سارا دماوندان- ریحانه نکویی دختر کلاس ششم جهرمی است که به تازگی دو کتاب قصه با عنوان «مورچه خواب آلود» و «بال قرمزی» را روانه بازار کتاب کرده است. او که تنها ۱۱ سال دارد و از شش سالگی داستاننویسی میکند به خبرگزاری ایرنا گفته است: کتابخوانی را از سن پیش دبستان شروع کردم و در این سالها مادر و پدرم برایم کتاب قصه میخواندند و مشوق من برای مطالعه بودند و تقریبا از کلاس دوم٬ خودم کتاب داستان میخواندم.
او اضافه میکند: از دوران پیش دبستان داستان میگفتم و مادرم آنها را مینوشت و من با تخیلات خودم برای آنها نقاشی میکردم. کتاب میخوانم که بتوانم کتاب بنویسم. این دو کتاب را در ۹ سالگی نوشتم و چند داستان دیگر هم دارم که به صورت دستنوشته است و هنوز به چاپ نرسیده و دوست دارم در آینده آنها نیز به چاپ برسند و وارد بازار کتاب شوند.
سرچشمه موضوعات کتابهای نوشته شده توسط ریحانه٬ تخیلات او است. به گفته خودش هدفش از نوشتن کتاب «بال قرمزی» این بوده که به کودکان بگوید باید قدر آنچه را که داریم بدانیم. کتاب «مورچه خواب آلود» نیز به این موضوع اشاره دارد که برای موفقیت باید تنبلی و کسالت را کنار بگذاریم.
وجود اشخاصی همجون ریحانه نکویی میتواند روزنه روشنی برای نسل آینده باشد؛ نسلی که اخبار خوشایندی از سرانه مطالعه کتابش شنیده نمیشود. آمار مشخص و دقیقی هم در عین حال از میزان سرانه مطالعه در کشور وجود ندارد؛ مسئلهای که نارضایتی برخی از مسئولان را نیز در کشور به دنبال داشته است.
محسن پرویز نایب رئیس انجمن قلم ایران چندی پیش در یک نشست خبری گفت: «این موضوع اصلا خوب نیست که از هر جایی عددی اعلام میشود و اصلا نمیدانیم با چه طیفی از افراد کتابخوان در کشورمان مواجهایم. ما همچنان کار پژوهشی دقیقی در این زمینه انجام ندادهایم، اطلاعاتمان راجع به سرانه مطالعه و کتابخوانی ناقص است و بنابراین نمیتوانیم برنامهریزی های دقیقی هم داشته باشیم. لازم است پژوهشهای دقیق، علمی و مستمری درباره سرانه کتابخوانی در کشورمان داشته باشیم و آنچه به دست میآید را به طور مداوم پایش کرده و بررسی کنیم که در شرایط مختلف، این میزان با افزایش مواجه می شود یا با کاهش».
در فرانسه هنگامی که وارد اتوبوس، قطار یا هر نوع وسیله نقلیه عمومی میشوید بسیاری از مسافران را خواهید دید که در حال مطالعه روزنامه یا خواندن کتاب مورد علاقهشان هستند. رفتاری بسیاری عادی که میتوان آن را بخشی از زندگی مردم دانست. اما اینکه چه عواملی دست به دست هم میدهند که علاقه افراد را به مطالعه و خواندن کتاب بیشتر میکنند پرسشی است که پاسخش به سالهای نخست زندگی برمیگردد. به اعتقاد برخی از روانشناسان بالینی و علوم تربیتی، سالهای نخست زندگی بهترین زمان برای ایجاد علاقه به مطالعه و یادگیری در کودکان است. خواندن قصه و شعر ، کشیدن نقاشی و انجام هر نوع فعالیت هنری، اجتماعی، ورزشی و مهارتهای فردی در سنین پائین برای کودکان میتواند یک نوع آموزش محسوب شود و میزان علاقه آنها را نسبت به مطالعه و فعالیتهای هنری بالا ببرد. برای پی بردن به سطح اختلافات در سیستم آموزشی و تربیتی میان دو کشور ایران و فرانسه پای صحبتهای مریم فرهانی دانشجوی دکترای ادبیات مدرن فرانسه (گرایش ادبیات تطبیقی) در دانشگاه اوت آلزاس شهر مولوز فرانسه نشستم و از او خواستم که به مقایسه فرهنگ مطالعه میان دو کشور ایران و فرانسه بپردازد.
