در گفتگو با امیر رزاقی، پژوهشگر اجتماعی ساکن تهران؛ سالمندانی که سر راه گذاشته می‌شوند

● ایران جزو آن دسته از جوامعی است که به سوی سالمند شدن در حال حرکت است
● یک سوم جمعیت سالمندان، یعنی حدود ۲۸ درصد سالمندان از نظر معیشتی در فقر و وضعیت بدی به سر می‌برند و نیازمند حمایت‌های دولتی هستند
● افزایش میزان واگذاری سالمندان رهاشده به مراکز نگهداری در سال‌های۱۳۶۵ تا ۱۳۹۰ نگرانی کننده است و در آینده تعداد سالمندان رها شده در کشور افزایش خواهد یافت

یکشنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۵ برابر با ۰۹ اکتبر ۲۰۱۶


فیروزه رمضان‌زاده- ۷۵ پاییز را پشت سر گذاشته، از قاب پنجره اتاقش، چشم‌های کم‌سویش را به سوی روشنایی نیمه‌جان غروب می‌چرخاند، هر روز چشم به در، بر روی صندلی‌اش می‌نشیند، به چارچوب در خیره می‌شود که شاید این هفته پسرهایش به دیدنش بیایند. سایه‌ هیکل نحیف‌اش بر دیوار اتاقش نقش بسته، یک آلبوم عکس کهنه خانوادگی و چند بسته قرص و دارو بر روی تخت‌اش خودنمایی می‌کنند. روسری متقالش را با دو دست لاغر و چروکیده مرتب می‌کند، چند لحظه‌ می‌گذرد، چشم‌هایش خیس می‌شوند، زیر لب زمزمه می‌کند :«کجایی جوانی که یادت به خیر…»

سالمندی

دولت ایران بی‌تردید باید برای مواجهه با پدیده سالمندی و تمرکز بر نیازهای سالمندان و سالخوردگان در دو دهه آینده الزامات خاصی آماده کند. طبق آمارها در حال حاضر ۹.۱ درصد جمعیت ایرانی‌ها معادل ۷ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر سالمند بالای ۶۰ سال هستند. شمار جمعیت سالمند ایران در سال ۱۴۳۰ به ۲۵ درصد می‌رسد به طوری که تعداد افراد زیر ۱۵ سال و افراد بالای ۶۰ سال با هم برابر می‌شوند یعنی از هر چهار نفر یک نفر سالمند خواهد بود. پیش‌بینی شده است جمعیت سالمندان ایران تا سال ۲۰۵۰ به۲۵   میلیون نفر افزایش یابد.

افزایش شمار سالمندان رها شده در خیابان‌ها

امیر رزاقی پژوهشگر اجتماعی
امیر رزاقی پژوهشگر اجتماعی

امیر رزاقی، پژوهشگر اجتماعی ساکن تهران با اشاره به تغییر وضعیت سالمندان ایرانی در کنار بسیاری از تغییرات در نهاد خانواده به کیهان لندن می‌گوید: «طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی که برای تمایز بین جوامع در حال سالمند شدن و جوامع سالمند ارائه کرده باید گفت ایران جزو آن دسته از جوامعی است که به سوی سالمند شدن در حال حرکت است. با احتساب ثابت بودن نرخ رشد جمعیت ایران طی سال‌های آینده می‌توان گفت سال ۱۴۱۵ خورشیدی سال ورود ایران به جامعه سالمندان است و اکنون زنگ ورود به بحران سالمندی و چالش‌های مرتبط به آن به صدا درآمده است.»

تا همین دو دهه اخیر سالمندان، جزوی از اعضای خانواده‌های ایرانی به شمار می‌رفتند اما در سال‌های اخیر با توجه به تغییر سبک زندگی ایرانیان، رشد خانواده‌های هسته‌ای و نیز نامناسب بودن شرایط اقتصادی،  وضعیت نگهداری سالمندان هم دستخوش دگرگونی شده به طوری که جز در مناطق روستایی و شهرهای کوچک، بسیاری از خانواده‌های شهری دیگر شرایط نگهداری سالمندان را در خانه ندارند.

چندی پیش مسوولان سازمان بهزیستی نسبت به افزایش شمار سالمندان رها شده در خیابان‌ها هشدار دادند. در این زمینه فرید براتی سده، رئیس دبیرخانه شورای ملی سالمندان بهزیستی با تاکید بر افزایش میزان واگذاری سالمندان رهاشده به مراکز نگهداری در سال‌های۱۳۶۵  تا ۱۳۹۰ ابراز نگرانی کرده است که در آینده تعداد سالمندان رها شده در کشور افزایش خواهد یافت.

