هر چهار سال یک بار برای مدت چند هفته وقت ما به توجه به نتایج ارزشمند، کار دشوار، درد، افتخار و شکست در مسابقات ورزشی حیرتانگیز میگذرد. امسال نباید از اخبار خوب غفلت کنیم و تنها به نتیجۀ مسابقۀ یک ورزشکار اکتفا نماییم بلکه گروه زنان ورزشکار را به نظر آوریم.
در هر دوره مسابقات المپیک، ما شاهد افزایش روزافزون تعداد بانوان ورزشکار بودیم. امسال گروه زنان تقریباً معادل مردان و در واقع ۴۶درصد شرکتکنندگان در المپیک بود. در المپیک گذشته در لندن تعداد زنان ۵۵درصد مردان بود. هنگامی که این آمار را با آمارهای المپیک ۱۹۸۴ (۲۳درصد) و ۱۹۹۶ (۳۴درصد) مقایسه کنیم به اهمیت توجه زنان نسبت به ورزش و افزایش تمایل آنان به شرکت در مسابقات المپیک پی میبریم. هر سال تعداد بیشتری از زنان در المپیک شرکت میکنند و به آرزوی خود جامۀ عمل میپوشانند. در المپیک جوانان ۲۰۱۴ در نایکینک (چین) تعداد دختران جوان ۴۶درصد بود.
برای زنان آمریکایی که در المپیک شرکت کردند جای شادمانی بیشتری وجود دارد. در المپیک سال ۲۰۱۲ در لندن تعداد زنان آمریکایی شرکتکننده در مسابقات به تعداد مردان بود. این زنان ۵۶درصد مدالهای آمریکا را بردند. از آن مهمتر ۶۳درصد مدالهای طلای آمریکا را زنان آمریکایی بردند. در مسابقات المپیک ریو، زنان در رشتههای ژیمناستیک، شنا، بسکتبال، بوکس، پاروزنی و ورزشهای سهگانه: کشتی، دوچرخهسواری و تیراندازی درخشیدند. بار دیگر ۵۴درصد مدالهای آمریکا نصیب زنان شد و بخصوص ۶۱درصد از این مدالها، مدال طلا بود.
به دنبال پیروزی زنان آمریکا در رشتۀ بسکتبال در المپیک ۱۹۹۶ آتلانتا، زنان برای ششمین بار متوالی در ریودو ژانیرو قهرمان المپیک شدند. آنان در مسابقات جهانی یازده بار قهرمان جهان شدهاند. در ماه اوت در نخستین مسابقۀ پاروزنی، گروه هشت پاروزن تیم آمریکا، بر دیگر تیمهای شرکتکننده پیروز شد.
چرا زنان آمریکایی نیرومندند؟
بدون تردید نخستین دلیل پیشرفت ورزشی زنان آمریکایی آن است که آمریکاییان ملتی ثروتمندند و برایشان امکانپذیر است که برای ورزشکاران خود سرمایهگذاری کنند. زنان آمریکایی از آن جهت نیرومندند که طی سالیان دراز به آنان امکان و فرصت داده شد که نیرومند باشند و شکوفا شوند و گل کنند.
ولی واقعیت از این بیشتر است. این موفقیتهای بی شمار، در عین حال مرهون سیاستی خاص است که آن را «اصل۹» مینامند و این اصل که در سال ۱۹۷۲ بهاجرا گذاشته شده از دولت میخواهد که دربارۀ ورزشکاران مرد و زن به یک نسبت سرمایهگذاری کند.
اصل۹ هرگونه تبعیضی را به بهانۀ جنسیت (مرد یا زن بودن) در هر گونه برنامه یا فعالیتهای آموزشی که از بودجه فدرال آمریکا کمک میگیرند منع میکند. خوشبختانه این اصل شامل برنامههای ورزشی بانوان نیز میشود.
