آزاده کریمی (+عکس، ویدیو) – ۱۶ آوریل زادروز چارلی چاپلین بود. هنرمندی ۱۲۷ ساله که با اینکه ۳۹ سال از درگذشت وی میگذرد، اما همچنان آثار وی، در تئاتر و سینما بازآفرینی میشوند. چنانکه نمایش «روزگار دیوانه» که اقتباسی از مجموعه آثار چاپلین است، بیش از ۸ سال است در یکی از نمایشخانههای برلین اجرا میشود.
چارلی چاپلین با آفریدن شخصیت مرد ولگرد و بیخانمان و عرضهی طنز اجتماعی، بزرگترین کمدین قرن بیستم لقب گرفت و لورنس کریستین کوهلر کارگردان آلمانی تئاتر «روزگار دیوانه»ی چارلی را به احترام این بازیگر با تلفیقی منحصر به فرد بازسازی کرده است.
یوزف اشترن وایلر در نقش چارلی ولگرد، ناندا بن چاباک در نقش زن کدوفروش و کریستین هاگیت به عنوان نوازنده پیانو در این تئاتر- سینما شرکت دارند.
«روزگار دیوانه»ی کریستین کوهلر را میتوان یک فیلم صامت غیرمعمول دانست، ایدهای که با تئاتر و موسیقی زنده تلفیق شده است. نمایشی که در حومه برلین ساخته شده، نه در هالیوود دهه بیست میلادی، و پردهی سینما دیوار چهارم سالن تئاتر است.
در این نمایش که در آن از تئاتر و فیلم صامت بهره گرفته شده است، تئاتر از جایی شروع میشود که چارلی ولگرد برای گریز از دست پلیس و فرار از یک موقعیت خطرناک، ناگهان از پردهی سینما وسط سالن نمایش میافتد. نمایش زنده از اینجا آغاز میشود.
داستان نمایش بسیار سرراست و آشناست، قصه ولگردی که به خاطر دلهدزدیهایش خیلی زود با دیگران از جمله پلیس محل وارد بازی موش و گربه میشود.
کوهلر در نمایش «روزگار دیوانه» به چاپلین کاملا وفادار مانده است و شاید همین وفاداری کمی او را فاقد نگاه خلاقانه نشان دهد. ولی او جز ابتکارش در بیرون آوردن وی از پردهی سینما بر صحنهی تئاتر، چه چیزی میتوانست بر چاپلین بیفزاید؟!
این نمایش بر صحنهای قدیمی و خاکی اجرا میشود و فقط یک پیانو و یک آپارات قدیمی اشیای آن را تشکیل میدهند. صحنه خالی از هر چیزی است که شما را به دنیای مدرن متصل کند و اگر چند پروژکتور هم نمیبود، قطعا فراموش میکردید که زندگی رنگی است و صامت هم نیست!
بازیگر زن این نمایش شباهت غریبی با ویرجینیا چریل بازیگر نقش دختر نابینای فیلم «روشناییهای شهر» دارد و یوزف اشترن وایلر با اینکه بسیار اندک از خصوصیات فیزیکی و بازیهای نمایشی شخصیت چارلی سود میجوید ولی برای تماشاگر پذیرفتنی است. کریستین هاگیت نوازنده پیانو روی صحنه، موسیقی متن فیلم و تئاتر را زنده اجرا میکند و تداعیکننده دوران سپری شده، سینمای کلاسیک صامت است که نوازنده و ارکستر بخشی جدانشدنی از آن بودند.
شاید اگر چارلی چاپلین هنوز زنده میبود و تئاتر کوهلر را بر صحنه تئاتر برلین تماشا میکرد، روش هوشمندانه این کارگردان آلمانی را در بهرهگیری توامان از پتانسیل هنر تئاتر و سینما میستود. چرا که کوهلر با این کار ثابت میکند سینما تنها پیکسل و کیفیت تصویر و جلوههای ویژه نیست و هنوز هم آن تصاویر خشدار قدیمی، با احساسات و ادراک آدمیزاد سر و کار دارند.
کارگردان نشانههای بارز فیلمهای چاپلین یعنی عشق و فقر را دستمایه قرار داده و یک فیلم کوتاه سیاه و سفید ساخته است. این فیلم بر پرده نمایش و روی صحنه تئاتر به نمایش در میآید و هنرپیشگان فیلم از درون پرده سینما بیرون میآیند و به بازیگران تئاتر تبدیل میشوند. تماشاگر شاهد دو اتفاق روی صحنه است: آنچه قبلا روی داده و در فیلم ثبت شده، و آنچه هم اینک بر صحنهی تئاتر بازی میشود.
در عین حال بده بستان هیجانانگیزی بین سینما و تئاتر جریان دارد: اگر دستمال دخترک تنگدست در فیلم از روی میز به زمین میافتد، او باید آن را در صحنهی تئاتر از زمین بردارد. یا وقتی چارلی روی صحنه میرقصد و جنب و جوش میکند، پلیس رد او را در فیلم دنبال میکند.
این نمایش دوگانه در واقع روایتی ساده از هنر چارلی چاپلین در هماهنگی با بازی زنده بر صحنهی تئاتر و بازی ضبط شده در فیلم است. ولی کارگردان به این بسنده نمیکند و بازیگر نقش چاپلین را به میان تماشاگران میفرستد تا در یک گفتگوی بداهه و ابتکاری، بر حضور همچنان پررنگ این مشهورترین هنرمند تاریخ سینما تأکید کند.
پیشپردهی تئاتر- سینمای «روزگار دیوانه»: