بسیاری از رسانههای ایران و ترکیه به نقل از رضا هاکانتکین٬ سفیر ترکیه در تهران خبر نگرانی حسن روحانی و محمدجواد ظریف را در شب کودتای ترکیه مخابره کردند. به گفته این رسانهها٬ سفیر ترکیه در اینباره گفت: «آقایان اردوغان و روحانی مکالمهای سازنده داشتند. آقای روحانی به رئیسجمهور ما گفت همانگونه که شب کودتا شما تا صبح بیدار بودید، ما نیز در ایران نخوابیدیم و تحولات ترکیه را بررسی میکردیم».
شیرین هانتر در مطلبی در وبسایت تحلیلی گیتستون به دلایل نگرانیهای جمهوری اسلامی در این زمینه و تاثیرهای سیاسی کودتای ناموفق ترکیه در آینده نزدیک بر مسائل منطقه پرداخته است:
ایران جزء اولین دولتهایی بود که حمایت خود را از دولت قانونی ترکیه در کودتای اخیر اعلام کرد. مقامهای رسمی ایران از جمله حسن روحانی، جواد ظریف و سخنگوی مجلس شورای اسلامی در روند این تحولات با همتایان ترک خود گفتگو و پشتیبانی جمهوری اسلامی را از دولت قانونی اردوغان اعلام کردند.
روابط ایران و ترکیه در چند سال اخیر به شدت رو به سردی گذاشته است و پرسشی که در اینجا مطرح میشود این است که با وجود روابط سرد دو کشور چرا ایران آنقدر نگران کودتای ترکیه بود و در ابراز نگرانی از دیگر کشورها پیشی گرفت؟
یکی از دلایل اصلی این نگرانی آسیبپذیری جمهوری اسلامی در صورت بروز یک کودتا است. هر چند که احتمال کودتا در ایران با توجه به تسلط سپاه پاسداران و فرماندهان بر قوای نظامی چندان زیاد نیست. بنابراین میتوان یکی از دلایل اصلی اتخاذ چنین موضعی در مقابل کودتای نافرجام ترکیه از سوی رژیم تهران را مشخص کردن موضع و رویکرد مقامهای این کشور در مقابل تغییرهای اینچنینی دانست.
دلیل دیگر شاید عدم آگاهی ایران از ماهیت کودتاکنندگان در ساعتهای اولیه بود. اگر کودتا از سوی «کمالیستها» انجام شده بود ایران نمیتوانست انتظار برخورد و روابطی بهتر از آنچه تاکنون با دولت اردوغان دارد را میداشت. تهران تجربه سردی روابط دیپلماتیک در سایه دولت ژنرالهای ترک را در سالهای ۸۰ و ۹۰ میلادی دارد. در این دوره٬ تنها در یک سالِ حکومت نجمالدین اربکان بود که روابط ایران و ترکیه رنگ دیگری داشت.
اگر بر اساس آنچه اردوغان ادعا میکند کودتاگران طرفداران فتحالله گولن باشند به تبع آن و در صورت موفقیت چنین کودتایی٬ روابط ایران و ترکیه رو به وخامت میگذاشت چرا که گولن ضد شیعه است. این نفرت نیمبند اردوغان که در میان دیگر علویان ترکیه نیز رواج دارد خود برگرفته از همین تفکر گولانی است که اردوغان خود روزی به این دسته تعلق داشت.
ادعا میشود که گولن نه تنها ضد شیعی بلکه ضد ایرانی هم هست و روزنامههای نزدیک به او پیشتر بارها از ایران به عنوان «شیطان فارس» نام بردند. به همین جهت به فرض نزدیکی کودتاگران به گولن و در صورت موفقیت طرح کودتا٬ دولت حاکم بعدی روابط سردتری با ایران برقرار و از سوی دیگر با دشمنان منطقهای ایران روابط نزدیکتری ایجاد میکرد. با توجه به این مسائل میتوان گفت که یک دولت گولانیست میتوانست امنیت، موقعیت سیاسی و منطقهای جمهوری اسلامی را به خطر بیاندازد.
دلیل دیگر شاید این بود که ایران در چند ماه اخیر متوجه تغییرات عمدهای در رفتار سیاسی اردوغان در رابطه با مسائل منطقهای شده است. اردوغان در تلاش بود تا روابط بهتری را با همسایگانش از سر بگیرد. سیاست جدیدی که نگاه تازهای به سوریه و حتی بشار اسد رییسجمهوری این کشور را در بر میگیرد. به همین جهت اردوغانی فروتن که در تلاش برای بهبود روابط و جبران گذشته است همسایه بهتری برای جمهوری اسلامی و سیاستهای منطقهای او است تا یک دولت گولانیست ضد شیعی و ضد ایرانی.
