ساده لوحی اوباما در رابطه با مسائل ایران از حماقت بی اندازه او نشات میگیرد. نظرسنجیهای ساختگی توسط پیمانکاران رژیم اسلامی در آمریکا در رابطه با دیدگاه عموم ایرانیان در موارد متعددی توسط دولت اوباما به عنوان آمار دقیق مورد استفاده قرار گرفته است.
چیزی که بسیاری آمریکاییها قادر به درک آن نیستند زندگی تحت حاکمیت یک دیکتاتوری است. اصلا چرا باید چنین درکی داشته باشند؟ با همه تفاصیل آمریکا از بدو استقلالش تا به امروز همواره یک دموکراسی بوده و هست. آمریکاییها هیچ تجربهای از زندگی در یک دیکتاتوری ندارند.
اگر برای مثال در آمریکا یک نظرسنجی بگذارید، بیشتر مردم جوابی صریح و صادقانه در رابطه با موضوع مربوطه به شما میدهند. آنها هراسی از عاقبت بیان نظر خود نداشته و نیازی به خودسانسوری ندارند.
به طور اتفاقی به کسی تلفن بزنید، برای مثال در کشوری مثل ایران و به آن شخص بگویید که در حال انجام یک نظرسنجی هستید و نظر وی را جویا شوید. مثلا بپرسید آیا شما با برنامه هستهای دولت موافقید؟ در جواب شما، یا شخص مورد سوال از ترس سکته قلبی خواهد کرد و یا نگران از امنیت و سلامت خود به شما جواب خواهد داد که: «بله، مسلما از برنامه اتمی دولت حمایت میکنم».
حالا واکنش شما چه خواهد بود اگر بدانید نظرسنجی که نتایجش در تصمیمات قانونگذاران آمریکا تأثیرگذار بوده، در مرکزی تحت نظر فرزند پزشک شخصی رهبر انقلاب، که در آمریکا تحصیل کرده، و یک دانشجوی مشکوک دیگری که زیر نظر او آموزش دیده، انجام شده؟
اگر شما یک ضریب هوشی فقط دو رقمی هم داشته باشید با من همنظر خواهید بود که نتیجه این نظرسنجی تنها به درد پاک کردن ماتحت میخورد. نتیجه نظرسنجی چیزی شبیه این بود:
۷۶ درصد از ایرانیان نظر مثبتی راجع به آمریکا ندارند
۹۱ درصد از ایرانیان خواهان برخورداری از صنعت غنیسازی اورانیوم هستند
بخش وسیعی از جامعه ایران با نحوه مملکتداری احمدی نژاد موافق بودند
۸۱ درصد از ایرانیان احمدی نژاد را رئیس جمهور قانونی ایران میدانستند
۸۱ درصد از مردم ایران از ساختار اجرایی انتخابات خشنود هستند
شما بعد از خواندن این نظرسنجی بی شک موافقید که حتی به درد پاک کردن ماتحت هم نمیخورد! اما به هر جهت به نظر میرسد رئیس جمهور ایالات متحده، باراک اوباما و اعضای دولتش، در دام این نظرسنجی افتادند و آن را پذیرفته و بر پایه آن برنامهریزی کردند.
محمد مرندی، استاد دانشگاه تهران است که گاهی در رسانههای انگلیسیزبان به دفاع از مواضع نظام جمهوری اسلامی می پردازد. اما آنچه مخاطبان وی نمیدانند این است که وی فرزند دکتر خصوصی آیتالله خامنهای است و در آمریکا تحصیل کرده. او میداند دقیقا چگونه بر رسانههای آمریکایی، جامعه دانشگاهی و دولت آمریکا تاثیر بگذارد، به زبان ساده: پروفسور مرندی دقیقا میداند چطور این مخاطبان خاص را تحمیق کند. مهارت او در این زمینه قابل تقدیر است.
پروفسور مرندی در کنار بسیاری مسئولیتهای دیگر، ریاست مرکز تحقیقات آماری و نظرسنجی عمومی دانشگاه تهران را نیز بر عهده دارد که در کمال تعجب زیر نظر وزارت خارجه اداره میشود.
ایراهیم محسنی یکی از اعضای باند پروفسور مرندی است که اکنون در مرکز مطالعات امنیت بینالملل در مریلند آمریکا به عنوان محقق ارشد مشغول به کار است.
این دو با همکاری یکدیگر در سال ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ پروژهای مشترک را برای نظرسنجی از جامعه ایران کلید زدند که به ویژه توجه رسانههای غربی را به خود جلب کرد. احمدی نژاد چنان از این نظرسنجی و موج تبلیغات جانبیاش خشنود شد که به این دو کمک کرد مرکز تحقیقات و نظرسنجی اجتماعی دانشگاه تهران را در سال ۲۰۰۹ راهاندازی کنند. مرندی مدیریت این مرکز را بر عهده گرفت و محسنی هم پست مدیریت پروژه را.
ارتباط محسنی با دانشگاه مریلند به وی کمک شایانی به خوراندن نظرسنجیهای ساختگیاش به جامعه آمریکا و خشنودی حامیان مالی و سیاسیاش یعنی مقامات ایران کرده است. دولت آمریکا و مراکز تحقیقاتی که برای دوستی و نزدیکی سیاسی ایران و آمریکا لابی میکنند و بسیاری از آنها که با دولت اوباما نزدیکی خاصی دارند در گردش و اثرگذاری این نظرسنجیهای ساختگی نقش بزرگی بازی کردهاند چرا که در نظر ایشان و دولت اوباما این نظرسنجیها تحت نظارت دانشگاه مریلند بوده و از این رو بی پروا و بدون توجه به صحت و سقم آن در حرفها و گفتگوها و بیانات رسمی خود چنان به این آمار بی اساس استناد میکنند که انگار این آمار ساختگی توسط رژیم و همدستانش در تهران و مریلند واقعا آماری دقیق و قابل اعتماد است.
برای مثال، در مصاحبهای با توماس فریدمن از نیویورک تایمز، آقای اوباما رسما گفت: «آنچه ما میدانیم این است که برنامه اتمی ایران با عِرق و غرور ملی ایرانیان گره خورده است. حتی میانهروها و اصلاحطلبها طرفدار بخشی از برنامه اتمی ایران هستند».
در جایی دیگر رابرت آینهورن یکی از مدافعان و فعالان نزدیکی روابط ایران آمریکا در دولت اوباما در مقالهای نوشت:
«رهبران ایران مردم را متقاعد کردند که ممنوعیت غنیسازی حق دنبال کردن برنامه صلحآمیز اتمی را از آنها سلب میکند… ایرانیها با هر عقیده سیاسی معتقدند که عدم دسترسی به توافق با غرب و ادامه تحریمها ارزشمندتر از توافقی است که غرور ملیشان را جریحهدار کند».
ارگانی که به طور خستگی ناپذیری این نظرسنجی بی اساس و ساختگی را تبلیغ میکرد کسی نبود جز نایاک، ارگانی که از دید بسیاری از ایرانیان فقط لابی رژیم ایران در آمریکاست. ارگانی که در راس آن تریتا پارسی قرار دارد، کسی که هرگز به ایران پس از انقلاب قدم نگذاشته و در چند کمپین مختلف به نشر اکاذیب به سود جوسازی علیه آمریکا و به نفع دولت ایران اقدام کرده است.
مواردی نظیر: «تحریمها باعث کمبود مواد دارویی در ایران شدند» یا «کمبود مایع آی.وی به دلیل تحریمهای دارویی آمریکا باعث مرگ یک ایرانی شده» و از این قبیل دروغپراکنیها.
نایاک در طول حیات خود توانسته بسیار به اوباما و اعضای دولتش نزدیک شود و در تصمیمات دولت آمریکا و قانونگذاران این کشور در رابطه با مناسبات و عملکردشان نسبت به رژیم ایران بسیار تاثیرگذار بوده است.
سحر نوروززاده و شروین حاجیلو دو تن از مشاوران اوباما در رابطه با ایران برای مثال هر دو از اعضای نایاک هستند.
پیشتر در این ماه صدای آمریکا اقدام به تبلیغات گستردهای برای آخرین و تازهترین نظرسنجی تحت حمایت و نظارت جمهوری اسلامی کرد، این شبکه اعلام کرد یک نظرسنجی که توسط مرکز تحقیقاتی دانشگاه مریلند که پیشتر در این مقاله در رابطه با روابط محققانش با رژیم ایران نوشتم مدعی است که اکثریت مردم ایران از رژیم جمهوری اسلامی حمایت میکنند. به ادعای این مرکز یک هزار نفر در این نظرسنجی تلفنی شرکت داشتهاند و در این میان اکثریت مطلق اعلام کردهاند که به ساختار انتخاباتی نظام اعتماد دارند.
این برنامه تلویزیونی با ارائه گزارشی ویدیویی از کنفرانس ویژه اعلان این نظرسنجی پرداخت که در این کنفرانس و در میان متخصصان شرکت کننده در آن تریتا پارسی عزیزدردانه اوباما و ابراهیم محسنی دست راست دکتر مرندی به چشم میخوردند!
بسیاری از بینندگان این برنامه بر آشفته شدند و در تماسهای مکرر اعتراضات خود را به تلویزیون صدای آمریکا اعلام کردند، این اعتراضات نه به خاطر این بود که مردم میدانستند این دو نفر چه کسانی هستند و چه سوابق و وابستگیهایی دارند بلکه به این دلیل بود که آخرین انتخابات در ایران خود نشانگر تناقضات موجود در این نظرسنجی ساختگی بود.
خجالتزده از جانبداریشان از مواضع نایاک، صدای آمریکا ویدیوی مربوط به این کنفرانس را ظرف ۲۴ ساعت از روی خروجیهای خود حذف کرد.
در گفتگویی با علی اکبر موسوی خوئینی نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی که سالهاست در تبعید در آمریکا زندگی می کند، وی نقطه نظر خود را در تحلیل این نظرسنجی چنین بیان کرد: «عجیبترین و بی اساسترین بخش این نظرسنجی آنجا بود که ادعا کرده که تنها هفده درصد از مردم ایران با نقش نظارتی شورای نگهبان مخالفند و اینکه اکثر ایرانیان نقش ایران در سوریه را تایید میکنند»!
موسوی خوئینی اضافه کرد: «بسیار با اهمیت است که بدانیم آقای ابراهیم محسنی محقق ارشد دانشگاه مریلند و هدایت کننده این نظرسنجی به چه شخص و نهادی در ایران متصل و مرتبت است».
در بهترین شرایط و در کمال مثبتنگری تنها میتوان مدیریت بحرانزده و غیر حرفهای دولت اوباما در رابطه با ایران را ساده لوحانه و احمقانه توصیف کرد، اما به راستی این اعمال سیاستهای غلط تنها به دلیل انتخاب مشاوران بی تجربه و جوان در رابطه با ایران توسط دولت اوباماست یا اینکه یک سیاست شیطانی در کار است؟
با این اوصاف، به نظر میرسد پایان دولت جیمی کارتر ثانی هر چه زودتر فرا رسد بهتر است.
*منبع: کومنتیتور
*نویسنده: پتکین آذرمهر
*مترجم: محسن بهزادکریمی