شهرزاد قصه‌گو در کوچه‌های بزانسون

پنج شنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۵ برابر با ۰۷ آپریل ۲۰۱۶


سارا دماوندان (عکس) – نیمه اول فروردین ماه سال جاری  شهر بزانسون  در کشور فرانسه به رسم سال‌های گذشته‌ی کاروان شادی، میزبان نشانه‌ها و نمادهای فرهنگی جهان بود. بزانسون Besançon مرکز ایالت فرانش-کنته (Franche-Comté)   در شرق کشور فرانسه واقع شده است. شهری که  ویکتور هوگو نویسنده کتاب «بینوایان»  و برادران لومیر بنیانگذاران هنر سینما در آن متولد شده‌اند.

امسال در این کاروان  فرهنگی، «شهرزاد قصه‌گو» به عنوان نشانه و نمادی از ایران حضور داشت. شهرزاد قصه‌گو یا چهرآزاد، نام شخصیت اصلی در ‌داستان‌های هزار و یک شب است. این که چرا «شهرزاد قصه‌گو» از فرهنگ ایران در این کاروان شادی حضور داشته ‌است بهانه‌ای شد که گفت‌وگویی با مسعود سالاری نایب رئیس ۴۵ ساله‌ی انجمن گلستان داشته باشم.

مسعود سالاری
مسعود سالاری

-«شهرزاد قصه‌گو» در قصه‌ها و فرهنگ ایران چه نقش و اهمیتی  دارد؟
ـ پاسخ دادن به این پرسش نیازمند پژوهش گسترده‌ای از زمان هزار و یک شب تا کنون است که بدانیم کدام شخصیت‌های داستانی از او الهام گرفته‌اند. در داستان هزار و یک شب عناصر داستانی و به ویژه تعلیق روایت، چیزی است که امروزه در ادبیات نوین دنیا باب شده است. شیوه‌ قصه‌پردازی «تو در تویی» هزار و یک شب از برجسته‌ترین سبک‌های روایی‌ست که در ادبیات معاصر غرب و کشورهای دیگر گسترش یافته است.

شخصیت شهرزاد بیشتر از آن جهت الگوی جالبی است که زندگی را به روایت و روایت را به زندگی پیوند می‌زند. او قصه می‌گوید تا زنده بماند و زنان دیگر را هم از مرگ برهاند.  از سوی دیگر قصه‌گویی او نقطه‌ی پایانی بر ستمگری، و جنون انتقامِ فردی دیگر یعنی پادشاه یا «شهریار» است. او بی‌نهایتی را جایگزین بی‌نهایتی دیگر می‌کند، یعنی این رویه دهشت‌بار را که شهریار هر شب زنی اختیار کرده و صبحدم او را می‌کشد با حیله‌ خود که همانا قصه‌گویی است تغییر داده و تبدیل به قصه‌هایی بی‌پایان می‌کند.

«هزار افسانه» فارسی یا «هزار و یک شب» عربی در اینجا بدیلی از همان بی‌نهایت است. در واقع شهرزاد بی‌نهایتِ مرگ را بدل به بی‌نهایتِ زندگی می‌کند. کشف و تأثیر این شخصیت در قصه‌های ایرانی، مستلزم مطالعه و تحلیل رفتار شهرزاد در شخصیت‌های داستان‌های دیگر ایرانی است که برای این کار باید به همه آنها دسترسی و آگاهی داشت.

kayhan.london©
kayhan.london©

-افسانه «شهرزاد قصه گو» می‌تواند مولفه‌ای  فرهنگی و بین المللی باشد؟
ـ شهرزاد پیش از هر چیز یک شخصیت ادبی است چون قصه‌گوست، با جادوی واژه‌ها آشناست و سحر داستان را می‌شناسد. ما آفریننده‌ اصلی هزار و یک شب را نمی‌شناسیم، به این ترتیب شهرزاد به نوعی همان نویسنده است  با این تفاوت که نویسنده‌ اصلی زمینه و مقدمه‌ای را هم برای آن نوشته، داستان شهریاری را پرداخته که زنش را می‌کشد چون به او گمان خیانت برده و بعد تصمیم می‌گیرد تا انتقام او را از همه زنان بگیرد. سپس شهرزاد را که دختر وزیر است و راه‌ حل جالبی برای این گره داستانی دارد، وارد داستان می‌کند. بعد از این، شهرزاد خود راوی داستان‌هایی می‌شود که می‌دانیم. پس شهرزاد به شکل عام یک شخصیت «فرهنگی» است و به طور خاص یک شخصیت «ادبی».

