کتایون حلاجان (+ویدیو، صدا) شبنم طلوعی بازیگر، نویسنده و کارگردان و دانشآموخته کارگردانی سینما از مدرسه فیلمسازی باغ فردوس در تهران است.
شبنم طلوعی کارنامه پر باری چه در ایران و چه پس از مهاجرتش به فرانسه دارد.
وی در فیلم «زنان بدون مردان» به کارگردانی شیرین نشاط که بر اساس داستانی به همین نام از شهرنوش پارسیپور ساخته شده و همینطور در فیلم «گل سرخ» به کارگردانی سپیده فارسی از جمله فعالیتهای او به عنوان بازیگر در سالهای اخیر هستند. شبنم طلوعی همچنین نویسنده، کارگردان و بازیگر تآتر «رقص پاییزی» بود که در سال۲۰۱۱ در شهرهای مختلفی به نمایش درآمد و با استقبال تماشاگران روبرو شد.
شبنم طلوعی به تازگی کارگردانی فیلم مستندی را به پایان رسانده و این روزها در انتظار نمایش عمومی آن است. این مستند روایتی است از زندگی فاطمه زرینتاج برغانی قزوینی ملقب به زَکیّه یا اُمّ سَلَمَه مشهور به طاهره قرﺓالعین که در دوران خود شاعری بیپروا بود. زندگی قرﺓالعین هنوز بعد از گذشت بیش از صد و شصت سال در هالهای از ابهام است. عدهای از تاریخنگاران و حتی خانواده وی هر کدام به نحوی سعی کردند وی را مانند جسدش که در چاهی در تهران انداخته و زیر سنگ چنان مدفون شد که انگار هرگز نبوده است، وجودش را نیز انکار کنند. اما این کار به راحتی ممکن نبود زیرا دیگرانی بودند که از قرﺓالعین نوشتند و نامش، اشعارش و راه زندگیش را ثبت کردند. شبنم طلوعی در فیلم «خاک، شکوفه، آتش» سعی کرده طاهره را از لابلای نوشتههای تاریخ نگاران و محققان بیرون کشیده و مروری بر زندگی این زن داشته باشد.
فیلم «خاک، شکوفه، آتش» ۲۷ ماه مه ساعت ۸ شب در مرکز فرهنگی پویا در پاریس به نمایش در میآید.
کیهان لندن درباره این فیلم با شبنم طلوعی به گفتگو نشسته است.
-چطور شد که به سراغ ساختن مستندی در مورد طاهره قرﺓالعین رفتید؟
-من همیشه به ساخت مستندی در مورد طاهره قرﺓالعین فکر میکردم، حتی روزهایی که در ایران بودم. و این فکر بالاخره دو سال پیش عملی شد. بعد از اینکه با تهیهکننده به توافق رسیدم، چالش اصلی یعنی تحقیق و گردآوری منابع شروع شد. پیش از نوشتن فیلمنامه، من سوالاتم را مینوشتم و محقق این پروژه دکتر ساغر صادقیان از زوایای مختلف پاسخ سوالهای بی شمارم را در منابع مختلف جستجو میکرد. من میخواستم دراین مستند تا حد امکان به روایتی بیطرف و البته وفادار به واقعیت برسم. به همین دلیل میبینید که در این فیلم صاحب نظران با دیدگاههای مختلف سهم بسیار مهمی در این روایت دارند. از طرفی نمیخواستم فیلم مجموعهای از مصاحبههای تخصصی و یا آکادمیک باشد .این نوع حساسیتها باعث شد که ساخت این فیلم حدود دو سال طول کشید. مثلا تمام تصاویر مربوط به ایران، همه واقعا در ایران فیلمبرداری شده و هیچ کدام شبیهسازی نشده است. قرﺓالعین برای خیلی از ایرانی ها ناشناخته است. و آنهایی که او را می شناسند هم درباره او اشتراک نظر ندارند. برای عدهای او یک شخصیت انقلابی و عصیانگر است، عدهای تنها بخش ادبی کارهای او را در نظر دارند، عدهای تکفیرش میکنند و عدهای مقدس می پندارندش و نگاهی اسطورهای به او دارند. من دنبال طرح این سوال بودم و هنوز هم هستم که خود او ورای تمام اینها کیست؟ و بر این شدم که تکههای از هم گسیختهی تاریخچهی زندگی کوتاه او را مانند پازل کنارهم بچینم تا دست کم مسیر زندگی او را ترسیم کنم وبا ایجاد کنجکاوی، مخاطب را به شناختی بیشتری از او ترغیب کنم.
-چرا در قرن بیست و یکم در فرانسه هنوز دغدغهی زنی از قرن نوزده و دوران قاجار با شماست؟ طرح و کند و کاو چنین شخصیتی امروز چه ضرورتی دارد؟
-می توانم بگویم شرایط امروز زنان در ایران با ۱۷۰سال پیش که در آن قرﺓالعین تاوان سنگینی را برای آزادی اندیشه متحمل شد، متاسفانه هنوز یکی است.
هنوز در سال ۲۰۱۶ حقوقدانی مثل خانم مهرانگیزکار حق زندگی در ایران را ندارد، نسرین ستوده را که همه می دانیم چه بلاهایی بر سرش آمده، نرگس محمدی به جرم تلاش برای تغییر قوانین ضد زن دوباره حکم ده سال زندان گرفته است، و یا بیشمار مادران زندانی که همه و همه دارند مبارزه مدنی میکنند و تاوانهای بزرگی میدهند، خود شما به عنوان خبرنگار نمیتوانید آزادانه در سرزمین خودتان باشید، من در آن سرزمین حق کار ندارم، و بسیار کسانی که به تاوان انتخاب حقیقت و حقوق انسانی یا رانده شدهاند یا محبوس هستند. امروزاتفاقا زمانی است که باید از قرﺓالعین حرف زد.
-منابع تاریخی شما برای ساخت این فیلم از کجا تامین شد و شما در این فیلم چقدر به آنها استناد کردید؟
-زمانی که قرﺓالعین را خفه یا به نوعی اعدام مخفیانه میکنند، به گفته مورخان خانواده او از شدت ناراحتی وترس از رسوایی هر آنچه سند و مدرک از او داشتهاند را نابود میکنند تا هیچ نشانی از او نباشد. همان طور که میدانیم قرﺓالعین در خانوادهی مشهورمذهبی «برغانی» در قزوین زاده شد و بیشتر اعضای خانوادهاش از فقهای شیعه بودند و هنوز هستند. بخشی از آنها در کربلا و بخشی دیگر در ایران زندگی میکنند و هنوز هم نسبت داشتن با طاهره قرﺓالعین میتواند برایشان دردسرساز باشد! مثلا دکتر علی اکبر صالحی که خودش در ساختار قدرت و دولت است و وزیر امورخارجه بود و الان هم رییس سازمان انرژی اتمی است مدتها مورد حملهی اصولگرایان بود فقط به این دلیل که با قرﺓالعین نسبت مستقیم فامیلی دارد .
اولین کسی که در مورد قرﺓالعین به معنای امروزی بیوگرافی نوشته خانمی است امریکایی به اسم مارتا لوییس روت که به ایران هم رفت و خانواده طاهره را پیدا کرد به ویژه آن کسانی را که شاهد دوران حیات او بودند و با آنها صحبت کرده و همه را در کتابش در سال ۱۹۳۸ثبت و منتشر کرد.
اما پس از آن هم تحقیقات بسیار مفصلی انجام شده و ادامه دارد که بیشتر مثل کند و کاو باستانشناسانه است. مثلا کسی سندی یا نوشتهای را امروز پیدا میکند که گوشهای از معمای تحقیق دیگری در ده سال پیش را تکمیل یا حتی نقض میکند. لیست منابع ما برای فیلم خیلی مفصل است. میتوانم به برخی اشاره کنم مثلا آثار پژوهشگران معاصر مثل دکتر عباس امانت، دکتر فرزانه میلانی، دکتر موژان مومن، یا آقای محمد حسینی.
همین طور محققین قرن نوزدهم مثل حاجی میرزا جانی یا نبیل زرندی که نگاهی ستایشگرانه به او دارد یا حتی منتقدین پر غرض همان دوران که در مورد جنبش بابی نوشتند و به قرﺓالعین نیز پرداختهاند و در نوشتههای آنان قرﺓالعین زنی باسواد و حیرت انگیزاست که بسیار هم زیبا بوده که سرانجام فاسد میشود به طوری که خودش را میآراسته و مردان میآمدند و او را لمس میکردند از جمله «روضه الصفای ناصری» یا «فتنهی باب» از اعتضادالسلطنه، و یا «ناسخ التواریخ» که در بخش مربوط به قرﺓالعین پر از صحنههای هالیوودی و اروتیک است. و یا احمد کسروی که اساسا با شعر و شاعری مخالف بود و در مورد قرﺓالعین نوشته: «شعرهای او نمونهای از ناآسودگی مغز اوست و شوریدگی گویندهاش را میرساند.» و البته در کنار اینها ستایش فراوان اقبال لاهوری را هم در مورد شخصیت و اشعار طاهره داریم.
یکی دیگر از منابع قدیمی ما پژوهشهای ادوارد براون خاورشناس و ایرانشناس مشهور بریتانیایی و یا لویی آلفونس دنیل نیکولا مورخ و شرقشناس فرانسوی بود که آن زمان در سفارت فرانسه کار میکرده و اولین کسی است که با وجود مذهبی نبودن شیفته جنبش بابی می شود و درباره قرﺓالعین نیز نوشته است.
بدین ترتیب از ورای تمام این مدارک باید واقعیت را پیدا کرد و جالب اینجاست که اخیرا خانواده او چیزهایی کاملا شخصی مثل شجرهنامه نوشتهاند و در جاهایی نام طاهره را حذف کردهاند یا فقط گفتهاند همسر ملا محمد برغانی نامش طاهره بوده، یا دلیل اعدامش را مخالفت با حکومت قاجارعنوان کردهاند و بس. البته اینها هیچ کدام چاپ عمومی نشده است.
در سالهای اخیر در ایران هم کتابهایی برای به اصطلاح آگاهسازی مردم در نقد شیخیه و بابیه به چاپ رسید و بخشهای مهمی در این کتابها درمورد قرﺓالعین است و جالب اینجاست که آمدهاند و همین منابعی را که ما در خارج از ایران به آن دسترسی داریم تحریف کردهاند و ما برای ساخت این فیلم آنها را هم مطالعه کردیم.
-جنبش زنان چه ربطی به نقش طاهره قرﺓالعین دارد؟ و یا اصلا ربطی دارد؟
-جنبش زنان تعریفی بسیار معاصر است، زمانی که طاهره قرﺓالعین در ایران روبندش را به روایتی از صورت بر میدارد، زنان در اروپا و امریکا تازه شروع کرده بودند از حق و حقوقشان دفاع کنند. در عملکرد قرﺓالعین میتوانیم ببینیم که او از اندرون بیرون میآید و قدم به عرصه مردانه میگذارد و این عمل در ایران پیش از مشروطه تاوان سنگینی داشت و یک حرکت بیپروا و انقلابی بود. در جایی دیگر از زندگی قرﺓالعین، این اوست که به همسرش میگوید نه تنها مرا همراهی نمیکنی که آزارم هم میدهی .پس من حکم میکنم و تو را طلاق میدهم و تو زین پس به من حرام هستی. این حرکت از طرف یک زن در همین ایران امروز هم ممکن نیست و میتوان نتیجه گرفت کسی که در مورد خودش اینگونه تصمیم میگیرد مسلما به آزادی زنان دیگر هم میاندیشیده است.
-نکته قابل توجه دیگر جنبش بابیه است که طاهره به آن پیوست…
-بله، باب در همان عمر کوتاهش (او خیلی زود دستگیر و اعدام شد) در مکتوباتش صراحتا میخواهد تغییری بنیادی در دین ایجاد کند. فارغ از موافقت یا مخالفت با او، نمیتوان منکر شد که در قرن نوزده میلادی، باب از درون مذهب شیعه و در ایران از تقسیم ارث برابر بین زنان و مردان، یا از ممنوع کردن ازدواج موقت برای مردان و یا آزادی حضور زنان در اجتماع میگفت. و شاید بشود گفت زنی با درایت و دانش طاهره از همین رو به او گرایش پیدا میکند وگرنه دلیل منطقی دیگری برای این انتخاب که تبعاتش جز تکفیر شدن و مرگ نبود، وجود ندارد. اما تمام اینها نتیجهی تعابیر ماست و در جایی نمیبینیم که طاهره مثلا گفته باشد ای زنان برای برابری حقوقتان به پا خیزید! در عملکرد او و اشعارش ولی میتوان این نتیجه را گرفت که جایگاه انسان برای او مهم بوده است و با تحجر در هر شکل مخالفت داشته و عدالت را برای همه میخواست. طاهره در یکی از اشعارش میگوید:
دیگر ننشیند شیخ بر مسند تزویر
دیگر نشود مسجد دکان تقدس
ببریده شود رشته تحتالحنک از دم
نه شیخ به جا ماند، نه زرق و تدلس
محکوم شود ظلم به بازوی مساوات
معدوم شود جهل ز نیروی تفرس
-آیا از منابع تاریخی میتوان تصویری از واقعیت کشف حجاب طاهره قرﺓالعین به دست آورد؟
-بعضی محققین می گویند کشف حجاب قرﺓالعین با توجه به تعریفی که حجاب در آن زمان داشته است همان برداشتن روبنده از چهره است که اگر این باشد هم به خودی خود مسئله بزرگی است و کاری نمادین است و شاید میخواسته با این کار به زن هویت بدهد و با توجه به شرایط آن زمان هر چه بیشتر فکر کنیم بهتر میفهمیم که امکان عریان شدن او آن طورکه منابع تندرو و مخالفانش و مغرضان میگویند، اصلا وجود نداشته است. جایی نیز روایت شده زمانی که او کشف حجاب میکند خطاب به جمع میگوید من و زنان دیگر خواهران شماییم چرا باید روی خود را بپوشانیم؟ حتی مردان در آن لحظه از خشم گلوی خودشان را میدرند و البته محققین در این فیلم مستند تحلیلهای جالبی را در این مورد مطرح میکنند.
نکاتی درباره گردهمایی و واقعه بدشت و رابطهی آن با فمینیسم را از زبان شبنم طلوعی بشنوید:
مجموع عملکرد طاهره قرﺓالعین و زندگی کوتاه او تأثیرات بسیاری بر امروز و وضعیت زنان داشته است. زندگی طاهره قرﺓالعین امروز در دانشگاههای معتبر جهان تحقیق و تدریس میشود. با تمام تلاشی که بنیاد قدرت در ایران برای بدنام جلوه دادن و یا سکوت درباره این زن کرده است، قرﺓالعین دیگر از دایرهی ایران یا محدودهی فکری و عقیدتی خاص خارج شده و بُعدی جهانی پیدا کرده است. به همین دلیل بود که زنان در کنار مردان آزادیخواه در درون ایران وقتی میخواستند در حرکتی خودجوش و مدنی کمپین یک میلیون امضا را تشکیل بدهند، گفتند شعر قرﺓالعین را سمبل قرار داده و گفتند «خانه به خانه، دربه در، کوچه به کوچه ، کو به کو» میرویم و زنها را آگاه میکنیم. و این اتفاق بسیار مهمی است.
پیش پرده فیلم مستند «خاک، شکوفه، آتش»: