ارتش و سپاه: دو نهاد نظامی وفادار برای حفظ جمهوری اسلامی؟ یا دو رقیب، یکی برای حفظ حکومت و دیگری برای حفظ مملکت؟!
هفته گذشته انتشار ویدیویی از حسن عباسی، یکی از اعضای سپاه پاسداران و تحلیلگر اصولگرا که در آن به تحقیر ارتش ایران پرداخته بود، به بازداشت او در دادسرای نظامی منجر شد.
حسن عباسی که به سخنرانیهای تند و تیز معروف است معمولا مواضع تهاجمی نسبت به غرب گرفته و از عبارت «جنگ نرم» در سخنانش زیاد استفاده میکند. این عضو سپاه پاسداران همچنین از مخالفان دولت حسن روحانی و توافق هستهای به شمار میرود. او در سخنرانی خود که به نوشتهی رسانههای ایران در تاریخ ۳ تیر ۸۹ در جمع دانشجویان دانشگاه تهران بیان شده و بخشی از آن به تازگی در شبکههای اجتماعی پخش شده است، خطاب به دولت آمریکا گفت: «شما چیزی دوست دارید مثل ارتش که بی سروصدا در پادگانها باشد و اگر آب این کشور را ببرد، هیچ صدای آن در نیاید و موضعی نگیرد».
با انتشار ویدئوی سخنان این تحلیلگر اصولگرا، واکنشهای زیادی از سوی فرماندهان ارتش صورت گرفت؛ ازجمله حبیبالله سیاری، فرمانده نیروی دریایی ارتش سخنان عباسی را «نسنجیده» و «بر خلاف منافع ملی» و او را فردی کم اطلاع دانسته و این سوال را مطرح کرد که چگونه عباسی در زمینه های مختلف سیاسی، اجتماعی، فلسفی، جامعه شناسی، ژئوپلتیک و … خود را صاحب نظر میداند.
همچنین در ویدئویی که از یکی از فرماندهان ارتش منتشر شده او خطاب به عباسی میگوید: «وظیفه ارتش دفاع از مرزهای کشور است و این وظیفه ارتش نیست در تمام شئونات ممکلت دخالت کند. قرار نیست ما در سیاست و فرهنگ و سدسازی و اقتصاد و همه چیز دخالت کنیم و شما آیا وظایف ارتش و سپاه پاسداران را نمیدانید؟»
در میان اعتراضهای فرماندهان ارتش، احمدرضا پوردستان، یکی دیگر از فرماندهان ارتش نیز روز پنجشنبه، هفتم مرداد ماه، در مراسمی اعلام کرد که مدیریت حقوقی نیروی زمینی دادخواستی علیه حسن عباسی تهیه کرده و او به زودی به دادگاه احضار خواهد شد تا پاسخگوی اظهارات خود باشد.
هرچند حسن عباسی نامهای برای عذرخواهی از ارتش نوشته و منتشر کرد اما در نهایت این واکنشها پای حسن عباسی را به دادسرای نظامی کشاند و آن طور که غلامعباس ترکی، دادستان نظامی تهران گفته است پس از دو جلسه تحقیق از حسن عباسی، برای او به اتهام «نشر اکاذیب و فراهم کردن جوّ بدبینی نسبت به نیروهای مسلح» قرار وثیقه صادر شد، اما او از سپردن وثیقه خودداری کرد و در نتیجه روز چهارشنبه ۱۳ مردادماه بازداشت شد.
نقطه تضاد ارتش و سپاه
پرسش مهمی که در پس این خبرها و انتشار سخنان عباسی، آن هم پس از شش سال، نهفته اینست که اختلاف میان ارتش و سپاه چقدر جدی است و این دو نیروی نظامی موازی چه نقاط اشتراک و تضادی با یکدیگر دارند.
