این یک پرسش معترضه است. نیازی به پاسخ ندارد چرا که قانون اساسی و نظام دینی جمهوری اسلامی، مقام ولایت و فقاهت و رهبری را آن هم به شکل «مطلقه» یعنی استبدادی و بدون چون چرا به به «آیتالله خامنهای» اعطا کرده است. او هم، با وجود این همه نهاد متعارف و غیرمتعارف و موازی و پیدا و پنهان، فکر میکند باید در همه چیز دخالت کند و به همه، از جمله دولت و مجلس، نه تنها رهنمود بلکه مستقیم و نامستقیم دستور بدهد.
این همه در حالیست که یکی به دوهای چند ماه اخیر پس از اجرایی شدن «برجام» بین وی و روحانی بیش از پیش افزایش مییابد و از درگیری لفظی به دعوا در سیاستگذاری تبدیل میشود.
در همهی کشورهای جهان رسم است که یک نهاد به عنوان نماد آن کشور از حرمت ویژهای برخوردار است و گاهی در برخی مسایلی که قانون تعیین کرده برای حل و فیصله دادن به برخی مشکلات، در سیاست دخالت میکند. این نماد و نهاد، گاهی سلطنت است و گاهی ریاست جمهوری. برای نمونه، ملکه انگلیس و پادشاه ژاپن و بلژیک و دانمارک و اسپانیا و… و روسای جمهوری آلمان و اتریش و ایتالیا و… چنین نقش نمادینی را دارند. در این کشورها، رییس کشور با رییس دولت تفاوت دارد و نخستوزیر یا صدراعظم است که کارهای جاری مملکت را هدایت میکند. در آمریکا، هر دو نقش در نهاد ریاست جمهوری خلاصه شده است.
در ایران اما هیچ کدام از این حالات نیست. یک شترگاوپلنگ داریم که هیچ یک از اینها نیست و همه اینها هست! نظام ،ظاهرا جمهوری است، که نیست! دولت و مجلس ظاهرا انتخابی هستند، که نیستند! نهاد ریاست جمهوری داریم، که ظاهرا ریاست دولت و قوه مجریه را بر عهده دارد، که ندارد! پادشاه هم که نداریم، بلکه یک «ولی مطلقه فقیه» داریم که معلوم نیست نماد چیست و از کجا آمده چرا که خود مسلمانان و شیعیان و روحانیان هم بر سرش توافق ندارند!
در این میان، یک سری نهادهای حقیقتا انتصابی داریم، از جمله خود «رهبر»، که بیشترین قدرت سیاسی و اقتصادی را دارند. یک سری هم نهادهای ظاهرا انتخابی داریم، از جمله دولت و مجلس، که هیچ قدرتی ندارند.
در چنین اوضاعی، کشمکش بین خامنهای و روحانی، در حالی که یکی شبها خواب «نفوذ» و «دشمن» و «زبان انگلیسی» را میبیند، و دیگری رویای نمایش یک چهرهی متمدن از جمهوری اسلامی را در سر میپروراند که بدون رابطه با غرب نمیتواند به حیات ادامه دهد، بیانگر یک درگیری جدیست.
اتفاقا اصرار خامنهای برای دخالت و اظهار نظر درباره همه چیز، از این نگرانی سرچشمه میگیرد که مبادا به آن نهاد نمادین تبدیل شود! این نگرانی کاملا قابل درک است: نهادهای نمادین سلطنت و ریاست جمهوری که یکی هزاران سال قدمت و دیگری چند قرنی پیشینه دارد، به کسی وفا نکرده چه برسد به نهاد جعلی و ساختگی ولایت مطلقه فقیه که از نظر تاریخی و دینی و مذهبی و سیاسی مورد مناقشه و بیریشه است.