین سر دهند در هیچ پست سیاسی نخواهند بود و در راس تصمیمگیرندگان کلان کشور جای نخواهند داشت. کجا ممکن است چنین چیزی اتفاق بیفتد؟» در خصوص گزارههای قاسم سلیمانی در این سخرانی نکاتی هست که باید گفته شود:
۱-تنها بخش اندکی از «کسانی که شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران» را در راهپیمایی روز قدس سال ۸۸ سر دادند در انتخابات اخیر شرکت کردند و در تقابل با خامنهای به هاشمی رفسنجانی و فهرست او در تهران رای دادند و در حرکتی دیگر با رأی به «لیست امید» مانع ورود چهرههای نزدیکتر به خامنهای به مجلس شورای اسلامی شدند. پس قاسم سلیمانی میداند که آنها کجا هستند و اگر نمیداند به او باید یاد آوری کرد که آن موجهای خروشان مردمی که در خیابانهای تهران و دیگر شهرهای بزرگ کشور پس از کودتای ۸۸ راه افتاد زنده هستند و در فرصتهای سیاسی مختلف تمام قد از خودشان رونمایی میکنند ولی اگر شما نمیخواهید آنان را ببینید دیر یا زود دوباره مجبور به دیدنشان خواهید شد.
۲- قاسم سلیمانی در ادامه میگوید همه کسانی که با حمایت ایران از فلسطین مخالفت کنند در هیچ پست سیاسی نخواهند بود و بعد از حضار میپرسد کجا ممکن است چنین اتفاقی بیفتد؟ در این خصوص نیز باید گفت پدیده حمایت از موضوع فلسطین یا مخالف با آن را باید در ذیل «دیکتاتوری ولایت فقیه» معنا کرد. در این نظام همه کسانی که پست و مقامی دارند از خیلی پیشتر ارادتشان را ابراز داشته و خونشان را به رهبرشان هدیه کردهاند. در نظامی که به صراحت میگوید وافتخار هم میکند که تعهد از تخصص بهتر است (البته منظور از تعهد، ارادت به رهبری است) باید گفت اساسا هر کسی با هر نظری که از سوی «جریان امنیتی حاکم و رهبری نظام» مخالفت کرده و با آنها زاویه پیداکند جایی در قدرت و پستهای سیاسی نخواهد داشت و نیز باید به آقای سلیمانی یاد آوری کرد که در همه نظامهای دیکتاتوری با زاویه پیدا کردن افراد با دیکتاتوری،امکان هر اتفاقی برایشان هست. واین مساله اساسا هیچ ربطی به علت مخالفت یا شکل مخالفت ندارد. مخالفت با هر نظری که از سوی رهبری و جریان امنیتی وابسته به ایشان ابراز میشود بی درنگ در کمترین وجه خود با برکناری توام خواهد شد واین رویه ربطی به مساله حمایت از فلسطین یا مخالفت با حمایت از آن ندارد. ایشان که مدتهاست سرگرم کمک به بشار اسد هستند بهتر میدانند که منظور راقم این سطور چیست و سرنوشت کسانی هم که با سیاستهای بشار اسد در مخالفت با کمک به فلسطین یا جبهه مقاومت مثلا از این زاویه که چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است مخالفت کردهاند چه بوده است. پس اتفاقی که قاسم سلیمانی از آن صحبت کرده جدید نیست و درهمه نظامهای دیکتاتوری مسبوق به سابقه است.
۳- قاسم سلیمانی دراین جلسه با اشاره غیرمستقیم به رهبران جنبش سبز میگوید: «حامیان شعار نه غزه نه لبنان،جانم فدای ایران» کجا هستند؟ او میداند که آنها در حصر هستند. اما میخواهد این پیام را برساند که احتیاجی به نگرانی در خصوص قدرتمندی جمهوری اسلامی که رهبری و فرماندهان سپاه آن را اداره میکنند نیست و آنها این توان را دارند که سالها کسانی را بی آنکه تفهیم اتهامی کرده باشند یا در داگاهی صالح یا ناصالح ، بی یا با حضور هیات منصفه، محاکمه کرده باشند در خانه خودشان زندانی کرده و ارتباطات آنها را با دنیای خارج قطع کنند.لازم است به قاسم سلیمانی یادآوری کرد که اتفاقا این کار هم کاری است که در خیلی از نظامهای دیکتا توری مسبوق به سابقه است.