در ماجرای سخنان عباسی، سپاه پاسداران سعی کرد از خود رفع اتهام کرده و مسئولیت سخنان عباسی را بر دوش خود وی بگذارد. رمضان شریف، سخنگوی سپاه بدون نام بردن از حسن عباسی، از او خواست تا درباره سخنانش توضیح دهد. او همچنین گفت سپاه سخنان عباسی را تایید نمی کند. در همین حال محسن رضایی که در ماه های گذشته بیشتر در نقش سردار سپاه حاضر میشود، به بهانه دیدارش از امیر دادبین، یکی از فرماندهان ارتش، در اینستاگرام خود نوشت: «خاطرات دوران دفاع مقدس را مرور کردیم که ارتش و سپاه دوشادوش یکدیگر و برادرانه با دشمن جنگیدند. البته کسانی تلاش میکردند که مانع این برادری شوند اما توفیق نیافتند.»
همچنین پایگاه بصیرت در یادداشتی به قلم رسول سنائیراد ضمن تلاش برای نشان دادن وحدت میان سپاه و ارتش نوشته است: «فرسایش و کاهش اقتدار ملی از جمله اهداف دشمن در دوران پسابرجام است که از جمله راهکارهای آن اختلافافکنی و ایجاد شکاف بین مدافعان و نیروهای وفادار، معتقد و علاقمند به نظام مقدس جمهوری اسلامی و ایجاد چندپارچگی و چندگانگی است؛ چرا که وحدت و یکپارچگی مؤلفه افزایشدهنده قدرت و به ویژه لازمه مقاومت در برابر تهدید مشترک به شمار آمده و مانع رخنه و نفوذ میشود». البته مشخص نیست چطور سخنان حسن عباسی که از تحلیلگران و سخنرانان جریان اصولگراست چطور توانسته اهداف دشمن را برای ایجاد اختلاف میان سپاه پاسداران و ارتش ایران پیش ببرد.
اما واقعیت اینست که اگر اختلافی جدی هم میان ارتش و سپاه پاسداران وجود داشته باشد باید ریشههای آن را از یک سو در بیاعتمادی مزمن بنیانگذار انقلاب و جمهوری اسلامی به ارتش و از سوی دیگر در دروان جنگ ایران و عراق جستجو کرد. تیمسار سیدتراب ذاکری، رئیس اطلاعات لشکر ۹۲ اهواز در زمان جنگ در «منیّت» را عامل بروز اختلاف میان ارتش و سپاه میداند و میگوید: «منیّت هر دو طرف؛ البته کفه سپاه کمی سنگینتر بود. سپاه مدعی بود که نیروی بیشتری از ارتش دارد. در هر یک از عملیاتها اختلافات کوچک، قطرهای میشد و به تدریج این قطرهها زیاد شدند». تیمسار ذاکری نخستین اختلاف جدی میان نیروهای ارتش و سپاه را در عملیات آزادسازی خرمشهر شرح می دهد.
جالب اینجاست که هاشمی رفسنجانی نیز در کتاب خاطرات خود چند بار به طرح ادغام ارتش و سپاه اشاره کرده است. طرحی که نه تنها هیچ وقت عملی نشد بلکه روز به روز فاصله این دو نهاد نظامی در ایران بیشتر هم شد؛ حال باید دید آیا هاشمی رفسنجانی برای روز مبادا این طرح را مطرح کرده یا واقعا به ادغام این دو نهاد موازی پس از پایان جنگ ایران و عراق معتقد بوده است. او در بخشی از خاطراتش مربوط به روز دوم فروردین ۱۳۶۸ آورده است: «عصر به زیارت امام رفتم. وضع ارتش و سپاه را گفتم و مشکل دوگانگی نیروهای مسلح و مخارج گزاف سازمانها و نیروهای تکراری و ضرورت انسجام را توضیح دادم ولی امام نگراناند که ادغام ارتش و سپاه باعث خشم آنها و درگیری شود. گرچه قبول دارند که سرانجام باید یکی شوند، ولی زمان را مناسب نمیدانند».