-تفاوت فرهنگ مطالعه در ایران و فرانسه میان کودکان قبل از دبستان و سالهای اول دبستان به چه صورت است؟
-به طور کلی، نمودار فرهنگ مطالعه در یک جامعه معمولا برای گروههای سنی مختلف نوسان زیادی ندارد. در واقع، در هر جامعهای اگر کتاب و کتابخوانی تبدیل به فرهنگ و جزئی از ضروریات زندگی مثل غذا و پوشاک باشد، کودکان و بزرگسالان سهم یکسانی از این عادت فرهنگی خواهند داشت. با توجه به سرانهی بالای مطالعه در فرانسه، جای تعجبی ندارد که دولت و نهادهای خصوصی به شدت برای ارتقای فرهنگ کتابخوانی کودکان برنامهریزی و سرمایهگذاری میکنند و ارتباط مستقیم و موثری با یکدیگر دارند. کودک فرانسوی وقتی وارد جامعهی کوچکی مثل مهد کودک یا مدرسه میشود معمولا یکی دوساعت در هفته را به آموزش کتاب خواندن میگذراند. در سالهای اخیر معلم کتابخوان هم به کادر آموزشی مدارس اضافه شده تا این فرهنگ به طور جدی مورد توجه قرار بگیرد. این معلمها باید حداقل یک دورهی فشرده دو یا سه هفتهای آموزش ببینند و بعد در آزمون کتبی و شفاهی شرکت کنند. آنها در صورت قبولی نه تنها در مدارس بلکه در کتابخانههای مراکز فرهنگی نیز میتوانند فعالیت داشته باشند. در کنار این معلمها، قصهگوها هم هستند که سعی میکنند در ابتدا برای کودکانی که هنوز قادر به خواندن نیستند کتاب بخوانند یا قصه تعریف کنند و سپس در سالهای اول مدرسه با مشارکت خود کودکان، کلاسهای قصهگویی تشکیل میدهند. در ایران تا آنجا که من اطلاع دارم و تحقیق کردهام کتابخوانی بیشتر در حاشیه و با همان روش و ساز و کارهای قدیمی اجرا میشود. البته نهادهای خصوصی مثل شورای کتاب کودک، شهر کتاب فرشته و حتی ناشران کتاب کودک٬ فعالیتهای مفیدی در این زمینه انجام دادهاند. در برخی مدارس، برنامههای قصهگویی و قصهخوانی به صورت جانبی یا تفریحی وجود دارد و ظاهرا طرح زنگ کتابخوانی به عنوان برنامهی درسی در وزارت آموزش و پرورش در دست بررسی است که البته همچنان سرنوشت مبهمی دارد. اما شاید تفاوت مهم و قابل تامل بین این دو فرهنگ در این باشد که به همان اندازه که یک فرد بالغ و بزرگسال در ایران زمان زیادی را صرف رسانههای حقیقی و مجازی میکند، کودک ایرانی نیز خواسته یا ناخواسته از بزرگسال خود الگوبرداری میکند. و در نقطهی مقابل، خانوادههای فرانسوی چندان درگیر شبکههای اجتماعی نشدهاند. از طرفی مدارس و سایر نهادهای خصوصی فرهنگی هنری از تکنولوژی برای جذب و تشویق کودک به کتاب خواندن استفاده میکنند. در یک جمله می توان گفت که در فرهنگ کتابخوانی برای کودکان در فرانسه در مقایسه با ایران، ابتکار و خلاقیت بیشتری وجود دارد و این اقدام به صورت جدی از طرف دولت حمایت می شود .
-سطح علاقمندی به مطالعه میان کودکان این دو کشور به چه صورت است؟
– مثلث خانواده، مدرسه و رسانه است که سلیقهی فرهنگی کودک را میسازد و حتی میتواند آن را کاهش و افزایش دهد. اما سطح علائق و یا سطح سلیقه کودکان برای مطالعهی کتاب معمولا پارامترهای ثابت و متغیری دارد. کودکان در هر جای دنیا به دنبال فضاهای جدید یعنی دنیایی متفاوت از آنچه در اطراف خود دارند٬ هستند. به همین علت همیشه از داستانهای علمی تخیلی یا شخصیتهای خیالی و عجیب بیشتر استقبال میکنند. سفر به سرزمینهای دور و ماجراجوییهای قهرمان داستان هم همیشه محبوب کودکان است. از طرفی کودک امروزی تمایل چندانی به مطالعهی داستان و یا شعرهایی با پند و آموزشهای مستقیم اخلاقی ندارد و بر عکس معمولا قهرمانان محبوب آنها سنتشکن هستند. اما فهرست فروش کتاب کودک در فرانسه (بر اساس انتخاب کودکان و نه والدین) نتایج جالبی دارد. در فرانسه همچنان متون کهن و کلاسیک مورد استقبال کودکان قرار میگیرد و در این لیست داستانهای فلسفی آمار قابل توجهی را به خود اختصاص داده است. اما دربارهی فهرست پرفروشترین کتابهای کودک در ایران، آمار دقیقی با این جزئیات منتشر نشده که نشان دهد دقیقا کودکان و نه والدین یا مدارس، چه کتابهایی را بیشتر میپسندند. ولی در کل، داستانهای ایرانی و یا خارجی پرفروش در همان مجموعه ثابت قرار میگیرند.
