سارا دماوندان – یکی از هیجانهایی که از بدو تولد همیشه همراه آدمیست، هیجان خشم است. این هیجان از دوران نوزادی با گریه خود را نشان میدهد و با بالا رفتن سن علائمش تغییر میکند.
هیجان خشم در کودکی با دعوا، لگد پرتاب کردن، گاز گرفتن، فریاد زدن، رنجاندن و یا به صورت تجاوز به حقوق دیگران مانند چیزی را به زور گرفتن خود را نشان میدهد. بیشتر پرخاشگریهای بین کودکان از نوع وسیلهای است. کودکان از یکدیگر اسباببازی میقاپند، همدیگر را هل میدهند تا به اسباببازی که میخواهند دست یابند اما به ندرت اتفاق میافتد که کودکان بخواهند به کسی آسیب برسانند یا از روی عصبانیت دست به پرخاشگری بزنند.
کنترل خشم در زمان کودکی همیشه برای والدین و اطرافیان یکی از مسائل مهم تربیتی به شمار میرود و برخی از خانوادهها در هنگام برخورد با این معضل دچار سرخوردگی و ناکامی میشوند. نفیسه باقری، کارشناس ارشد روانشناسی تربیتی و مدرس دانشکده روانشناسی دانشگاه آزاد واحد بهشهر در گفتگو با کیهان لندن به ارائه راهکار مناسب برای آرام کردن خشم کودک پرداخته است.
-به عنوان نخستین پرسش٬ خشم در زمان کودکی دارای چه علائمی است؟
-بعضی از کودکان ناگهان دچار خشم شدید میشوند، جیغ میزنند، گریه میکنند، روی شکم دراز میکشند٬ غلت میخورند و مشت و لگد میزنند. در این حالت مغز کودک کاملاً تحریک شده است، به طوریکه کودک کاملاً تعادل احساسی خود را از دست میدهد و نمیتواند خود را کنترل کند، نمیتواند صحبت کند یا چیزی بشنود.
-دلیل این همه بدخلقی چه میتواند باشد؟
-دلایل مختلفی میتواند داشته باشد. اما دانستن چند نکته در اینجا بسیار ضروری است. اگر فکر میکنید که کودکتان خیلی بداخلاقی میکند:
۱. وضعیت جسمیاش را بررسی کنید: ممکن است درد یا بیماری باعث این بدخلقی شده باشد.
۲. به وضعیت تغذیهاش توجه بیشتری کنید؛ گرسنگی طولانی، تغذیه نامنظم و کمبود برخی مواد غذایی میتواند باعث عصبی شدن کودک شود. همچنین مصرف زیاد مواد قندی و شیرینیها، نوشابههای گازدار، مواد نگهدارنده و شکلات و غیره میتواند بر خشم و عصبانیت کودک اضافه کند.
۳. خواب کودک را تنظیم کنید؛ خواب به موقع و منظم میتواند بیقراری کودک را کم کند.
۴. مراقب رفتارتان باشید. اگر خودتان زود از کوره در بروید نمیتوانید از کودک انتظار داشته باشید که خوددار باشد و رفتارهای پرخاشگرانه نشان ندهد. کودکان تمام رفتارهای ما را ضبط و در شرایط مشابه آنها را تکرار میکنند.
۵. تماشای فیلمها و کارتونهای خیلی هیجانی و همچنین بازیهای کامپیوتری خشن را محدود کنید.
۶. زبان کودکتان را یاد بگیرید؛ سعی کنید بفهمید کودک چه میخواهد و چه مشکلی دارد؟ گاهی کودک نمیتواند به خوبی مشکلاش را به شما بگوید.
۷. اعتماد به نفس کودک را بالا ببرید تا قدرت خودکنترلی بیشتری داشته باشد.
-چگونه لجبازی کودک را میتوان کاهش داد؟
-وظیفه اطرافیان در این حالت این است که به کودک کمک کنند تا آرام بگیرد. با این روش کودک مطمئن میشود که دیگران او را درک میکنند و درصدد برطرف کردن اضطراب او هستند. بدترین احساس کودک این است که ببیند در هنگام استرس و خشم شدید او، دیگران نیز عصبانی میشوند و او را سرزنش میکنند و بر سر او فریاد میکشند یا او را رها کرده و تنها میگذارند .
