کامیار بهرنگ- مشکل لغو کنسرتها در ایران موضوع جدیدی نیست. اما همواره فراز و نشیبهای آن همراه با حاشیه بوده و گاه تبدیل به نزاعی سیاسی میان گروههای درون نظام شده است.
این روزها اظهارات علمالهدی، امام جمعه و روحانی واپسگرای مشهد و موج حمایت دیگر امامهای جمعه در رسانههای متعددی بازتاب داده شده است. عقبنشینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی توسط برخی نیروهای هوادار دولت توجیه شد و برای مثال علیاضعر شفیعیان، مدیرمسئول سایت «انصاف نیوز» عقبنشینی علی جنتی را حاصل «هوشمندی» او دانسته و نوشته است: «اما هوشمندی آقای وزیر اینجا بود که کوتاه آمدن او باعث موجی علیه این تصمیم شد. خب اگر این تصمیم را نمیگرفت هم تفاوتی نمیکرد و آقای علمالهدی کار خود را میکرد اما این موضعگیری باعث شد سیلی از این سمت بیاید و ادامه هم دارد».
اما حتی خود حسن روحانی هم عقبنشینی وزیرش را تحمل نکرده و در سخرانیاش واکنش علی جنتی به سخنان امام جمعه مشهد را به نوعی بیقانونی و «کوتاه آمدن و عقبنشینی» نامید.
از سوی دیگر جعفر دولت آبادی، دادستان تهران نیز وارد ماجرا شده و برای برگزاری «بدون مشکل» کنسرت در تهران شرطهایی را تعیین کرده است. او در مصاحبه خود «تضمین و تأمین امنیت مراسم از سوی استاندار یا فرماندار تهران، تضمین سلامت محتوای برنامه ارائه شده توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و ضبط رسمی مراسم از سوی پلیس» را به عنوان پیششرط مطرح کرد تا به گفته او «از بروز مشکلات در کنسرتها اقدام پیشگیرانه» صورت گیرد.
حسین زمان که سالهاست مجوز انتشار آلبوم و برگزاری کنسرت او روی میز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خاک میخورد در گفتگو با کیهان لندن اقدامات و پیشنهادهای صورت گرفته را «امر تازهای از سوی نهادهای فراقانونی» ندانست و گفت: «من پیش از این هم بارها موضع خودم را به صراحت در مورد برخوردهایی که با موضوع موسیقی میشود، اعلام کردهام. پیش از هر چیزی ریشه این داستان در جایی است که قدرت را در دست خود دارد. من اعتقاد ندارم که قدرت در دستان دولت است و با اینکه ما قوه مجریه، مقننه و قضائیه داریم اما قدرتهایی فراتر از آنها در کشور ما وجود دارد که آنها حرف آخر را میزنند. با این پیشزمینه باید بگویم آن کسانیکه فراقانونی عمل کردهاند و عمل میکنند و به نوعی قدرت مطلق در مملکت هستند با موسیقی مشکل ریشهای داشته و اعتقادی کلا به موسیقی ندارند. بر همین اساس آنها دلشان برای موسیقی نمیسوزد و حتی میتوانم بگویم تعداد بسیار زیادی از آنها سالهاست که به دنبال حذف موسیقی هستند؛ اما از آنجاکه حذف موسیقی ممکن نیست، دائم در حال ضربه زدن و سنگاندازی به بزرگان موسیقی ایران هستند تا به نوعی فعالیتهای عرصه موسیقی را تضعیف کنند. شما نگاه کنید که هنوز تکلیف حرام و حلال بودن موسیقی در کشور ما مشخص نیست، صدا و سیما پس از سالهای طولانی بعد از انقلاب همچنان سازها را نشان نمیدهد و تمام مسائلی که این روزها بسیاری از آن مطلع هستند نشان میدهد که هر مجرایی که در دست آن قدرت مطلق قرار دارد به شکلی در تلاش است تا مقابل موسیقی بایستد. اگر هم مواقعی لازم است که دست موسیقی باز باشد تنها به دلیل استفاده ابزاری از آن است. برای مثال زمان نزدیک شدن به برگزاری انتخابات و مواردی از این دست که میخواهند نظرات مردم را جذب کنند از موسیقی به عنوان یک ابزار استفاده میکنند.
