آخرین گزارش شاخص جهانی صلح نشان میدهد که سال ۲۰۱۵ سالی بد برای صلح و امنیت بینالمللی بود. بر اساس این گزارش سال گذشته بیشترین کشتار در ۲۵ سال گذشته، بیشترین حملات تروریستی و بالاترین رقم مهاجرتهای اجباری و آوارگی پس از جنگ جهانی دوم به ثبت رسیده است.
این خشونتها هزینههای بسیاری به همراه داشته است. بر اساس برآوردها تاثیر اقتصادی این خشونتها نزدیک به ۱۳/۶ تریلیون دلار برآورد شده است. هزینهای معادل ۵ دلار در روز برای تمام ساکنان کره زمین و چیزی نزدیک به ۱۱ برابر تمام سرمایهگذاریهای مستقیم خارجی (FDI) در کل جهان.
تلفات خشونت و جنگ معمولا بر اساس هزینههای انسانی و عاطفی اندازهگیری میشود اما خسارتهای مالی و تاثیر آن به روی اقتصاد عامل مهم دیگریست که باید به آن توجه داشت. زمانی که از این زاویه به موضوع نگاه میشود میتوان به هزینههای پیشگیری و البته عواقب آن اشاره کرد. این هزینهها زمانی اهمیت بیشتری پیدا میکنند که جزو هزینههای غیرمولد محسوب میشوند.
هزینههای جنگ را چگونه میتوان بالا برد؟
روش IEP یک متد حسابداریست که هزینههای مستقیم و غیرمستقیم این خشونتها و هزینههای جانبی آن را محاسبه میکند. این روش تنها هزینههای جنگی را محاسبه نکرده و به مخارج امنیت داخلی، افزایش دیگر درگیریهای مسلحانه، بالا رفتن آمار قتل و جنایتهای خشونتآمیز و همچنین تجاوزهای جنسی نیز توجه دارد.
در مقابل رقم ۱۳۶ تریلیون دلار و زیان ۱۳/۳ درصدی تولید ناخالص جهانی، دنیای اقتصاد نیازمند سرمایهگذاری ۱۸۷۶ دلاری به ازای هر شهروند زمین است تا بتواند پیامدهای ویرانگر آن را خنثی کند.
این عددها از دو جنبه اهمیت دارند. باید توجه داشت که نزدیک به ۷۰ درصد این هزینهها شامل هزینههای دولتها برای خریدهای نظامی و امنیت داخلیست. این موضوع نشان میدهد که مقدار قابل توجهی از هزینههای دولتی به این موضوع پیوند خورده است. در یک جهان همراه با صلح این منابع میتوانند به صورتی دیگر مصرف شوند.
از سویی دیگر هزینههای باقیمانده نیز رقم بسیار بالایی را شامل میشود که جامعه جهانی میتواند آنها را در مسیر برقراری صلح هزینه کند.
بررسی سریع آمارها نشان میدهد هزینههایی که برای جنگ مصرف میشود در مقابل هزینههای حفظ و گسترش صلح به صورتی نامتناسب کنار هم قرار میگیرند. تنها در سال ۲۰۱۵ سازمان ملل برای نیروهای حافظ صلح ۸/۲۷ میلیارد هزینه کرده است؛ رقمی که تنها ۱/۱ درصد از ۷۴۲ میلیارد دلار زیانهای اقتصادی ناشی از جنگ و درگیریهای مسلحانه به شمار میرود.
اما سرمایهگذاریهای پایهای برای پیشرفت صلح بسیار بزرگتر از هزینههاییست که برای حفظ یا ایجاد آن هزینه میشود. اقدامهای مختلف برای حفظ صلح در واقع واکنشی به درگیریها و بحرانهای موجود است در حالی که هزینههای ایجاد یا حفظ صلح برای تامین ظرفیتهاییست که میتواند از وقوع بحران جلوگیری کند. هزینه ایجاد یا حفظ صلح در راه کاهش خطر ایجاد بحران یا درگیریهای خشونت آمیز همراه با تقویت ظرفیتها و نهادهای ملی برای ایجاد زیرساختهای صلح جهانی مصرف میشود.
این اعداد نشان میدهد که فعالیتها برای ایجاد صلح در جامعه بینالمللی بسیار کم است. توجه به این واقعیت که هزینهی خشونتها بسیار بالاست، ضرورت هزینه کردن بیشتر برای صلح را تبدیل به گزارهای قدرتمند میکند.
علاوه بر این، ایجاد پدیدهای جدید به عنوان «نابرابری صلح» را نیز باید در نظر داشت. در واقع با این مفهموم کشورهای کمتر صلحآمیز بیشتر در برابر ریسک بحران و درگیری نظامی قرار میگیرند و آنها بیشتر از لحاظ اقتصادی عقب خواهند ماند.
*منبع: مجمع جهانی اقتصاد
*نویسنده: کامیلا شیپا مدیر موسسه اقتصاد و صلح
*مترجم: کامیار بهرنگ