شبکه‌های اجتماعی مجازی، نگاهی دیگر

دوشنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۵ برابر با ۱۸ ژوئیه ۲۰۱۶


سیامک مهجور – زندگی انسان آکنده از آرزوها، رویاها و خواست‌هاست. در واقع می‌توان آرزوها و رویاهای انسان را سبب‌ تعادل روانی او دانست، آنجایی‌ که انسان با محدودیت‌های جسمی، فیزیکی، اجتماعی و فرهنگی و… روبر‌و می‌شود و به ‌ سبب چنین محرومیت‌هایی تعادل روانی خود را از دست داده و مایوس و درمانده می‌گردد، آرزوها، خواست‌ها و رویاها به  کمکش آمده و به او کمک می‌کنند تا به  زندگی و دست‌ یافتن به ‌آنچه در فکر دارد امیدوار گردد.

شبکه‌های اجتماعیدر حقیقت تمامی افسانه‌ها و داستان‌های کهن چه آنها که وابسته به ادیان هستند و چه آنهایی که به  مثابه افسانه ذکر می‌شوند این ویژگی را در خود داشته و نشانگر خواست و رویاهای بشر هستند. نگاهی به ٔ داستان‌ها و باورهای دینی به روز رستاخیز و اینکه بشر روزی از خواب موقت مرگ برخواهد خواست تا داستان‌های کهن عمر نوح و آب حیات و… گویای چنین خواستی هستند.

این خواست‌ها و رویاها نه تنها سبب‌ تعادل روانی انسان‌ها هستند بلکه منبع بزرگی از خلاقیت و پیشرفت علم و فن‌آوری به شمار می‌روند. سال‌ها پیش در کتابی درسی و دانشگاهی بیان کردم، انسان امروزه به بسیاری از خواست‌های خود رسیده و کوشش دارد تا خواست خود را به فراسوی رویاهای اولیه بگستراند.

افسانه‌های مربوط به قالیچه سلیمان، دیو تنوره‌کش که با گشادن دست‌ها بر پشت‌ خود انسان و اشیاء را حمل می‌کرد، پادشاهی که با چسباندن پر توان پرواز یافت و آن‌قدر پرواز کرد و به خورشید نزدیک شد تا اشعه خورشید و گرمای آن موم‌های به کار رفته برای چسباندن پرها را آب کرده و پادشاه سقوط کرد، یا داستان کیکاوس که تختی ساخت و چهار عقاب بر چهار جهت تخت بست و گوشتی بر بالای سر آن‌ها قرار داد تا به هوای خوردن گوشت اوج گیرند و… همه گویای آرزوی انسان و تندی بخشیدن به ‌راه رفتن انسان است، آرزویی‌ که اینک از مرزهای خواست‌های اولیه گذشته و به فراسوی آسمان و به سوی کهکشان گسترده شده است. پر گشودن انسان به سوی فضا نیز افسانه‌ای شیرین و درازمدت است. در غارهایی کهن و تازه کشف شده با کمال تعجب تصویرهای اولیه‌ای از انسان‌هایی می‌بینیم که شبیه به فضانوردان کنونی جامه بر تن دارند، اگر چه افرادی براین باورند که تمدن انسانی به صورت چرخه‌ای و دوار است، بدین ‌صورت که هر چند هزار سال یک‌ بار به سبب حادثه‌ای تمدن انسانی منقرض گشته و تنها چند نفر بر حسب تصادف زنده می‌مانند تا دستاوردهای گذشته بشر را برای انسان‌ها و تمدن‌های نو به تصویر در آورند.

افسانه جام‌ جم نیز نشانی از چنین خواستی دارد. در جایی ‌که جمشید جم با نگاهی در گوی بلورین خود توان داشت تا دوردست‌ها را بنگرد و از آنچه در نقاطی دیگر اتفاق میافتد آگاه شود. آیا تلویزیون و رسانه‌های دیداری دیگر امروزه نوید رسیدن به چنین خواست کهنی نیست؟

داستان‌های مربوط به الهام و شنیدن آواهایی که منشایی نادیده دارند، نیز مبیّن خواست انسان برای شنیدن آواهایی از دوردست است، آواهایی که شنیدنشان تنها با استفاده از گوش ممکن نیست. آیا تلفن و رادیو و سایر رسانه‌های شنیداری گویای رسیدن به این خواست نیستند؟ و این کنجکاوی تا جایی گسترده شده که انسان در جستجوی آواهای ناشنیده در فضا و زمان‌های دوردست است.

شبکه‌های اجتماعیخواست‌ها و رویاهای انسانی تنها در نمادها مادی زندگی محدود نشده است. نیاز انسان به بیان آزاد اندیشه و افکار و اینکه کسانی شنونده آنها باشند و کوشش مستبدان و قدرتمندان برای خاموشی آزادی اندیشه در طول تاریخ و نیاز به همبستگی و پیوستگی انسان‌ها برای رسیدن به وحدت و یگانگی در حالی که حاکمان به شدت در مقابل این خواست ایستادگی کرده و بقای خود را در گسست و نه پیوست مردم می‌دانند نیز از زمره چنین رویاها و خواست‌های انسانی است. اگر چه چنین خواست‌ها و رویاهایی تازه بوده و در حقیقت پس از انقلاب کبیر فرانسه و انقلاب صنعتی رخ گشاده باشد، ولی این خواست نیز در رویاهای کهن انسان به چشم می‌خورد، یعنی زمانی‌که ادیانی برای ارایه چنین درخواست‌هایی چهره‌ می‌گشایند و کورش کبیر نیز در هنگام آزادی بابِل و آزادسازی یهودی‌ها از آزار و اذیت پادشاهی بابل تصمیم می‌گیرد، دلالت بر چنین رویایی دارد.

دهه‌‌هایی نه چندان دور، مارشال مک کالاهان در نظریه دهکده جهانی خود و اینکه خارج از تمام محدوده‌های جغرافیایی و سیاسی و گستردگی دنیا انسان به آن چنان توانی خواهد رسید که جهان را همانند دهکده‌ای کوچک درخواهد یافت، نمی‌گذرد. منظور مارشال مک‌ کالاهان نه از میان رفتن مرزهای قراردادی بود، بلکه او اشاره بر قدرت شگرف رسانه‌ها در شکستن این مرزها داشت. اگر چه بعدها چنین ایده‌ای را در تشکیل سازمان تجارت جهانی، اتحادیه اروپا، بانک جهانی و… شاهد هستیم. آیا رسیدن به چنان حالتی، نزدیکی به خواست وحدت انسان‌ها نیست؟

با وجود اینکه تشکیلات جهانی توانست تا حدودی خواست و رویای وحدت در انسان‌ها را پاسخ‌گو باشد ولی این تشکیلات بیشتر بر مادیات و تجارت تاکید دارد تا بر نیاز درون انسان یعنی بر حق بیان آزاد اندیشه و افکار خود و پیوند یافتن با کسانی که چو او می‌اندیشند و چو او فکر می‌کنند و چون از طرفی انسان اندیشه‌ورز و خردمند است خواستار آن بود که به نحوی با ارتباط متقابل و در حقیقت تفاهم با دیگران به این خواست و رویای خود غنا و فزونی بخشد.

استقبال بیش از حد مردم در طول زمان از رسانه‌های گروهی که تا اندازه‌ای توانسته بود به آرزوها و خواست‌های مردم در برقراری ارتباط در محدوده گسترده‌تری از گستره حواس فیزیکی دست یابد و گاه‌گاهی بر تنور گرم دموکراسی و آزادی‌خواهی بدمد بازار بالقوه‌ای برای سرمایه‌گذاری در این زمینه پدید آورد، چنانکه تا مدت‌ها مالکان رسانه‌های گروهی نه‌ تنها ثروت کلانی اندوختند، بلکه توانستند با توان رسانه‌ای خود در شکل‌گیری رفتار و گرایش‌های مردم، خود را به صاحبان قدرت نزدیک‌تر ساخته و در حقیقت دولتی در سایه پدید آورند.

روند رو به رشد استقبال مردم و درآمدزایی رسانه‌های گروهی سبب شد تا با سرمایه‌گذاری‌های بیشتر در این زمینه و نوآوری‌های هر روزه در مسیر خواست مردم دگرگونی‌های شگرفی در این فن پدید آید به ویژه ایده‌های نوین ارایه شده در این زمینه نیز توان و کارآیی رسانه‌های گروهی را افزایش داده و با افزودن فن‌آوری‌ها و برنامه‌های گوناگون و رنگارنگ بر کاستی بالقوه رسانه‌های گروهی که همانا محدویت یک جانبه بودن رسانه‌های گروهی بود پیروز شده و نسل جدیدی از رسانه‌هایی که توان تفاهم و ارتباط دو سویه و چند سویه را داشت، شکل گیرد که به آن رسانه‌ها یا شبکه‌های اجتماعی مجازی می‌گویند.

شبکه‌های اجتماعی مجازی خود به دو دسته، الف‌ـ شبکه‌ّهای اجتماعی مجازی عمومی  و ب‌ـ شبکه‌های اجتماعی مجازی خصوصی تقسیم می‌شوند. در شبکه‌های عمومی مجازی معمولا افراد بسیاری از انسان‌ها مشارکت دارند، این شبکه‌ها اخبار و پیام‌های گوناگونی که از نقاط محتلف دنیا دریافت می‌دارند در اختیار توده بزرگی از مردم قرار می‌‌دهند. نفوذ این شبکه‌ها بر رفتارها و گرایش‌های مردم تا حدی است که در بسیاری از کشورهای جهان سوم که حکومت‌های استبدادی زمام اداره کشور را در دست دارند، کوشش شده تا این شبکه‌ها را ممنوع اعلام کرده و مردم را از دستیابی به آن محروم دارند اگر چه با ترفندهایی‌که شرکت‌های مالک شبکه‌های اجتماعی مجازی به کار می‌بندند هیچ قدرتی قادر به محروم ساختن مردم از دسترسی به این شبکه‌ها برای مدت زیادی نخواهد بود و سرعت گردش پیام‌ها در این شبکه‌ها بسیار تند است. در مقابل شبکه‌های اجتماعی مجازی خصوصی از تعداد معدودی افراد تشکیل شده است. گرد‌ آمدن این افراد براساس دل‌بستگی‌ها و تمایلات ویژه آنها بوده و پیام‌ها در این گروه‌ها بیشتر اختصاصی است تا عمومی. شبکه‌های اجتماعی مجازی عمومی و خصوصی امروز بیش از نیمی از مردم کره زمین را در اقصی نقاط دنیا تحت پوشش گرفته است و این استقبال خود مبیّن اهمیت شبکه‌های اجتماعی مجازی در زندگی بشر امروزه است.

امروزه در کره زمین چندین برابر افراد، ابزار شبکه‌های اجتماعی مجازی از قبیل تلفن‌های هوشمند و رایانه‌های پیشرفته برای تسهیل جنبش شبکه‌های اجتماعی مجازی و ارتباطی چند سویه فراهم آمده و هر روز نیز بر گوناگونی و پیشرفت آنها افزوده می‌شود. جالب اینکه امروزه پایه‌گذران شبکه‌های اجتماعی در زمره ثروتمندترین و قدرتمندترین مردان و زنان ایفای نقش می‌کنند.

شبکه تلویزیونی کودکانفن‌آوری شبکه‌های اجتماعی مجازی همراه با مزایای فراوان خود بحث و جدل‌هایی را پدید آورده است و مسایل اجتماعی زیادی را که این فن‌آوری را به چالش می‌خواند، مطرح کرده است. در این نوشته کوشش دارم چنین چالش‌هایی را تا حد ممکن مطرح کرده و پاسخی برای آن ارایه دهم. نکته مهم اینکه اینک ما از مرحله دهکده جهانی گذر کرده و به مرحله خانواده جهانی پای گذاشته‌ایم، بدین معنا که در مرحله دهکده جهانی گسترده ارتباطات محدودتر بود و اینک این ارتباطات تا جایی رسوخ کرده که به قولی حتی به خصوصی‌ترین حریم‌ها یعنی اتاق‌های خواب نیز پای گذاشته است.

یکی از مزایای بالقوه رسانه‌های اجتماعی ایجاد انگیزش ارتباطی و گسترش افق فکری کاربران است، بدین‌ صورت که وقتی با رسانه‌های گروهی ارتباط داریم تنها به مثابه مخاطب داده‌هایی دریافت کرده و در نهایت آن ‌را در محدوده فکری خود بررسی کرده و نتیجه‌گیری می‌کنیم یعنی در واقع در هنگام تنهایی وقتی می‌نویسیم و فکر می‌کنیم در محدوده فکری خود محصور و محدود هستیم ولی وقتی با کسی گفتگو و مراوده می‌کنیم به سبب دریافت بازخوردهای گوناگون خارج از محدوده فکری خود اندیشه را از محدودیت خارج و گسترده می‌سازیم. ‌

یکی از ویژگی‌های انسانی رویاپردازی است، باید اشاره کنم که رویاپردازی در بسیاری از موارد در زندگی انسان نقش ساز و کارهای دفاعی را داشته و سبب‌ تعادل روانی می‌گردد. رویا در زمانی به مثابه  بیماری و زیان‌آور در نظر گرفته می‌شود که از حالت تعادل خارج شده و فرد چنان در آن فرو رود که مرز میان رویا و واقعیت را به فراموشی بسپارد. از میان ویژگی‌های انسانی تمایل او به حرکت به جلو و عقب در فرایند زندگی است بدین ‌صورت که زمانی خود را در گیر گذشته ساخته و به آن فکر می‌کند و زمانی به پیش حرکت کرده و خود را در موقعیت‌های رویایی در می‌یابد. اگر چه امکان بروز این امر در تنهایی بسیار است، اما بیان افکار در شبکه‌های اجتماعی و گفتگو با دیگران به مقدار زیادی انسان را از این سفرهای رویایی رها ساخته و او را در زندگی واقعی نگه‌ می‌دارد، یعنی به جای پناه بردن به دنیای درون، افکار را با دیگران و در حال به میان می‌گذارد و با دریافت‌ بازخوردهای آنی نزدیکی بیشتری با واقعیت‌ها کسب می‌کند.

در پژوهش‌های فن‌آوری آموزشی نشان داده شده که رسانه‌های جدید آموزشی در ابتدا سبب پیشرفت تحصیلی فراگیران می‌شود ولی جالب اینکه پس از مدتی این اثر خود را از دست می‌دهد. پژوهش‌های پیگیر پسین نشان داده است که دلیل این امر در ابتدا تازه بودن رسانه و کنجکاوی فراگیران در کار با آن و نهایت انگیزش و دقت آنهاست که در ابتدا سبب‌ پیشرفت تحصیلی فراگیران می‌شود و به مرور زمان آن رسانه‌ به سبب از دست دادن ویژگی تازگی خود دیگر بر انگیزش و دقت فراگیران اثر نداشته و زود کهنه می‌شود. در ارتباطات با شبکه‌های اجتماعی هرگاه هوش‌داری در زمینه انگیزش افراد در استفاده از این رسانه داده می‌شود و حتی آن‌ را به بیماری روانی و اعتیاد به رسانه‌های هوشمند قرار داده‌اند، برخی نیز با ارجاع به نظریه تازه بودن، بر این باور بودند که این رسانه‌ نیز به زودی به کهنگی مبتلا شده و اثر خود را از دست خواهد داد، در حالی‌ که می‌بینیم هر روزه بر میزان نفوذ شبکه‌های اجتماعی بر زندگی افراد افزوده شده و هر روز زمان بیشتری از دیروز را در اختیار شبکه‌های اجتماعی می‌گذارند و در واقع نادرستی نظریه تازگی برای شبکه‌های اجتماعی را نشان می‌دهند. پاسخ ناکار‌امدی نظریه تازگی در شبکه‌های اجتماعی را می‌توان به مسایل روانی و نقشی که این رسانه در بر طرف کردن کاستی‌های روانی و عاطفی زندگی انسان امروزه دارد پیوند داد.

یکی از این عوامل روانی و عاطفی می‌تواند شکست احساس اسیر بودن انسان در چنگال و محدودیت‌های زندگی سنتی باشد، این ویژگی بیشتر در جوامع جهان سوم که هنوز هم مبنای زندگی را بر پایه رسم و رسوم سنتی بنا نهاده‌اند گسترده است و شاید یکی از دلایل مقاومت کهن‌سالان در مقابل شبکه‌های اجتماعی همان ترس آنها از خطر نابودی سنت‌های کهن است که در تار و پود زندگی کهن‌سالان رسوخ کرده است، اگر چه این قشر رفته رفته خود از مصرف‌کنندگان شبکه‌های اجتماعی شده‌ و تعداد آنها تا حدی‌ است که سرمایه‌گذاران تولید کننده رسانه و حتی برنامه‌نویسان شبکه‌های اجتماعی کوشش در تولید فراورده‌هایی قابل مصرف این قشر از مردم دارند.

باید توجه داشت که این مشکل به خودی خود مربوط به شبکه‌های اجتماعی نیست، بلکه ضرورتی است که مدت‌ها به نام تضاد و تفاوت نسل‌ها نامیده شده است. این مشکل از زمان مراوادات اجتماعی و رسانه‌ای و تبادل داده‌ها میان انسان‌ها وجود داشته است. شاید شروع این امراز زمان انفجار دانش و دسترسی هر چه بیشتر انسان به داده‌های متفاوت و گوناگون است که بر اندیشه و شیوه زندگی افراد اثر گذشته و آنها نیاز به استقلال و تجربه‌های نوین را احساس می‌کنند.

تعصب و ناتوانی در پذیرش دگرگونی‌های اجتماعی ریشه در محدودیت دانش انسان و نا آشنایی با دیدگاه‌های دیگر دارد. شبکه‌های اجتماعی این امکان را فراهم ساخته تا چند نسل از افراد بتوانند بیرون از دایره مراودات و قید و بندهای اجتماعی، با آرا و افکار یکدیگر آشنا شوند و بتوانند با این آشنایی تا حدودی دلایل تفاوت باورهای خود با دیگران را دریافته و با پذیرش این تفاوت‌ها، تساهل و تسامحی در روابط خود پدید آورند، تساهل و تسامحی که نسل‌ها را در یک خانواده به همدیگر نزدیک‌تر می‌سازد.

گاه‌گاه شاهد کارتون‌ها یا تصاویری واقعی از زندگی دوستانه یا خانوادگی هستیم که در آن نماها افراد در حالی‌که در کنار هم هستند هر یک سرگرم نگاه کردن به شبکه‌های اجتماعی بوده و در واقع احساس می‌گردد که آنها از جمع دور شده و به عزلت پناه برده‌اند. این ویژگی شبکه‌های اجتماعی به عنوان عاملی مهم در تنهایی انسان معرفی شده است.

در ابتدا باید پرسید مفهوم واقعی تنهایی چیست؟ آیا تنهایی جدا بودن جسمی و فیزیکی انسان‌ها از همدیگر است؟ یا اینکه مفهوم تنهایی جدا بودن عاطفی افراد از یک‌دیگر است‌؟ به باور من جدایی به مفهوم گسست عاطفی افراد از همدیگر است هر چند تماس و نزدیکی فیزیکی زیادی میان آنها باشد.

با این باور، زمانی‌ که فرد مشارکت در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی را بر حضور در جمع ترجیح می‌دهد بدین معناست که او آرامش روانی و نیاز به همزیستی و هم‌گفتمانی در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی را انتخاب کرده و از این راه با ارضای نیاز خود از احساس تنهاییش می‌کاهد. در غیاب چنین راهی برای دور شدن از تنهایی وقتی تن‌هایی در کنار هم قرار می‌گیرند جز یأس و افسردگی و احساس پوچی تجربه دیگری نداشته و نهایت در کنار هم بودن نه تنها از تنهایی نمی‌کاهد بلکه تضاد و درگیری میان تن‌ها را سبب می‌شود.

شبکهیکی دیگر از ایرادها بر شبکه‌های اجتماعی مجازی، خلاصه‌نویسی در این شبکه‌هاست که سبب شده تا استفاده‌کنندگان شبکه‌های مجازی با استفاده از خلاصه‌نویسی و خلاصه‌خوانی احساس کنند نیاز به دانستن خود را سیراب کرده و در حقیقت سرسری و بی‌اندیشه از کنار دانش‌ها گذشته و حتی با استفاده از این خلاصه‌نویسی‌ها که در برخی اوقات چکیده کتاب‌ها و مقالات است، کتاب را به دور انداخته و به تنبلی مطالعه دچار گردند.

اینک سال‌هاست که به سبب انفجار دانش و انبوه یافته‌ها و نوشته‌های جدید افسانه انسان‌های همه چیز‌دانی چون بوعلی‌سیناها، ابوریحان‌ها، رازی‌ها و… به سر آمده است. اگر سواد را به مثابه میزان دانسته‌های بشر نسبت به دانش موجود در آن زمینه در نظر گیریم، در واقع با انفجار دانش حتی اگر چه هر روزه بر حجم دانش انسان‌ها افزوده می‌گردد، در مقابل بر بی‌سوادی آنها نیز افزوده می‌گردد. شاید استفاده از خلاصه‌نویسی و خلاصه‌گویی آن‌ هم به وسیله افراد گوناگونی که به منابع گوناگون دسترسی دارند بتواند به مثابه ابزاری برای مقابله با بی‌سوادی افزایشی انسان در نظر گرفته شود. البته باید این نکته را نیز در نظر داشت که انسان با توجه به ساختار فیزیولوژیک و یا حتی فکری خود تمامی آنچه را که مشاهده کرده یا می‌خواند دریافت نمی‌دارد، بلکه با توان فکری خاص خود آنچه از دید افتاده یا شنیده را کنار هم گذاشته و به آن خوانده یا شنیده شکل و مفهوم می‌بخشد، بنابراین خلاصه‌نویسی و خلاصه‌گویی در شبکه‌های اجتماعی مجازی نه‌ تنها آسیب‌رسان به سطح دانش و آگاهی بشری نیست، بلکه در مقابل بر توان دانش و آگاهی او می‌افزاید.

از طرف دیگر انسان می‌تواند با خلاصه‌خوانی و خلاصه‌شنیدن مطلبی هر گاه نیاز به اطلاعات بیشتر داشت به دنبال آن رفته و به اندازه کافی دانش و دانسته‌ لازمه را به دست آورد. تنها مشکل در این زمینه به ساده‌اندیشی انسان‌ها مربوط می‌شود، بدین معنا که حجم اطلاعات ارایه شده در شبکه‌های اجتماعی مجازی در برخی اوقات فرصت اندیشیدن و تفکر در باره آن خوانده یا شنیده را از انسان گرفته و او را از اندیشه‌ورزی به دانش‌افزایی هدایت می‌‌کند. این مشکل نیز به شبکه اجتماعی مجازی ارتباط چندانی ندارد بلکه بیشتر به ‌ساختار شخصیتی فرد و یا نوع داده‌های ارایه شده و هم‌خوانی آنها با نیازهای فرد ارتباط می‌یابد. جذابیت شبکه‌های اجتماعی مجازی برای مراجعه افراد بیشتر به آنها یا مراجعه بیشتر افراد به آنها نیاز به پژوهش‌های بسیاری دارد که در حیطه کاری شبکه‌سازان و روان‌شناسان اجتماعی قرار دارد، امید آنکه در آینده داده‌های بیشتری در این زمینه در اختیار داشته باشیم.

نیاز انسان‌ها به دانستن اخبار و اطلاعات از زمان‌های کهن و در حقیقت از زمان برقرای اولین پایه‌های زندگی جمعی در سرلوحه‌ها کوشش‌های او است. این نیاز هم برای زندگی روانی و هم برای زندگی جسمانی او لازم است، بدین معنا که با داشتن اطلاع در مورد پدیده‌ای از اضطراب حاصل از ندانستن و ابهام نجات می‌یابد و همچنین با داشتن داده‌ها می‌تواند نسبت به محافظت و بقای خود امکانات بالقوه بیشتری در اختیار داشته و دوراندیشی کند.