بنابراین از دید من خیلی عجیب هم نیست که این روزها شاهد قشونکشی در مقابل موسیقی هستیم. این امر سابقهای قدیمی دارد که حالا به دلیل همان عدم باور، با حالتی گاه خشن و غیرانسانی موضعگیری میکنند. امروز یک جنبهی سیاسی هم به ماجرا اضافه شده است و به هر حال جماعتی که به آنها اشاره شد در کنار گروه دیگری که میخواهد به دولت فعلی ضربه بزنند از این شرایط سوء استفاده میکنند و با تخریب برنامههای هنری میخواهند چهره دولت را هم مخدوش کنند و اینها همه دست به دست هم داده و این مشکلات را به وجود آورده است».
حسین زمان در بخشی دیگر از مصاحبه با کیهان لندن پیرامون پیشنهادهای جعفر دولتآبادی بخصوص اعلام شرط اعطای مجوز به شرط «ضبط رسمی» توسط پلیس گفت: «مشابه این پروسه پیش از این هم وجود داشته است. هر زمانی که میخواستند برای گروهای خاص مجوز صادر کنند یکی از اسناد و مدارکی که مطالبه میکردند عکس اعضای گروه با همان لباسهایی بود که بنا بود روز کنسرت به تن داشته باشند. حتی میگفتند زمانی که تمرین انجام میدهید هم باید فیلمبرداری شود و آن فیلم در اختیار مقامات مسئول قرار گیرد و بعد هم روز اجرا باید به همان ترتیبی که فیلم گرفته شده و بر فرض اصلاحات و تذکرات دریافتی اجرا شود.
در واقع این فشارها به روی گروههای موسیقی پیش از این هم وجود داشته اما اینکه همه زیر بار بروند هم مسئله بود. برای مثال خود من هیچ زمانی حاضر به انجام این کار نشدم و شاید به همین دلیل بود که از گذشته در مقابل من موضعگیری میشد. این را هم باید اضافه کنم که قبلا البته انعطافهایی هم وجود داشت اما احتمالا امروز با این سخنان در تلاش هستند تا برخوردهای جدیتری انجام دهند و به نوعی سنگاندازیها را تشدید کنند. این برخوردها نوعی بیاحترامی به هنرمند است، اینکه به هنرمند بگویند شب اجرا ما فیلمبرداری میکنیم تا اگر مشکلی بود، با هر مقامی که باشد برخورد کنیم. این برخوردهای پلیسی و امنیتی را وارد امور هنری کردن شایستهی جامعه ما نیست».
این هنرمند که سالهاست موفق به دریافت مجوز انتشار آلبوم و برگزاری کنسرت نشده است در مورد لغو کنسرتی که هنرمندان ماهها تمرین کردهاند، هزینههای تهیه سالن را متحمل شده، و بلیت هم فروختهاند و بعد با یک سخنرانی امام جمعه کنسرت لغو میشود و تمام زحمات آنها به هدر میرود، گفت:
«این موضوع همانطور که در ابتدای صحبتها به آن اشاره کردم مساله عوامل، افراد و ارگانهایی هستند که قدرت واقعی و مطلق را در دست دارند. افرادی که میتوانند به صورت فراقانونی عمل کنند و شما به یکی از نمونههای آن اشاره کردید؛ در بسیاری از شهرهای ما امامان جمعه در بسیاری از موارد نسبت به مصوبات قانونی حق وتو دارند. با اینکه این حق در جایی مکتوب نشده اما در عمل این اتفاق میافتد و به همین راحتی و با یک جمله میتوانند تمام مجوزها را زیر پا بگذارند و کسی هم، حتی رئیس جمهوری، نمیتواند در مقابل آنها بایستد. این آفتیست که امروز جامعه ما گرفتار آن شده و من انتظار داشتم که دست کم دولت آقای روحانی و وزیر ارشاد اینقدر مقابل مسائلی از این دست عقبنشینی نکنند.»
حسین زمان در پایان گفتگو با کیهان لندن تأکید میکند: «زمانی که وزیر ارشاد اینگونه در مقابل سخنان امام جمعه مشهد کوتاه میآید و خواستههای میلیونها ایرانی را نادیده میگیرد در روزهای آینده و بر سر مسائل دیگر هم کوتاه خواهند آمد و این مشت نمونه خروار است. به باور من از فردا آقای جنتی دیگر مجبور خواهد بود که در مقابل بسیاری دیگر از این دست افراد تمکین کند و به این ترتیب بسیاری از مسائلی که که جزو وظایف ایشان است در بیرون از ساختمان وزارتخانه تعیین تکلیف خواهد شد. این کوتاه آمدن با اینکه موضوع تازهای نبود اما ضربهی بزرگ دیگری بود».