مهدی دهقان – طبق گزارش مرکز آمار ایران، نرخ تورم خردادماه سال جاری به زیر ۱۰ در صد رسیده است آن هم در حالی که تورم سالانه در ماه گذشته ۱۰.۲ درصد گزارش شده بود.
متاسفانه بازی با واژهها و چرخ کردن آمار و ارقام را در تمامی دولتها شاهد هستیم که یکی از دلایل آن هم وابستگی مراکز آماری از جمله مرکز آمار ایران و بانک مرکزی به دولت است.
به طور کلی وزیران و مسئولان ارشد اقتصادی دولت روحانی از زمان روی کار آمدن این دولت تا کنون تنها بر روی کاهش نرخ تورم ۴۰ درصدی دولت احمدی نژاد مانور دادهاند و اکنون ادعای تکرقمی شدن آن را دارند.
به اعتقاد کارشناسان اقتصادی، کاهش نرخ تورم زمانی ارزشمند است که شاهد رونق اقتصادی باشیم و عرضه و تقاضا دچار انجماد و فریز نشود.
طیبنیا وزیر اقتصاد در نشست خبری اعطای وام اتومبیل که با حضور سیف و نوبخت برگزار شد، اقتصاد ایران را به بدن بیماری با تب ۴۰ درجه تشبیه کرد که اکنون دمای آن به ۱۰ درجه رسیده است!
طیبنیا وزیر اقتصاد دولت روحانی که از وی به عنوان «مرد ضد تورم» یاد می شود، متاسفانه تنها اقدام مثبت این وزیر اقتصاد از روز اولِ آغاز به کار خود در کابینه دولت این بوده که نرخ تورم ۴۰ درصدی دولت احمدی نژاد را همچون پتکی بر سر این دولت بکوبد ولی تا کنون هیچ اقدام موثری در خصوص رونق اقتصادی، هدایت سرمایههای سرگردان به سمت تولید، مهار قاچاق و واردات از راههای رسمی، حذف رانت و فساد سیستمی، افزایش سرمایهگذاری خارجی و به طور کلی بهبود وضعیت اقتصادی و در نتیجه معیشت مردم انجام نداده است.
در این موضوع که عملکرد و کارنامه اقتصادی دولت احمدی نژاد در حد فاجعه بوده است شکی نیست اما این امر سبب شده تا مسئولان دولت روحانی عملکرد ضعیف خود را با انتقاد از دولت قبلی توجیه کنند.
در حال حاضر ادعا میشود که تورم در خرداد ماه سال جاری تکنرخی شده است اما در اصل با کاهش نرخ تورم، وضعیت معیشتی مردم و وضعیت بازار ایران بدتر شده و عرضه و تقاضا در اقتصاد ایران منجمد و مسدود مانده است.
متاسفانه ناآگاهی اقتصادی مردم سبب میشود تا دولتها راحت بتوانند اهداف پوپولیستی خود را دنبال کنند که چراغ سبز مردم به یارانه ۵۰ هزار تومانی احمدی نژاد و بی اطلاعی از تبعات تورمی آن نمونه بازر آن است یا توزیع سبد کالا و وام ۲۵ میلیونی اتومبیل که از نمونههای دیگر هستند. اما در کنار این ناآگاهی، تجربهی عینی آنها قرار دارد که میتوانند فاصلهی بین شعار و ادعا با واقعیت اقتصادی را با گوشت و پوست خود لمس و درک کنند.
این در حالیست که مردم سوئیس در ماه گذشته به یارانه حدود ۹ میلیون تومانی نه گفتند زیرا به خوبی از آثار تورمی و تبعات ناگوار آن بر اقتصاد آگاهی داشتند اما در ایران هنوز هم برخی حاضر هستند برای یارانه ۵۰ یا ۲۵۰ هزار تومانی و صدقه از دولت دست خود را دراز کنند و در عوض در معاملهای که مطلقا به قول معروف «پا یا پای» نیست، پای صندوقهای رای حاضر شوند.