تاکنون همواره صحبت بر سر گسترش امکان استفادهی مردم و جامعه از تازهترین تکنولوژی ارتباطات از جمله شبکهها و رسانههای اجتماعی در تلاشها و مبارزات مدنی بود؛ به ویژه در کشورهایی که زیر سلطهی حکومتهای غیردمکراتیک و انحصارطلب اداره میشوند.
استفادهی رجب طیب اردوغان از «فیس تایم» هنگامی که پس از خبر کودتای گروهی از نظامیان، از طریق «سی ان ان ترکیه» با مردم تماس گرفت و همچنین پیامباران کردن هواداران خود از جمله در شبکههای اجتماعی برای حضور در خیابانها و پشتیبانی از دولت، جنبهی دیگری از استفادهی دوگانه از تکنولوژی ارتباطات را به نمایش گذاشت.
دولت اسلامگرای ترکیه، با هوشیاری و به سرعت شبکهها و رسانههای اجتماعی را بر بلندگوهای مساجد افزود و توانست بیشترین هواداران و جمعیت کشور را در مقابله با کودتا و حمایت از خود به جنبش در آورد. نزدیک به چهار دههی پیش، خمینی و هوادارانش با افزودن نوار کاست بر بلندگوهای مساجد توانسته بودند بیشترین جمعیت را به سود اهداف خود سازماندهی کرده و علیه رژیم شاه به خیابانها بیاورند.
هم اینک گروههای افراطی، اعم از مذهبی و غیرمذهبی، در کنار افرادی که به دلیل ناهنجاریهای مختلف به ترور و کشتارهای جنونآمیز دست میزنند نیز از طریق همین تکنولوژی به سربازگیری و همچنین تبلیغ و تدارک اقدامات مرگبار خود میپردازند.
پلیس و نیروهای انتظامی و امنیتی نیز در ردگیری ترور و جرایم تلاش میکنند بیشترین سود را از شبکهها و رسانههای اجتماعی ببرند. این است که وقتی پیامدهای ارتباطات در فضای مجازی به شکل گسترده در فضای واقعی بازتاب عملی مییابد، به کار بردن اصطلاح «مجازی» برای آن چندان دقیق و گویا به نظر نمیرسد.
هفتهی گذشته پس از آنکه علی داوید سنبلی، جوان ۱۸ ساله آلمانی- ایرانی، پس از یک سلسله ارتباطات مجازی با همفکران خود ۹ نفر را در مرکز خرید المپیا در مونیخ به قتل رساند، پلیس بلافاصله در شبکههای اجتماعی به چندین زبان به خبررسانی و جمعآوری اطلاعات از مردم و شاهدان پرداخت. تسلط مسوولان انتظامی و مأموران در کنترل اوضاع با استفادهی مطلوب از شبکههای اجتماعی، به سرعت سبب تمجید و ستایش پلیس ایالت باواریا شد که محل وقوع این رویداد مرگبار بود. علی داوید نیز که یکی بودن تاریخ تولد خود با تاریخ تولد هیتلر (۲۰ آوریل) را نشانهای از رسالت خود در مخالفت با «خارجیها» و به ویژه ترکها و عربها میدانست، توانسته بود از طریق همین شبکهها همفکران خود را پیدا کند و کشتار مردم در مرکز خرید را به عنوان یک «آریایی ایرانی- آلمانی» در پنجمین سالروز کشتار آندرس بریویک در نروژ سازماندهی کند.
نگاهی به مجموعهی عملیات مشابه نشان میدهد که یک کارزار مجازی گسترده به مثابه پشت جبههی رویدادهای واقعی شکل گرفته. کارزاری که در آن هر کسی در هر عرصهای میتواند فعال باشد: تروریسم یا تیراندازیها و حملات جنونآمیز، کودتا یا ضدکودتا، مبارزه برای حقوق و آزادی یا تلاش برای سرکوب و انحصارطلبی… جنبههای اقتصادی فضای مجازی، بماند!