زَلمِای خلیلزاد نماینده پیشین ایالات متحده آمریکا در سازمان ملل متحد در مقالهای در مجله «پولیتیکو» با اشاره به آخرین سفرش به عربستان که به تازگی صورت گرفت، نوشته در دیداری که با ملک سلمان و شاهزاده نایف و محمد بن سلمان جانشین ولیعهد و چندین نفر از وزرا داشته «با اعترافی تکاندهنده» روبرو شده است.
به گفته او در گذشته «هر بار که مسئله حمایت مالی سعودیها از افراطگرایان اسلامی را طرح میکردیم، پاسخی جز انکار نمیگرفتیم، اما این بار یکی از مقامات عربستان به من اعتراف کرد که ‘فریبتان دادیم’». او توضیح داد که عربستان حمایت خود از افراطگرایان اسلامی را در اوایل دهه ۶۰ میلادی و در جهت مخالفت با ناصریسم آغاز کرده بود [ناصریسم که ایدئولوژی سیاسی- اجتماعی برخاسته از تفکرات جمالعبدالناصر در مصر بود، تهدیدی برای عربستان سعودی به حساب میآمد.]
خلیلزاد در مقاله خود ادامه میدهد، رهبران سعودی عنوان کردند که حمایتشان از افراطگرایان راه مقاومتی در برابر اتحاد جماهیر شوروی و عمدتا در جهت همکاری با ایالات متحده در مناطقی چون افغانستان در دهه ۸۰ بوده که بعدها در رقابت ژئوپولیتیک میان ایران و عربستان، علیه جنبش شیعیِ مورد حمایت ایران به کار گرفته شد.
زلمای خلیلزاد با طرح این پرسش که «این رکگویی برای چیست؟» مینویسد، در وهله اول باید بپرسیم که این سیاست جدید به واقع تا کجا میتواند پیش برود. هنوز ابهامات زیادی درباره این موضوع وجود دارد که آیا سعودیها به برخی از گروههای افراطگرای سنی مانند جبههالنصره در سوریه پولی میپردازند یا خیر. اینطور که سعودیها میگویند رویکرد اخیر بخشی از تلاشهای رهبری این کشور برای ایجاد آیندهای تازه برای عربستان است که اصلاحات اقتصادی گسترده از جمله آنهاست. سعودیها در شیوه تفکر جدیدشان افراطگرایان اسلامی را یکی از دو تهدید عمدهای میدانند که حکومت پادشاهی این کشور با آن روبرو است، تهدید دوم برای آنها، ایران است.
به نوشته خلیلزاد، نوسازی و اسلامگرایی همواره در کشورهای اسلامی با یکدیگر در نزاع بودهاند. ریاض نوسازی را ابزاری میداند که دولت سعودی میتواند با آن در درازمدت افراطگرایی را شکست دهد و در عین حال بخش خصوصی پویایی را بپروراند و بر مسائل و تعارضات اقتصادی که در راه هستند نیز غلبه کند.
اسرائیل و عربستان هر دو از سوی ایران و داعش احساس خطر میکنند و دشمنی دیرینه آنها نمیتواند مانعی بر سر راه همکاریهای بیشتر این دو دولت باشد. عربستان با صراحتی کمسابقه اعلام کرده است که اسرائیل را دشمن نمیداند و هیچ برنامه احتمالی نظامی علیه اسرائیل ندارد. لحن آنها در تاکید بر پیشبرد مسئله فلسطین به طور محسوسی دیگر رنگ و بوی هیجانی گذشته را ندارد. اولویت آنها در حال حاضر، شکست داعش و عقب راندن ایران از موضع قدرت است.
زلمای خلیلزاد در پایان با نتیجهگیری درباره اینکه میبایست اقدامات اصلاحی عربستان را مورد حمایت قرار داد چرا که میتواند الگویی برای کشورهای عربی و اسلامی شود، مینویسد، با وجود اینکه ملاقات با مقامات سعودی مرا متقاعد کرد که آنها طرح نوسازی خود را به طور جدی و حرفهای دنبال میکنند، اما همانطور که گفتم دلایل زیادی وجود دارد که در مورد موفقیت نهایی تردید داشته باشیم. ولی اگر تلاشهای اصلاحی به نتیجه برسد، عربستان مترصد است که از گذشته نیز قدرتمندتر شود و نقش مهمتری برای توازن قدرت با ایران و حتی شاید مذاکره برای پایان دادن به جنگهای داخلی در منطقه، ایفا کند. موفقیت عربستان میتواند در مورد نحوه پیگیری اصلاحات، مدلی برای سایر کشورهای عربی و اسلامی شود. کشورهای جهان و منطقه در موفقیت عربستان سهمی بهسزا دارند و باید برای تشویق و حمایت آن در این مسیر جدید، هر کاری که از دستشان برمیآید انجام دهند.
*ترجمه و تنظیم: برزو فارسی