از سوی دیگر شهرزاد نماینده‌ی یک «فرهنگ» شرقی نیز هست. فرهنگی که برای مردم سایر کشورها و به ویژه برای غربی‌ها، به جز قصه‌پردازی و خیال‌انگیزی، مؤلفه‌ها و نشانه‌هایی از حیات فردی و اجتماعی شرقی همچون ساختار نظام پادشاهی و دیوانی، جایگاه زنان، و رسم و رسوم مردم دارد. پیش از آنکه ما از جذابیت شهرزاد برای غربی‌ها صحبت کنیم، آنها او را شناخته‌اند، چون شهرزاد از قرن‌ها پیش «بین‌المللی» شده است.  در اغلب منابع ایرانی، عربی و فرنگی گفته می‌شود که اصل هزار و یک شب در هندوستان نوشته شده است. در عین حال از آنجا که نام بیشتر شخصیت‌های این کتاب فارسی است و حتی نام پادشاه نیز «شهریار» نوشته شده، به نظر می‌رسد نویسنده یا نویسندگان ایرانی، در نهایت آن را بر اساس یک داستان مشابه یا یک «شبه واقعیت» هندی نوشته باشند. به هر روی، ریشه‌ هندی کتاب هزار و یک شب تنها یک گمان است زیرا هیچ اثری از نام این کتاب یا شهرزاد در هندوستان وجود ندارد. البته در فارسی نیز اثری از این کتاب نیست، اما این را می‌دانیم که کتابی به نام «هَزار افسانَه» به زبان فارسی وجود داشته که در قرون گذشته به عربی ترجمه شده و نام آن به «هزار و یک شب» تغییر یافته است. فرانسوی‌ها سه قرن پیش این کتاب را با همان نام از عربی ترجمه کردند و به همین دلیل بیشتر اروپایی‌ها گمان می‌کنند که شهرزاد یک شخصیت عرب است.

kayhan.london©
kayhan.london©

-آیا قصه‌های ایرانی می‌تواند جذابیتی برای مخاطب فرانسوی زبان داشته باشند؟
ـ فرانسوی‌ها در میان مردم کشورهایی که من می‌شناسم، دنیاشناس‌ترین هستند.  آنها علاقه‌ی زیادی به فرهنگ «اگزوتیک» دارند، یعنی هر چیزی که آب و رنگ فرهنگ‌های دور را دارد. بنابراین بیشترشان ایران را می‌شناسند و حتی اگر جزئیاتی از آن نمی‌دانند دست ‌کم تا این حد می‌دانند که تاریخ تمدن و فرهنگ بزرگی دارد. بسیاری از فرانسوی‌های تحصیل‌کرده قصه‌های کهن ایرانی را به ویژه از خلال ترجمه‌های مولوی و برخی حکایت‌های منثور و منظوم عرفانی می‌شناسند. ادبیات ایران در فرانسه به ندرت ترجمه می‌شود و به ویژه جای قصه‌های قدیمی و فرهنگ فولکلوریک ایران در این کشور همچنان خالی است.

شوربختانه وضعیت سیاسی امروز ایران کار را برای شناساندن این فرهنگ در فرانسه و به طور کلی در غرب دشوار کرده است.  معدود برنامه‌های فرهنگی رسانه‌های فرانسوی درباره‌ی فرهنگ ایران از جمله در رادیو فرهنگ فرانسه و تلویزیون «آرته» نیز در هیاهوی اخبار سیاسی به چشم نمی‌آیند.

در حال حاضر در فرانسه بار اصلی معرفی فرهنگ ایرانی به جای سفارت ایران و نمایندگی‌های فرهنگی آن، بر دوش انجمن‌های ایرانیان است که در بیشتر شهرها وجود دارند و در این زمینه فعالیت می‌کنند.  برنامه‌های شب شعر، قصه، تئاتر، رقص، نمایشگاه‌های هنری، فستیوال‌های سینمایی و برنامه‌های فرهنگی دیگر برای معرفی ایران را معمولا همین انجمن‌ها برگزار می‌کنند.

kayhan.london©
kayhan.london©

برای مثال، «انجمن گلستان» که در شهر  بزانسون فعالیت دارد امسال به همت دکتر فریال فانیان و مسئولان دیگر آن  در کارناوال بزرگ شهر شرکت کرد. درون‌مایه‌ کارناوال امسال قصه‌ها و لالایی‌های کودکانه بود و ما چون قصه‌های شهرزاد را که در وقت خواب حکایت می‌شد نزدیک به این درون‌مایه دیدیم، بنا گذاشتیم تا با این شخصیت ایرانی در جشن شرکت کنیم. گروه رقصندگان ایرانی امسال نیز همچون سال‌های گذشته به همراه ارابه‌های سایر انجمن‌ها به خیابان‌های شهر رفتند در حالی که پیشاپیش آنان شخصیتی که نماد شهرزاد قصه‌گو بود حرکت می‌کرد.

 آیا شباهتی میان قصه‌های کهن ایران و فرانسه وجود دارد؟
ـ هر دو کشور فرهنگی بزرگ و غنی دارند. ادبیات کهن و معاصر در هر دو کشور کمابیش جایگاه مهمی در جهان داشته و دارد. رسوم و قصه‌های فولکلوریک هر دو کشور نیز ریشه‌های باستانی دارند که البته هر کدام آنها را بر بستر فرهنگی و با ویژگی‌های خودشان برساخته‌اند. وجوه مشترک دو فرهنگ به ویژه در ادبیات تطبیقی بسیار مورد توجه قرار گرفته و البته هنوز هم جای کار بسیاری دارد. مهم آن است که این دو فرهنگ یکدیگر را هر چه بیشتر بشناسند و فارغ از جهان سیاست با هم در داد و ستد و تفاهم باشند.

kayhan.london©
kayhan.london©
kayhan.london©
kayhan.london©
kayhan.london©
kayhan.london©

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=39666