یادآوری میشود که در اوایل سال ۹۵ نیز در سفر نوروزی رفسنجانی و روحانی به جزایر جنوبی ایران نیز شایعه طرح ادغام ارتش و سپاه مطرح شد بدون آنکه نکات مستندی از آن منتشر شود.
موازی کاری به دلیل هراس
بحث موازی کاری در حوزههای نظامی و امنیتی در غالب موارد به دلیل ترس رهبران حکومت از کودتا و توطئه داخلی است. بنا به آماری که خبرگزاری فارس در سال ۹۳ منتشر کرد نهادهای امنیتی در ایران از سال از سال ۱۳۶۸ تا کنون از پنج نهاد به ۱۶ نهاد افزایش یافته است. وزارت اطلاعات به عنوان تشکیلات اصلی و مادر، واحد اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران، واحد اطلاعات ارتش جمهوری اسلامی ایران، واحد اطلاعات نیروی انتظامی و حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران، پنج نهادی هستند که نام آنها در گزارش خبرگزاری فارس آمده است. نهادهایی چون حفاظت اطلاعات قوه قضائیه، سازمان حراست کل کشور، حفاظت اطلاعات بسیج، حفاظت اطلاعات سپاه قدس، مرکز بررسی جرائم سازمان یافته سپاه و پلیس فتا از دیگر نهادهای امنیتی هستند که نام آنها در گزارشها و اخبار دیده شده و خبرسازترین آنها پلیس فتا بوده است؛ پلیس فتا در واقع نیروی امنیتی رصد کردن و رسیدگی به جرائم اینترنتی است که عامل بازداشت و قتل ستار بهشتی، وبلاگنویس جوانی بود که در زمان بازداشت بر اثر ضرب و شتم کشته شد.
پیشبینی می شود رشد تصاعدی نهادهای امنیتی در ایران به خواست مستقیم آیتالله سیدعلی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی صورت می گیرد و اوست که میخواهد با وجود نهادهای امنیتی مختلف، مطمئن باشد که بر اوضاع امنیتی کشور به ویژه در مواجهه با توطئههای احتمالی علیه خودش تسلط کافی دارد؛ این فرضیه زمانی قوت مییابد که بدانیم رییس اکثر این نهادهای امنیتی توسط شخص خامنهای تعیین و منصوب میشوند.
جالب اینجاست که در اوایل عمر جمهوری اسلامی، ادغام نهادهای امنیتی نیز مانند ادغام نهادهای نظامی مطرح بوده است. اکبر هاشمی رفسنجانی در این زمینه هم مطالبی را در کتاب خاطرات خود آورده است: «آقای ریشهری [وزیر اطلاعات وقت] آمد. از وجود مراکز اطلاعاتی در سپاه، وزارت کشور، ارتش و کمیته گله داشت که مانع تمرکز اطلاعات است و نیز از مسائل داخلی سپاه گفت و پیشنهاد داشت وزارت اطلاعات به صورت سازمان در آید و زیر نظر رئیس دیوان عالی کشور [قوه قضائیه] باشد.»
حال باید دید موازیکاری و تشدید اختلاف میان این همه نهاد امنیتی- نظامی که با خواست و پشتیبانی ولی فقیه مانند پیچک رشد کردهاند، آیا روزی به پای خود حکومت خواهد پیچید و آنها را در برابر هم قرار میدهد، یا اینکه همه آنها یکپارچه به دفاع از جمهوری اسلامی در برابر همه از جمله خود جامعه ایران خواهند پرداخت؟!
فعلا میتوان گفت، پاسخ فرماندهی ارتش به حسن عباسی که ویدیوی آن این روزها در شبکههای اجتماعی دست به دست میچرخد، در تکمیل سخنان حسن عباسی، رقابت و تضاد واقعی بین این دو نیروی نظامی را بیش از پیش به نمایش میگذارد. تضادی که در وظایف سپاه شامل «دخالت در سیاست و فرهنگ و سدسازی و اقتصاد و همه چیز»، و وظیفه ارتش شامل «دفاع از مرزهای کشور» به اوج خود میرسد.