کامیار بهرنگ- روز جهانی کارگر در حالی فرا میرسد که مطالبات کارگران ایرانی همچنان در میان بخشنامهها و شعارها گم شدهاند. کارگران و فعالان تشکلهای مستقل کارگری در زندان هستند؛ جعفر عظیم زاده رییس هیات مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران و اسماعیل عبدی دبیر کل کانون صنفی معلمان ایران از روز دهم اردیبهشت ماه دست به اعتصاب غذای نامحدود زدهاند. عبدی و عظیم زاده علت این اعتصاب را «امنیتی کردن فعالیتهای صنفی و تجمع ها و اعتصابهای کارگران و معلمان، دستمزدهای زیر خط فقر و ممنوعیت برگزاری آزادانه روز جهانی کارگر و روز جهانی معلم» دانستهاند.
روز کارگر بهانهای برای سیاستمداران اقتدارگرا
نگاهی به تاریخچه روز جهانی کارگر نشان میدهد که حکومتهای فاشیست و تمامیتخواه به شکلهای گوناگونی از این مناسبت به نفع منافع و سیاستهای خود بهرهبرداری کردهاند و اینجا تنها موضوعی که فراموش شده حقوق حقهی کارگران است.
در آلمان نازی به دستور آدولف هیتلر، اول ماه مه به عنوان «روز ملی کارگران» نامگذاری شد اما در همان جامعه، بخش بزرگی از کارگران یهودی از کار کردن منع شدند.
موسولینی دیکتاتور ایتالیا در زمان جنگ جهانی دوم که از یک طرف نمیخواست به سنت «چپگرایان» برای برگزاری جشنهای روز اول ماه مه تن دهد و از طرف دیگر نمیخواست حمایتهای بخش بزرگی از جامعه را از دست بدهد ۲۱ ماه مه را «روز کارگر» نامگذاری کرد.
در اول ماه مه سال ۱۹۳۳ تظاهرات روز کارگر در مسکو به رژه هوایی تبدیل شد و از آن زمان تا آغاز جنگ جهانی دوم، این روز تبدیل به نمایش قدرت نظامی اتحاد جماهیر شوروی سابق گشت.
همین سیاستها به نوعی در میان مسوولان جمهوری اسلامی ایران نیز دیده میشود؛ رهبر جمهوری اسلامی هرگز با کارگران در روز جهانی کارگر دیدار نداشته و همواره با یک فاصله زمانی برای آنها سخنرانی کرده است. به نظر میرسد او تمایلی به تائید روز اول ماه مه به عنوان روز کارگر که برخی آن را «روز بینالمللی اتحاد کارگران» مینامند، ندارد. او اما در عین حال نمیخواهد همین حمایت کلامی از کارگران را هم پایان دهد. در جمهوری اسلامی ایران ادامه سیاستهای فشار بر کارگران معترض و یا آنهایی که بنا به هر باور دینی از اشتغال در سازمانها و کارخانههای دولتی محروم میشوند اگر بیشتر از سیاستهای هیتلری نباشد، میتوان گفت به همان اندازه است.
همه چیز مهم است جز معیشت
سید علی خامنهای حتی دو سال پیش ۱۰ اردیبهشت، درست یک روز پیش از روز جهانی کارگر، به مناسبت «آغاز ماه رجب و میلاد حضرت امام محمد باقر» از نمایشگاه مپنا (مدیریت پروژه های نیروگاهی ایران) بازدید کرد. امسال نیز او در ۸ اردیبهشت و چند روز مانده به روز جهانی کارگر در دیدار با کارگران از سیاستهای مورد نظر خود در تبیین «اقتصاد مقاومتی» و «ایستادگی در مقابل غرب» گفت. رهبر جمهوری اسلامی نقش کارگران در «اقتصاد مقاومتی» را مهم ارزیابی و تاکید کرد که «مهمترین مسوولیت کارگران در این بخش، درست، با کیفیت و با استحکام انجام دادنِ کار» است.
ولی فقیه که از «کارِِ با کیفیت» سخن میگوید در طول سخنرانی خود تنها دوبار به موضوع معیشت کارگران اشاره کرد که یک بار آن هم البته در راستای مصادره به مطلوب تمام رفتارها به نفع «انقلاب اسلامی» بود. او در این سخنرانی تاکید کرد که «با وجود مشکلات معیشتی، کارگران هیچگاه به تبلیغات ضد انقلاب اعتنا نکرده و در مقابل نظام نایستادهاند بلکه همواره مدافع نظام اسلامی بودهاند».
رهبر جمهوری اسلامی بدون اشاره به اینکه کدام سیاستها منجر به اعمال تحریمهای بینالمللی علیه ایران و به دنبال آن فلج شدن اقتصاد شده است، «تعطیلی کارگاههای تولیدی» را «آفت» عنوان کرد و حتی نبود نقدینگی را نه به گردن «کارفرمایان» بلکه دولت انداخت.