اولین نکته مهم دربارهی لجبازی کودکان این است که پدر و مادرها نباید با کلماتی تحکمآمیز مثل «نکن»، «بنشین»، «مگه نگفتم دست نزن» و «باز که تو آن را تکرار کردی» باعث شوند کودکشان لجبازی کند. کاملاً برعکس باید از جملات مثبت و شفاف استفاده کنند و پیشنهاد و جایگزینی به کودک بدهند. نکته مهم دیگر در کنترل رفتارهای کودک، هنر خنداندن است. وقتی کودک در شرایطی است که لج میکند باید بتوانید او را بخندانید. خنداندن کودکان در این شرایط واقعاً معجزه میکند. برای کودکان باید الگوی خوبی باشید٬ وقتی پدر و مادر با هم یا با کودک لجبازی و جر و بحث کنند کودک ناخودآگاه تمام رفتارهای والدین را در طول روز ضبط و آنها را تکرار میکند.
-اختلافات خانوادگی و طلاق یکی از دلایل پرخاشگری در کودکان و نوجوانان است٬ تاثیر این مساله را چگونه میبینید؟
– با اینکه کودکان نمیتوانند تعارض را درک کنند اما نسبت به تغییرات خلقی و سطح انرژی والدینشان واکنش نشان میدهند. آنان ممکن است اشتهای خود را از دست بدهند یا دچار اضطراب شوند. اثرات اختلافات خانوادگی و طلاق در سنین سه تا پنج سالگی در حدی است که کودکان به این اعتقاد میرسند که آنها موجب طلاق و جدایی والدینشان شدهاند. به طور نمونه ممکن است فکر کنند که اگر شامشان را خورده بودند پدر از آنها دور نمیشد. همچنین ممکن است که کودکان در چنین شرایطی به مرور افسرده یا خشمگین شوند.
بسیاری از روانشناسان معتقدند سازگاری نسبت به جدایی و طلاق برای کودکان پایه ابتدایی مدارس، از کودکان کوچکتر یا بزرگتر مشکلتر است. کودک بالای هفت سال به اندازه کافی بزرگ است تا درد و رنج ناشی از جدایی والدینش را درک کند و در عین حال برای درک یا کنترل واکنش نسبت به این درد و رنج، خیلی کم سن و سال است. کودک در این سن ممکن است احساس طردشدگی از سوی والدی که او را ترک کرده است داشته باشد اما از سردرد یا دلدرد شکایت کند.
نوجوانان ده تا نوزده سال خشم، ترس، تنهایی، افسردگی و گناه را با جدایی والدینشان تجربه میکنند. نوجوانانی که درگیر طلاق و اختلافات والدین می شوند انرژی پایینی دارند و میزان اضطراب بالایی را تجربه میکنند. درک عواملی که به جدایی والدین منجر شده و به یاد آوردن استرس طلاق ممکن است به توانایی نوجوان در حل مشکلات در خانوادهاش آسیب بزند.
-دعواهای میان خواهر و بردار نیز میتواند از دلایل خشم کودک باشد. برای پیشگیری از این مشکل چه باید کرد؟
-برای پیشگیری از این مشکل بهتر است تا حد امکان از دخالت در دعواهای جزئی کودکان خودداری شود. آنها در بیشتر مواقع خیلی زود به توافق میرسند و بدون نیاز به دخالت والدین دوباره با هم مشغول بازی میشوند. در مواردی که دعوا ادامه پیدا میکند بدون اینکه دنبال مقصر باشید اسباببازی یا وسیله ای که سر آن دعوا کردهاند را از هر دو بگیرید و تا یک ساعت به هیچکدام ندهید. بعد از یک ساعت اسباببازی را به آنها بدهید اما بگویید باید نوبتی با آن وسیله بازی کنند یا هر دو با هم از آن استفاده کنند، در غیر این صورت دوباره اسباببازی را خواهید گرفت. برای اینکه کودکان نوبتی بازی کردن را یاد بگیرند از یک ساعت زنگدار یا زمان گوشی موبایل استفاده کنید. یکی از کودکان با اسباببازی مشغول بازی شود و زمان را روی پنج دقیقه بگذارید وقتی زنگ زد به کودکان بگویید حالا نوبت نفر دوم است. دوباره زمان را روی پنج دقیقه تنظیم کنید. چند بار که از این روش استفاده کنید کودکان به خوبی مفهوم بازی نوبتی را یاد میگیرند و دیگر لازم نیست برای آنها محدودیت زمانی بگذارید.
اگر فرزندانتان خیلی با هم دعوا میکنند احتمالاً هنوز یاد نگرفتهاند چطور با هم بازی کنند. سعی کنید بیشتر با آنها بازی کنید تا بازی کردن را به آنها یاد دهید به طور مثال مادر میتواند به همراه فرزند کوچکتر نقش شاگرد را بازی کنند و فرزند بزرگتر نقش معلم. به این ترتیب کودکان یاد میگیرند که در نبود مادر همین بازیها را ادامه دهند. کودکان وقتی با یکدیگر همبازی میشوند صمیمیت بیشتری بینشان ایجاد میشود و کمتر با هم دعوا میکنند.