-فرهنگ و جامعه تا چه اندازه در بالا بردن میل و اشتیاق کودکان به مطالعه نقش دارند؟
-فکر میکنم پاسخ این سوال برآورد و نتیجهی کلی دو سوال قبلی باشد. در فرانسه، کتابخوانی به عنوان یک اقدام فرهنگی جدی و ضروری شناخته شده است. خانواده و کتابخوانها در مدارس ارتباط مستقیمی با هم دارند و در برخی مواقع٬ کلاسهای کتابخوانی با حضور خانوادهها تشکیل میشود. علاوه بر آن والدین نیز در صورت تمایل میتوانند دورههای کتابخوانی و قصهگویی را در مدارس آموزش ببینند. کودکان اهمیت به کتابخوانی را در چنین فضاهایی بیشتر درک میکنند. اما در ایران، به علت سرانهی بسیار کم مطالعه در بزرگسالان و نبود ساعت کتابخوانی در مدارس، فضا و زیرساخت مناسبی برای کتابخوانی وجود ندارد. اگر چه نهادهای خصوصی و ناشران کتاب کودک در ایران تلاش زیادی برای تشویق کودکان به مطالعه میکنند اما سیستم آموزشی نقش بسیار مهمی برای ایجاد یک فضای مناسب دارد. امروزه در اروپا نه تنها کتابخوانی به یک عادت فرهنگی تبدیل شده است، بلکه به مرور با کارکرد روانی، به عنوان راه حلی برای درمان مشکلاتی مانند استرس و افسردگی نیز مورد استفاده قرار میگیرد.
-پیشنهاد شما برای بالا بردن انگیزه مطالعه در کودکان چیست؟
-هر راهکاری باید متناسب با نیاز و روحیهی کودک امروزی باشد و معمولا روشهای قدیمی و کلیشهای نه تنها کودک را به کتابخوانی علاقمند نمیکنند، بلکه اصرار بر انجام آنها منجر به انزجار کودک هم میشود. اهمیت به کتاب و کتابخانه از سادهترین و در عین حال مهمترین مواردی است که متاسفانه در ایران به آن کمتر توجه شده است. کتابخانه و حتی قفسههای کتاب در اتاق کودکان بهتر است که به سلیقهی خود آنها تزئین شود. در کنار این قفسهها معمولا بالشتک یا صندلیهای راحتی قرار میگیرد و حتی کودک میتواند وعدهی عصرانهی خودش را در کنار کتابها و عروسکها میل کند. یکی دیگر از راهکارهای جدید و موفق برای کتابخوانی، تغییر در بافت کتابها و همینطور فضاسازی برای کودکان است. به عنوان مثال کتاب «حمام کودک» که برای کودکان بالای ۶ ماه تهیه شده٬ با توجه به بافت پلاستیکی که دارد خیس و یا پاره نمیشود. حتی در برخی از آنها سوتکهایی نصب شده تا صدادار باشند و برای کودکان جذابیت بیشتری داشته باشند و یا کتابهای شبرنگ که قبل از خواب استفاده میشوند. حتی کتابهای چند بعدی به صورت لگو یا پازل هم مورد استقبال کودکان و خانوادهها قرار گرفته است. فضاسازی در کتابخوانی از جمله روشهای جدید و البته جذاب برای کودکان است که توسط کتابداران، قصهگوها و یا معلمان کتابخوان برای کودکان ایجاد میشود. به عنوان مثال داستان گربهای که در یک روز سرد بارانی از خانه فرار کرده، در یک روز بارانی و یا داستانی دربارهی حیوانات یک مزرعه، در مزرعهای در کنار همان حیوانات خوانده میشود. البته طرح قطار و اتوبوس کتابخوان در کنار کتابخانههای سیار نیز از جمله حرکتهای مفید و محبوب کودکان در اروپا است .