پرسش دیگری که مطرح میشود این است حالا که اردوغان کنترل اوضاع را در دست دارد٬ آیا قدرشناسی خود را نسبت به پشتیبانی ایران در کودتا نشان خواهد داد و یا همان سیاستهای قبلی را دنبال خواهد کرد؟
ترکیه با رویکرد مثبت به ایران میتواند دستاوردهای اقتصادی بیشتری برای هر دو کشور داشته باشد. آنکارا در صورت بهبود روابط میتواند واردات گاز از ایران را افزایش دهد و همچنین در صنایع ایران سرمایه گذاری کند. ایران هم میتواند در روابط ترکیه با عراق تاثیرگذار باشد و هر سه کشور میتوانند از این مثلث همکاری منافع مشترکی داشته باشند.
همکاری مشترک میان تهران و آنکارا همچنین در گامهای بعدی میتواند میزان نفوذ اقتصادی هر دو کشور را در منطقه جنوب قفقاز به ویژه در آذربایجان افزایش دهد. همچنین ترکیه، ایران و روسیه میتوانند در قالب همکاریهای مشترک هم از دستاوردهای اقتصادی این همکاری سود ببرند و هم در ابعاد کلانتر منطقهای تاثیرگذارتر باشند.
چنین نزدیکی میان این سه کشور میتواند تاثیرهای عمدهای بر شرایط حاکم بر روابط ایران با کشورهای خلیج فارس داشته باشد. اگر آنطور که بعضی رسانهها ادعا کردند برخی کشورهای عربی در این کودتا نقش داشته باشند٬ این موضوع میتواند ترکیه را به ایران نزدیکتر کند.
هرچند نزدیکی ترکیه و ایران محدودیتهایی نیز دارد و تنها تا عمق مشخصی امکان پذیر است٬ این محدودیتها در رابطه با مشکلات منطقهای بیشتر میشود.
در عین حال٬ این کودتا تاثیر عمیقی بر تفکرات قومگرایانه و مذهبی اردوغان نسبت به ایران نداشته است و همچنین از میزان حس رقابتی که میان دو کشور وجود دارد هم نکاسته است.
از همه مهمتر٬ ترکیه باید تعهدات خود با غرب را هم در نظر داشته باشد. بخش عمدهای از قدرت و موقعیت سیاسی و نظامی ترکیه برگرفته از روابط با غرب و نقش این کشور در ناتو است. به همین دلیل ترکیه و اردوغان باید در نظر داشته باشند که این تغییرات بر روابط سیاسی این کشور با غرب تاثیر نگدارد و آن را به مخاطره نیاندازد.
فراتر از تاثیرات بالقوهای که این کودتا بر آینده روابط ایران و ترکیه داشته است، این کودتا و موضع اتخاذی از سوی ایران میتواند بر روابط این کشور با اروپا نیز تاثیرگذار باشد.
از آنجا که ترکیه وارد مرحلهای سخت و نامطمئن شده است، اروپا ممکن است رویکرد متفاوتی نسبت به ایران را تعریف کند و بیشتر بخواهد شانس خود را با تهران امتحان کند؛ به این معنا که سیاستهای اقتصادی خود با ایران را تقویت کند و سرعت ببخشد.
کودتای ترکیه و چند اتفاق پراهمیت دیگر در خاورمیانه از جمله رقابتهای سیاسی در عربستان سعودی، اروپا را نگرانتر کرده و این نگرانی اروپا را متقاعد خواهد کرد که بهتر است تمام تخممرغهایش را در یک یا دو سبد نگذارد و سیاستمداران این اتحادیه را به این باور برساند که تقسیمهای متناسب و سرمایهگذاری سیاسی وسیعتر استراتژی بهتری است تا حساب کردن روی همپیمانانی که یک شبه ممکن است از میان بروند.
این را هم باید اضافه کرد که تحولات ترکیه تاثیرات عمدهای بر روابط ایران و آمریکا نخواهد گذاشت. مخالفان رابطه با ایران در آمریکا موضع بسیار شدیدتری نسبت به مخالفان این رابطه در اروپا دارند و با نگرانیهای موجود در رابطه با انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در این زمینه٬ فعلا همه چیز در حال سکون خواهد ماند.
* منبع: گیت استون
* نویسنده: شیرین هانتر
* مترجم: محسن بهزادکریمی