البته والدین نباید با توجه بیش از حد به یکی از فرزندان، باعث حسادت فرزند دیگر شوند. این کار فقط باعث میشود کودکان برای جلب توجه والدین٬ بیشتر با هم رقابت کنند و فرزند بزرگتر معمولاً با اذیت کردن فرزند کوچکتر توجه مادر یا پدر را جلب میکند و فرزند کوچکتر هم با گریه و زاری سعی میکند حمایت پدر یا مادر را به دست آورد.
-با کودکانی که می خواهند همه چیز را با جیغ و گریه به دست آورند چگونه باید رفتار کرد؟
-وقتی یک کودک با جیغ زدن یا پرخاشگری به خواستههای خود میرسد٬ یاد میگیرد که این رفتار را تکرار کند. اگر پدر یا مادر به جیغ زدن فرزند خود توجه کنند این رفتار را در او تقویت میکنند. در چنین وضعیتی باید از تکنیک «نادیده گرفتن» استفاده کرد. یعنی در کنار او هستیم ولی نه به او نگاه میکنیم، نه با او حرف میزنیم، فقط خودمان را مشغول میکنیم بدون اینکه با او ارتباط برقرار کنیم. در این صورت کودک متوجه میشود بدون ارتباط با پدر و مادر هیچ لذتی برایش وجود نخواهد داشت. اگر این کار را ادامه دهید کودک رفتار ناپسندش را ترک میکند. در کنار نادیده گرفتن، باید به تقویت رفتارهای مثبت کودک هم توجه کنید تا میزان پرخاشگری کم شود. باید کاری کنید که کودک حس کند راه دیگری نیز وجود دارد که میتواند به پدر و مادرش نزدیک شود و با داد و فریاد به هیچ نتیجهای نمی رسد.
-برای کنترل خشم کودکان پرخاشگر چه بازیهایی را پیشنهاد میکنید؟
-بستگی به سن کودکان دارد، وقتی کودک سه تا پنج سال خشمگین میشود، یک ظرف حباب درست کنید و به او بدهید. لازمهی حباب درست کردن، تمرکز بر تنفس است. تنفس آرام و شمرده، احساسات خروشان کودک را آرام می کند. به مدت چند هفته روزی یک دقیقه با فرزندتان حباب درست کنید. بعد از اینکه حباب درست کردن را یاد گرفت از او بخواهید با کمک گرفتن از قوه تخیلش، حبابهای متفاوتی درست کند. لطافت حبابها و تلاش برای ساخت آنها روحیه کودک را آرامتر می کند.
همچنین در این سن کودکان از بازی با گِل یا خمیر لذت میبرند چرا که بازی با آنها از نظر حس لامسه لذتبخش است. در ضمن گرد کردن٬ تغییر دادن و شکل ساختن باگِل یا خمیر، روزنهای برای برونریزی احساسات پرخاشگری است. کار با گِل و خمیر به ظاهر بیان احساسات و مفاهیم مربوط به آن را تسهیل می کند.
برای پایین آوردن خشم گروه سنی بالای ۴ سال بازی با بادکنک میتواند بسیار موثر باشد. اگر فرزند شما خیلی زیاد عصبانی میشود و در زمان عصبانیت زیاد داد و بیداد میکند این بازی کمک میکند تا خود را بهتر کنترل کند. ابتدا یک بادکنک را کامل باد کنید و سرش را گره بزنید. بادکنک را به کودک بدهید و از او بخواهید که با فشار دستش آن را بترکاند. برایش توضیح دهید که وقتی آدم عصبانیتش را با داد و بیداد نشان میدهد مثل این بادکنک است که میترکد و هم خودش آسیب میبیند و هم دیگران از صدایش ناراحت میشوند. دوباره یک بادکنک دیگر باد کنید و این بار سرش را گره نزنید، سر بادکنک را دست کودک بدهید و از او بخواهید که آرام آرام بادش را خالی کند. سپس به او بگویید که ما میتوانیم عصبانیت خودمان را به اینصورت خالی کنیم٬ بدون اینکه بترکیم و داد و بیداد کنیم. در ادامه به کودک بگوییم برای اینکه عصبانیت ما کم شود میتوانیم کمی آب بخوریم، راه برویم، به یک بالش مشت بزنیم، چند تا حباب بترکانیم و یا مثل لاکپشت در لاک خودمان فرو رویم تا کمی حالمان بهتر شود.