رشد منفی اشتغال در ایران با وجود رفع تحریمهای اقتصادی همچنان ادامه دارد. تنها در سال گذشته ۱۰۵ هزار نفر به جمعیت بیکار کشور اضافه شده است و نهادهای مستقل از وجود نزدیک به ۲/۵ میلیون نفر «در معرض بیکاری» در ایران خبر می دهند.
برنامه موشکی؛ الگوی جدید کارگری
رهبر جمهوری اسلامی در سخنرانی تبلیغاتی خود همچنین به مساله موشکی پرداخت و گفت: «آیا ذهن ایرانی که میتواند موشک را پس از مسافتی دو هزار کیلومتری با خطایی کمتر از ۱۰ متر به هدف بزند، نمیتواند مشکل فناوری داخلی برخی عرصهها از جمله صنعت خودرو را حل کند؟».
مثل همیشه هم پای «دشمن» در میان است که «جلوی سرعت پیشرفت جوانان ایرانی» را میگیرد و به دلیل حمایت جمهوری اسلامی از تروریسم، «ایران هراسی» ایجاد میکند.
بدون شک هر کشوری برای دفاع از مرزهای خود در جهانی که هر روز تهدیدی جدید ایجاد میشود، نیازمند سلاحهای دفاعی پیشرفته است اما رهبر جمهوری اسلامی هرگز توضیح نمیدهد که آیا وقتی بر روی موشکهای آزمایش شده «مرگ بر اسرائیل» مینویسند و فرماندهان سپاهی که همگی منصوب او هستند از «ویرانی اسرائیل در ۸ دقیقه» سخن میگویند با هدف ایجاد یک هراس واقعی است یا این اقدام تنها برآمده از «دشمنی»های غرب با ایران و یا دفاع از کشور است؟!
حقوقی که به سادگی فراموش میشوند
آزادی بیقید و شرط فعالان کارگری، آزادی تجمع و تشکلهای کارگری بدون ترس از پیگیری مقامات انتظامی و امنیتی، برخورداری از دستمزد شایسته بر اساس واقعیتها و نه آمارهای دولتی، پایان تبعیض جنسیتی در توزیع امکانات و پرداخت حقوقها، منع هر گونه تاخیر در پرداخت دستمزد کارگران از سوی کارفرمایان خصوصی و دولتی، برچیده شدن قراردادهای سفید امضاء و پایان دادن به اخراج کارگران از جمله مواردی است که در راهپیمایی دولتی- فرمایشی روز کارگر در تهران به فراموشی سپرده شد.
قطعنامه پایانی این تظاهرات که سرلوحه مطالبات کارگری را «اجرای فرامین رهبری معظم انقلاب» مبنی برای اجرایی کردن «اقتصاد مقاومتی» قرار داد و بند پایانیاش را به تقدیر از «آقای دکتر روحانی» اختصاص٬ خود گویای آن است که تا چه حد مطالبات واقعی کارگران نمایندگی میشود.
زمانی که هر اعتراض مستقلی در نطفه خفه میشود و فعالان کارگری با سایهی همیشگی بازداشتهای طولانی مدت روبرو میشوند٬ مشخص است حقوق حقهی کارگران جز در مسائل معیشتی در قطعنامه پایانی «تظاهرات خانه کارگر» جایی پیدا نمیکند.
محمود صالحی، بهنام ابراهیم زاده، رضا شهابی، علی نجاتی، ابراهیم مددی، داوود رضوی، عثمان اسماعیلی، جعفر عظیم زاده، محمود بهشتی لنگرودی و اسماعیل عبدی تنها تعدادی از کارگرانی هستند که به دلیل دفاع از حقوق کارگران به زندان افتادهاند.
در تظاهرات فرمایشی «خانه کارگر» حتی پلاکاردهای مستقل خانوادهها و اعضای سندیکای شرکت واحد تهران و حومه تحمل نشد. پلاکاردهایی که روی آنها از «دستمزد عادلانه حق مسلم ماست»، «کارگر زندانی آزاد باید گردد» و «سندیکا حق مسلم ماست» سخن به میان آمده بود٬ توسط نیروهای انتظامی جمعآوری شد و حتی دو نفر از این افراد تا پایان راهپیمایی بازداشت شدند.
کانون نویسندگان ایران که اعضای آن خود را «کارگران عرصهی اندیشه و قلم» معرفی در بیانیهای تاکید کردهاند که «ازخواستهای برحق کارگران حول محورهای افزایش دستمزد برابر با استانداردهای زندگی انسانی، آزادی تشکلهای مستقل و نیز از آزادی کوشندگان و رهبران زندانی کارگران» پشتیبانی میکنند.
اما به نظر میرسد تا زمانی که درخواستهای ساده و حقوق اولیه کارگران ناخواسته و ضرورتا رنگ و بوی سیاسی میگیرد و تا زمانی که به همین دلیل با آنها برخورد سیاسی و امنیتی میشود، چشمانداز وضعیت آنها حداقل در آیندهای نزدیک، چندان روشن نخواهد بود.