اصل۹ چه تحولی به وجود آورد؟
از سال ۱۹۷۲ به خاطر ازدیاد منابع مالی و امکانات آموزشی در نتیجه اجرای آن، تعداد دخترانی که در مدارس ابتدایی به ورزش میپردازند ۵۴۵ درصد و به دختران دانشآموز در دبیرستان ۹۹۰ درصد افزوده شده است.
دخترانی که ورزش میکنند مدت درازتری در مدرسه میمانند. کمتر بیمار میشوند. به تعدادی بیشتر و با موقعیتی بالاتر وارد بازار کار میشوند و امکان پیدا کردن شغلی با شرایط بهتر و بالاتر دارند. احتمال این که این دختران ورزشکار به مدیریت و رهبری برسند بیشتر است.
پژوهشها به طور روشنی نشان میدهد که ۹۴درصد از بانوانی که به ریاست و یا اشتغال کارهای مهم رسیدهاند در دوران تحصیل خود ورزش میکردهاند و تقریباً نصف این گروه ورزش را در دانشگاه نیز دنبال میکردهاند. ما نیاز به اشخاصی داریم که ورزش کرده و توفیق جشن گرفتن برای موفقیت ورزشی خود را داشته باشند. چالاک و با انضباط باشند و این همه صفاتی است که به آن نیاز داریم و این صفات از طریق ورزش به دست میآید.
باید توجه داشت که تشویق زنان برای انجام فعالیتهای ورزشی، تنها به حال خود آنان سودآور نیست بلکه برای کشور نیز سودمند است. پشتیبانی از ورزش زنان، بانوانی نیرومندتر برای اشتغال به کار مناسبتر، جامعهای تواناتر و اقتصادی شکوفاتر به وجود میآورد. پژوهشهای مؤسسۀ پیترسون در این زمینه به این نتیجه رسیده است که سرمایهگذاری در ورزش دختران از نظر توسعه، نتایج مطلوبتری دارد و به طور کلی موجب پیشرفت اقتصاد کشور میشود. بنا بر نتیجۀ مطالعات پژوهشگاه مککینزی، مشارکت این گونه زنان که پویایی اقتصاد را به همراه میآورد، موجب خواهد شد که در سال ۲۰۲۵ به میزان ۱۲تریلیون به تولید و اقتصاد جهانی افزوده شود.
موسسه پیترسون نیز به این نتیجه رسیده که دسترسی بیشتر زنان به آموزش و نیروی کار، با توفیق بیشتر آنان در مسابقات المپیک و بردن تعداد بیشتری مدال، ربط دارد. از همه مهمتر، این توجه بیشتر ما را به سوی دور مطلوبی میبرد که در آن غرور ملی آمیخته با شناسایی و درک بیشتر زنان میتواند در تغییر سیاست عمومی اثربخش باشد.
در مسابقات المپیک امسال، زنان هندی دو مدال یکی در کشتی و دیگری در بدمینتون به دست آوردند. بنا بر یک برآورد، این پیروزیها روحیه ملی هند را بالا برد و در آن کشور نوعی احساس غرور ملی به وجود آورد. قابل تصور نیست که این ملت یک میلیارد نفری اگر در زمینۀ ورزش سرمایهگذاری کند و این عامل را مورد توجه قرار دهد چه تحولی در جهان به وجود خواهد آورد و چنانچه برای این زنان قهرمان و دیگر زنان هندی به همان میزان مردان سرمایهگذاری گردد، چه قهرمانانی از میان آنان سر برخواهند داشت.
برنامهــ سیاست
به طور کلی آنچه امروز برای پشتیبانی از ورزش زنان انجام میشود، شایان توجه بسیار است.
در آغاز بازیهای المپیک، یک برنامه به نام «یک برد به برد دیگر» اجرا میشود. این برنامه به وسیلۀ «بخش زنان» ملل متحد پیشنهاد شد و مورد توجه کمیتۀ بینالمللی المپیک و بسیاری از سازمانهای غیردولتی قرار گرفت. یکی از مهمترین نکاتی که در این زمینه مورد توجه قرار گرفت کمبود اطمینان دخترانی است که به سن بلوغ میرسند. تقریباً نصف دختران ورزش را ترک میکنند.
این برنامه از هم اکنون در برزیل آغاز شده و پیشبینی میشود که موجب کمک به ۲۵۰۰ دختر آماده و علاقمند به ورزش گردد. توسعۀ آن به دیگر کشورها، میراث المپیک ریو خواهد بود. هدف واقعی اجرای این برنامه آن است که تا سال ۲۰۳۰ حقوق مردان و زنان به طور مساوی اجرا شود.
تمام هدف این است که دختران به سوی ورزش گرایش پیدا کنند. بخش مهمی از این برنامه به وسیلۀ شرکتهای مختلف غربی اجرا میشود. این به راستی مایۀ خوشحالی است ولی باید بیشتر اقدام کرد. باید این تلاشها را با پشتیبانی سیاست عمومی و دولتی و تضمین تساوی کامل حقوق زن و مرد افزایش داد.
تهیه و تدارک اصل ۹ آمریکا که اکنون به صورت موضوعی عادی درآمده است، مدت زمانی بس دراز را به خود اختصاص داد. چهل و چهار سال طول کشید تا سرانجام اصل ۹ به تصویب رسید و با این همه هنوز پروندههایی وجود دارد که باید دربارۀ تساوی حقوق زن و مرد در آنها تصمیم گرفته شود. ولی مهم این است که این اصل وجود دارد و بر اساس آن میتوان اقدام کرد.
عین همین سیاست و برنامه ممکن است در هر کشور در حال توسعهای قابل اجرا نباشد. ولی بدون تردید اجرای چنین برنامهای در دیگر کشورهای غربی، ملل در حال توسعه را نیز به اهمیت اجرای آن آگاه میسازد.
جهش همگانی و جهانی
برنامه «هدفهای توسعه پایدار» سازمان ملل متحد که بهوسیلۀ ۱۹۳ کشور امضا شده است، ۱۷ هدف را مورد نظر دارد که یکی از آنها اجرای برنامۀ تساوی بین زن و مرد در سطح جهانی و همچنین قدرت قائل شدن برای زنان است (هدف پنجم). چه راهی بهتر از این میتوان یافت که با تکیه بر این برنامه، موجبات تشویق زنان را به ورزش فراهم آورد. هدف هفدهم این برنامه، ایجاد همکاری و تلاش مشترک با مؤسسات بازرگانی و صنعتی جهان است تا ما را در اجرای این اهداف یاری دهند.
علاوه بر آمریکا، برخی از کشورها اجرای این برنامه را آغاز کردهاند. اسپانیا شمار چندی مقررات را به تصویب رسانده تا دسترسی زنان را به ورزش تسهیل کند.
در برنامه توسعه ورزش کشور آفریقایی تانزانیا ایجاد تسهیلات ورزشی برای زنان پیشبینی شده است. توافقنامههای سازمان ملل متحد، اعلامیۀ جهانی حقوق بشر و حتی منشور ملل متحد، نوزده کشور عضو را متعهد میسازد که تساوی کامل زنان و مردان را از نظر حقوق اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در کشور خود اجرا کنند که دسترسی مساوی به ورزش نیز بخشی از آن را تشکیل میدهد.
آیا میتوانیم بیش از این انجام دهیم؟
سازمانهای بینالمللی اهمیت سیاستهای عمومی و دولتی را برای تساوی بین زن و مرد مورد پذیرش قرار داده اند و مخصوصاً براین نکته تأکید میکنند که زنان باید حقوق مساوی بیشتری با مردان داشته باشند. این امر بخصوص در مورد ورزش زنان صادق است. هزینه کردن برای تساوی مرد و زن موجب پیشرفت اقتصادی بیشتر میشود و بنابراین هر قدمی که در این راه برداشته شود سبب تعادل بیشتری در جامعه و بهبود وضع اقتصادی هر کشور خواهد شد.
*منبع: فوروم اقتصادی جهان