کودکان ۶ تا ۸ سال: کودک در این رده سنی یاد میگیرد افکارش را مدیریت کند و حتی تغییر دهد. ابتدا با حوصله به او کمک کنید محرکهای خشمش را بشناسد. مثلا ممکن است هنگامی که کسی او را هل میدهد یا با عنوان زشتی صدایش میزند یا مسخرهاش میکند، عصبانی شود. به او یاد دهید چطور بر خشمش غلبه کند و به او بفهمانید در برخوردهای اجتماعیاش باید صبور باشد و قبل از هر اقدامی، نفسی عمیق بکشد و اگر میتواند چند قدم از آنچه عصبانیاش کرده است٬ فاصله بگیرد و در دلش جملههای آرامکننده تکرار کند مانند: «از پسش برمیام» یا «مهم نیست». در نهایت هم رفتارهای عاقلانه و مودبانه را به او آموزش دهید٬ به عنوان مثال «این توپه منه لطفاً پسش بده» یا «چه حرف زشتی زدی، من این طوری حرف نمیزنم». به کودک یاد بدهید قرار نیست کسی با خشونت بیشتر برنده شود. علایم جسمی عصبانیت را به او بیاموزید. به فرزندتان بگویید هر وقت کسی عصبانی میشود بلندتر حرف میزند، صورتش قرمز میشود، دستهایش را هنگام صحبت به شدت تکان میدهد، ضربان قلبش بالا میرود، اخم میکند، دهانش خشک میشود و تند تند نفس می کشد، سپس از او بخواهید اگر این علایم را در خودش دید، یاد توصیههای شما بیافتد.
کودکان ۹ تا ۱۲ سال: به فرزندانتان بیاموزید قبل از هر کاری به خصوص واکنشهای خشمگینانه فکر کنند. این بار که فرزندتان با یکی از همسالانش دعوایش شد، بگذارید تا هرجا که میخواهد پیش برود سپس از او بپرسید: «دعوایت را کردی؟ عصبانیتت را نشان دادی؟ نتیجه چه شد؟ مشکلتان حل شد؟ برای حل این ناآرامی ها چکار میخواهی بکنی؟ اگر دوباره دعوایت شد هم میخواهی همین رفتار زشت را داشته باشی؟». با کمک این روشها احتمالاً خواهید توانست کودک خود را در کنترل خشمش یاری کنید.
-توصیه شما به عنوان یک کارشناس به پدران و مادران چیست؟
-در زندگی هر پدر و مادری، هر چقدر هم صبور و آرام باشید لحظههایی پیش میآید که کنترل خود را از دست میدهید و به قول معروف جوش میآورید. این جوش آوردنها تاثیر منفی بر فرزند دارد و باعث لجبازی و بهانهگیری و غرغر کردن کودکان میشود. پس لازم است که میزان تحمل خود را بالاتر برده و کمتر عصبانی شوید. برای کنترل بهتر خود در این شرایط یادتان باشد که بچه، بچه است. اگر کاری میکند اقتضای سن و سالش است و نمیخواهد شما را آزار دهد یا ناراحت کند.
* وسواس و کمالگرایی را در خود کم کنید. خانه کاملاً مرتب، لباسهای تمیز، رفتار کاملا کنترل شده، برنامهریزی منظم، دکوراسیون و تزئینات خانه و خیلی چیزهای دیگر را باید فعلا فراموش کنید.
* با کودک جر و بحث نکنید و خودتان را در موقعیت عصبانی شدن قرار ندهید. خیلی وقتها با نادیده گرفتن یک رفتار بد کوچک میتوان قضیه را تمام کرد.
* وقتی شرایطی پیش میآید که احساس میکنید کنترلتان را از دست دادهاید از روشهای آرامکننده استفاده کنید٬ به عنوان مثال از جایی که هستید بلند شوید و کمی راه بروید، آب سرد به صورتتان بزنید و سه بار نفس عمیق بکشید.
* در شرایطی مثل خستگی زیاد، دوران پریود ماهانه٬ در زمان بیماری و غیره مدام با خود تکرار کنید که مشکل از بچه من نیست. من خودم آرام نیستم.
* اگر با کمک این نکات باز هم نمیتوانید خود را کنترل کنید و مرتباً از کوره در میروید بهتر است از یک روانشناس کمک بگیرید تا اضطرابتان را کم کنید و بتوانید بهتر خود را کنترل کنید.