رد این داده‌ها و کوشش‌ها را می‌توان درتاریخ هخامنشیان و استفاده از پیک‌های بادپا و استفاده از آتش توسط سرخ‌پوستان آمریکا برای ارسال پیام به وسیله دود پیدا کرد. همراه با پیشرفت فن‌آوری انقلابی نیز در ارسال پیام پدید آمد، رسانه‌های گروهی نتیجه چنین انقلاب و دگرگونی در زمینه پیام و خبر رسانی هستند. جالب اینکه با وجود تمامی این‌ پیشرفت‌ها هنوز هم پیام‌دهی شفاهی در میان تمامی رسانه‌ها گوی سبقت از همگان برده است.

رسانه‌های گروهی اگر چه مدت‌ها به مثابه بهترین عامل پیام‌رسانی ایفای نقش می‌کردند، ولی ساختار آنها سبب کم اعتبار شدن اخبار آنها شده بود. بدین معنا که رسانه‌های گروهی معمولا پیام‌ها و داده‌ها را یک‌سویه و براساس سلیقه شخصی خود انعکاس می‌دادند در حالی‌که پیام‌گیران بدین نیاز داشتند تا اخبار را از زاویه‌های گوناگون و دیدگاه‌های متفاوت دریافت دارند، یعنی در واقع به جای خط‌گیری از رسانه، خود حق انتخاب پیام را داشته‌ باشند و این حقیقت زمانی وخیم‌تر می‌شود که دریابیم تمامی جریان اخبار در دنیا از چهار منبع اصلی یا چهار خبرگزاری اصلی که متعلق به گروه و قومیت ویژه‌ای هستند ریشه می‌گیرد و سایر خبرگزاری‌ها تنها در تفسیر و چگونگی ارسال آنها به مخاطبین خود نقش دارند. از طرف دیگر کنترل دروازه‌های ارسال خبر (سانسور یا تحریف) نیز بر این مشکل می‌افزود. ولی اینک شبکه‌های اجتماعی مجازی توانسته‌اند با سرعت و دقت بیشتری اخبار و پیام‌ها را در اختیار مردم گذاشته‌ و چون اخبار از دیدگاه‌های متفاوت و به وسیله مشاهده‌کنندگان متفاوت ارسال می‌گردد، پیام‌گیر اطمینان بیشتری از درستی خبر داشته باشد. امروزه شبکه‌های اجتماعی مجازی خدمات ویژه‌ای برای ارسال خبرهای زنده به وسیله کاربران فراهم کرده‌اند.

ارسال تصاویر و کلمات خشن و پورنو یا هرزه به وسیله برخی از افراد در شبکه‌های اجتماعی مجازی عاملی برای برانگیختگی افرادی شده که نسبت به مسایل اخلاقی دل‌مشغولی دارند و این امر به ویژه با تسهیل اخبار زنده در این شبکه‌ها با شدت بیشتری مورد پرسش قرار گرفته است. از همه تازه‌تر دادن دادخواستی دال بر یک‌میلیارد دلار از شبکه اجتماعی مجازی فیسبوک به وسیله یکی از وکلا به نمایندگی از یهودیان اسراییلی با این متن است که گروه‌های تروریستی توانسته‌اند با استفاده از امکانات این شبکه عضو‌گیری کرده و نسبت به کشتار یهودیان اقدام کنند. البته این مباحث پیش از این در مورد داعش و توانش در عضوگیری نیز مطرح شده بود.

این‌گونه از ایرادها و بهانه‌ها به رسانه‌های گروهی تازگی ندارد. مدت‌ها پیش از پدید‌آمدن شبکه‌های اجتماعی مجازی و در زمان رواج رسانه‌های گروهی همین‌گونه اعتراض‌ها پیوسته به چشم می‌خورد و این دلیلی شد بر انجام یک‌ سری از پژوهش‌ها با این پرسش که آیا رسانه‌های گروهی به ویژه تلویزیون و سینما تا چه حد بر گسترش رفتارها و گرایش‌های خشونت‌بار یا اختلالات رفتاری موثر بوده‌اند. به طور خلاصه بیشتر پژوهش‌ها دریافتند که عامل موثر در شیوع خشونت و رفتارهای ناهنجار ارتباطی با نشان دادن آنها در رسانه‌های گروهی ندارد، بلکه ساختار شخصیتی مخاطبین و تمایل آنها بر انجام خشونت و ناهنجاری‌های رفتاری است که سبب‌ این امر می‌شود، به طورمثال می‌توان شاهد بود که با وجود نمایش دادن صحنه‌ها و فیلم‌های پورنو آن دسته از افراد به سمت آنها گرایش می‌یابند که از لحاظ شخصیتی و رفتاری مشکلات جنسی داشته و تمایل به این امر دارند. متاسفانه در ایران بدون توجه به اینکه این فیلم‌ها برای گروه ویژه‌ای  از بیماران جنسی که دارای اختلالات و ناتوانایی‌های جنسی تهیه شده است، خانواده‌ها به اتفاق به تماشای آن می‌نشینند و تاسف‌بارتر آنکه به بهانه اینکه کودکان از محتوای آن سر در نمی‌آورند فرزندان خردسال خود را نیز در دیدن این فیلم‌ها شریک می‌سازند.

به تازگی یکی از راه‌های استفاده از شبکه‌های اجتماعی مجازی که بسیار هم موفق بوده در تشکیل گروه‌هایی برای کارهای اجتماعی وفرهنگی و کوشش‌های سیاسی است. به طور نمونه می‌توان در ایران تشکیل «کمپین نه به ماشین‌های ساخت داخل» را نام برد که در هنگامی شکل گرفت ‌‌که صاحبان صنایع اتومبیل‌سازی با استفاده از اوضاع بلبشوی اقتصادی خودسرانه به افزایش قیمت اتومبیل پرداختند. از این طریق مقاومت مردم در نخریدن ماشین سازمان داده شد اگر چه با خیانت مسوولان بانکی و اقتصادی که با آزادسازی منابع مالی بانک‌ها و اغفال مردم در مورد بهره و بازپرداخت اقساط اتومبیل‌های خریداری شده  شکافی در این اتحاد پدید آوردند، اما خود تجربه گرانبهایی برای مردم بود، یا کمپین تازه استفاده نکردن از کیسه‌های پلاستیکی برای حفظ محیط زیست شکل گرفته است.

موفقیت آقای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری، ناکام ماندن گروهی از سیاست‌مداران کهن و صاحب ‌قدرت در انتخابات اسفندماه ۹۴ مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان که بنا به اظهار اصول‌گرایان ثمره کوشش‌های انجام شده در شبکه‌های اجتماعی مجازی بود و استفاده از شبکه‌های اجتماعی مجازی در نظرخواهی برای ماندن یا ترک اتحادیه اروپا از طرف انگلستان و صدها مورد دیگر نیز نماینده نفوذ این شبکه‌ها در زندگی روزانه مردم است.

نهایت شبکه‌های اجتماعی مجازی توانسته‌اند در امر گسترش آموزش و پرورش چه در حوزه‌های در دسترس و چه در زمینه نقاط دوردست و اینکه آینده آموزش وپرورش به سمت گسترش شبکه‌های اجتماعی مجازی تمایل دارد از این نمونه است. کاربرد شبکه‌های اجتماعی مجازی در آموزش و پرورش خود مبحث گسترده و پیچیده‌ای است که ذکر آن در اینجا چندان مناسب نیست.

باید پذیرفت امروزه آنچه بیان داشتیم و صدها مورد دیگر که به آنها پراخته نشد، اهمیت بسیاری در ساختار زندگی کنونی ما دارند و روز به روز بر اهمیت آن نیز افزوده خواهد شد، چندان شگرف نخواهد بود اگر بیان داریم بشر آینده بدون وابستگی به شبکه‌ّهای اجتماعی انسانی هویت گم کرده خواهد بود. از طرفی این نیاز و وابستگی انسان به شبکه‌های اجتماعی مجازی خود سبب‌ آن خواهد شد که هر روزه بر فن‌آوری‌‌های مربوطه افزوده شده و انسان را به سوی بی‌نهایت سوق دهد. همه پدیده‌ها در حال دگرگونی است، زندگی ما نیز خالی از این دگرگونی نخواهد بود. برندگان دنیای آینده کسانی خواهند بود که آماده و پذیرای دگرگونی‌ها باشند، در غیر این‌صورت آنها بازندگان اصلی خواهند بود.

لس‌انجلس، کالیفرنیا

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=47962