اخیرا حزب دمکرات کردستان ایران در نامه خود به سازمانهای سیاسی و مردم از «اشکال گوناگون مبارزه از جمله مبارزه قهرآمیز» به عنوان شیوهای برای «دفاع و بە عنوان پشتوانەای قوی برای مبارزات مردم و فعالین» سخن میراند. شیوهای که «ایدە آزادی را از زیر آوار از مدلهای مختلف بزک شدە استبداد نجات دادە و دوبارە بە جامعە معرفی» مینماید. در آخر این بیانیه آمده که حزب نامبرده از «آزادیخواهان ایران انتظار دارد در این کارزار یار و حامی وی باشند».
حزب دموکرات کردستان زمانی به این شیوه مبارزه روی میآورد که مبارزات مسلحانه مردم در بند استبداد و استعمار در جهان بیش از صد سال است که غالبا یا ناموفق بوده و یا به یک دیکتاتوری جدید منجر شده است. در ایران نیز مبارزات مسلحانه این حزب و سایر گروههای معتقد به مبارزه مسلحانه نه تنها نتیجهای نداده بلکه باعث تشدید خشونت و فشار به مردم، امنیتیتر شدن فضای کشور، کشته و اعدام شدن افراد گروههای مسلح، دور شدن مبارزان سیاسی از مردم و وابستگی آنها به دولتهای بیگانه شده است.
در شرایط کنونی نیز موفقیت مبارزه مسلحانه منوط به تشدید خشونت و کشتار است. این شیوه مبارزه درست در زمینی به اجرا در میآید که استبداد در آن از هر جای دیگر قویتر است. حکومت از امکانات لجستیکی فراوان برخوردار است در حالی که گروههای مسلح بدون پشتیبانی دولتهای خارجی امکاناتی ندارند و اگر بخواهند به مبارزه ادامه دهند دیر یا زود مجبورند از این دولتها کمک بگیرند و در نهایت وابسته به ایشان باشند.
حکومت پیشهوری و جمهوری کردستان بریاست قاضی محمد با حضور و پشتیبانی ارتش سرخ بعد از جنگ جهانی در ایران پدید آمدند و اثرات آن هنوز در خاطرهها مانده است. دنبالهروی ایشان از شوروی تا حدی بود که سربازان هر دوی این جمهوریها لباس ارتش شوروی را به تن داشتند و هَر دوی این حکومتها مدعی بودند که جدائیطلب نیستند. اما معلوم نبود اعلام جمهوری کردستان و آذربایجان در یک کشور مشروطه سلطنتی چه معنی دیگری به جز جدائیطلبی میتوانست داشته باشد؟ گفتنی است که اعدام و شکنجه جمع کثیری از مردم کردستان از جمله قاضی محمد و فرزندانش توسط محمدرضا شاه نیز در عوض اینکه مشکل را حل کند، آن را تشدید نمود. میدانیم و این حقیقتی است که نارضائی از حکومتهای خودکامه شاهی و مذهبی هیچگاه منحصر به مردم کردستان نبوده بلکه تمامی مردم ایران را در بر میگرفته است.
حزب دموکرات کردستان ایران در بیانیه ادعا کرده است که «مهمترین منبع مالی» آن «حق عضویت و کمکهای مالی اعضا و هواداران» است. حتی اگر این ادعا منطبق بر واقعیت باشد (که هر فرد دست اندرکار سیاسی میداند که چنین نیست) با دست زدن به مبارزه مسلحانه وابستگیاش به قدرتهای خارجی غیر قابل انکار خواهد شد.
این حزب که بیست سال از مبارزه مسلحانه دوری جسته بود انگیزه روی آوردن مجدد خود به این شیوه مبارزه را «قبضە نمودن روز افزون قدرت در دستان دیکتاتور و خشونتآمیز شدن بیش از پیش پایەهای نظام استبداد در ایران»، و «باز گذاشتە شدن دست سپاه بە عنوان پاسداران جهل و فساد در غصب کردن همە عرصەهای اقتصادی، سیاسی، دیپلماسی و اجتماعی» و «روشن شدن آن برای همگان» را عنوان کرده است.
اما روی آوردن مجدد این حزب به مبارزه مسلحانه را میتوان به نحو دیگری نیز توضیح داد. همانطور که میدانیم جمهوری اسلامی سالهاست که با کمکهای مالی و نظامی نابجای خود به دولت اسد سوریه، حزبالله لبنان و حماس و … به دخالتهای نظامی و سیاسی در برابر اسرائیل و سایر کشورهای منطقه از جمله عربستان پرداخته است. اخیرا با جوانتر شدن کادر حکومت عربستان سعودی ثروتمند، این کشور کوشش دارد به همراه اسرائیل به توطئهچینی علیه ایران دست زند و انگیزه گروههایی مانند حزب دموکرات کردستان و مجاهدین را برای دست زدن به این شیوه مبارزه تقویت نماید تا ایران را گرفتار جنگهای داخلی نمایند و به این ترتیب مقابله بهمثل کنند.
مبارزه مسلحانه این حزب نه تنها سبب از میان رفتن بسیاری از هموطنان کرد ما و حضور بیشتر سیاسی و نظامی سپاه و تشدید خشونت در کردستان خواهد شد بلکه نتایج منفی آن متوجه تمامی مردم ایران و مبارزات مدنی همه ایرانیان از جمله مردم کردستان خواهد گردید.
در حالی که مبارزات مردم ایران بیش از ۱۰۰ سال است که استقرار آزادی، دموکراسی و حقوق بشر را در صدر برنامه های خود دارد، حزب دموکرات کردستان علیرغم اینکه خود را مدافع تمامی مردم ایران معرفی میکند، از زمان تاسیس تا به امروز همواره مقولاتی چون خودمختاری و فدرالیسم، آنهم بر اساس نژاد و زبان، را هدف خویش قرار داده است که به استنباط ما چیزی جز جداییطلبی از ایران نمیتواند باشد. متاسفانه دولتهائی هم که در پی پیشبرد سیاستهای منطقهای خویش هستند، از این خواستها پشتیبانی میکنند.
جای تعجب نیست که روی آوردن مجدد حزب دمکرات کردستان به مبارزه مسلحانه با مخالفت جمعی از فعالان حزب و گروههای دیگر مبارزان کرد روبرو شده است. ما امیدواریم که همه احزاب و نیروهای دمکرات و آزادیخواه کرد در مبارزهای سیاسی و به دور از خشونت بیشتر از این با سایر آزادیخواهان ایران برای استقرار آزادی و حاکمیت ملت مبارزه کنند.
برچیدن نظام استبدادی و سرکوبگر جمهوری اسلامی و استقرار حکومتی مبتنی بر آزادی و دموکراسی خواست همه آزادیخواهان ایران است. ولی راه رسیدن به این هدف ملی نظامی و مسلحانه نیست بلکه مبارزهای سیاسی و به دور از خشونت است. راهی که گاندی، مصدق، مارتین لوترکینگ و ماندلا نمادهای آنند. ما یقین داریم که هرگاه اکثریت بزرگ مردم ایران مصممانه خواهان استقرار آزادی و دموکراسی باشند، هیچ نیرویی چه داخلی و چه خارجی نخواهد توانست ایشان را از رسیدن به اهداف خویش باز دارد.
سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور
۱۳ مرداد ۱۳۹۵ برابر ۳ اوت ۲۰۱۶
[email protected]
http://www.iranazad.info