سالمندی

امیر رزاقی در ادامه گفتگو با کیهان لندن به بروز تحولات و تغییرات اجتماعی و فرهنگی در جامعه ایران طی نیم قرن اخیر از جمله ورود مدرنیته اشاره می‌کند و می‌گوید: «از تاثیرات و پیامدهای مدرنیته می‌توان به گسترش شهرنشینی، کاهش روابط، حاکم شدن منطق اقتصادی برروابط، دگرگونی ارزش‌ها و سنت‌های دیرین و جایگزین شدن ارزش‌های جدید و نیز دگرگونی در نهادهای مختلف اجتماعی و بسیاری موارد دیگر اشاره کرد.»

وی با تاکید بر تغییر در نهاد خانواده ایرانی به عنوان یکی از دگرگونی‌های مهم در نیم قرن اخیر توضیح می‌دهد: «خانواده در ایران از حالت گسترده به سمت خانواده هسته‌ای در حال حرکت است البته با توجه به تعاریفی که از این دو نوع وجود دارد خانواده ایرانی هم اکنون در حد وسط خانواده گسترده و هسته‌ای قرار دارد.»

سالمندی

به گفته این جامعه‌شناس، تحول در خانواده ایرانی در ابعاد گوناگون روی داده، از مرحله همسریابی تا همسرگزینی، روابط بین اعضای خانواده، تغییر نگرش‌ها، تغییر کارکرد اعضا و تغییر در سبک زندگی و مسائل دیگر.

این پژوهشگر اجتماعی با تاکید بر این نکته که خانواده در جامعه امروز ایران از جمع‌گرایی به سوی فردگرایی در حال حرکت است می‌افزاید: «از این رو محور بودن سالمندان در بسیاری از خانواده‌ها از بین رفته، سالمندان به حاشیه رانده شده‌اند و حتی در برخی خانواده‌ها نادیده گرفته می‌شوند بنابراین اگر از واژه «گمنام» برای آنها استفاده کنیم بیراهه نگفته‌ایم. امروز در حوزه سالمندان ما دچار تاخر هستیم تاخری که اگر امروز نتوانیم فکری به حال آن بکنیم وچالش‌های پیش رو را برطرف نماییم درآینده شاهد بحران سالمندی خواهیم بود.»

در همین زمینه یکی از پرستاران بیمارستان ایرانمهر به کیهان لندن می‌گوید: « در کشورهای غربی مثل ما دائم شعار نمی‌دهند «به سالمندان احترام بگذارید» اما در عمل از تجارب آنها در مراکزی نظیر محیط‌های فرهنگی، اجتماعی و علمی‌استفاده می‌کنند. بیشتر این افراد برای جلوگیری از ابتلا به بیماری آلزایمر در مراکز خیریه فعالیت یا تدریس می‌کنند، هرچند ممکن است مثل سایر سالمندان درد مفاصل و استخوان‌ داشته باشند اما مثل سالمندان ایرانی احساس تنهایی، افسردگی و زودرنجی نمی‌کنند، آنها از تغذیه مناسب و ورزش روزانه برخوردارند.»

کاستی‌های نظام تامین اجتماعی

اما خبرها در مورد شمار سالمندان مشمول بیمه‌های فراگیر خدمات اجتماعی ضد و نقیض است. در حالی که علی ربیعی، وزیر رفاه اعلام کرده است که حدود شش میلیون بازنشسته و سالمند یعنی ۹۰ درصد جمعیت سالمندان زیر پوشش صندوق‌های بازنشستگی یا نهادهای حمایتی هستند، فرید براتی سده، رئیس دبیرخانه شورای ملی سالمندان بهزیستی مهرماه ۱۳۹۵به خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) گفته است یک سوم جمعیت سالمندان، یعنی حدود ۲۸ درصد سالمندان از نظر معیشتی در فقر و وضعیت بدی به سر می‌برند و نیازمند حمایت‌های دولتی هستند. به گفته وی این افراد در دهک‌ اول قرار داشته و از سال ۱۳۹۰ تا کنون تعداد سالمندان در این دهک همواره رو به افزایش بوده است. به گفته مسوولان، در حال حاضر ۱۸ هزار سالمند نیازمند مطلق در مراکز نگهداری سالمندان بی بضاعت زندگی می‌کنند.

سالمندان

با اینکه بنا به روایت آمارهای موجود، شمار جمعیت سالمندان در ایران روبه افزایش است ولی سازمان‌های دولتی هیچ برنامه‌ریزی اساسی برای دغدغه مالی، مهم‌ترین دغدغه سالمندان در ایران، ندارند آن هم در حالی که حقوق بازنشستگی‌ سالمندان با سطح تورم اقتصادی ایران برابری نمی‌کند و آنها تحت فشار اقتصادی قرار دارند. از سوی دیگر، شمار جمعیت آن دسته از سالمندان بدون حقوق بازنشستگی و بیمه‌های تکمیلی که توان اقتصادی خود را از دست داده‌اند و برای تعیین حداقل معیشت زندگی خود به اطرافیان‌شان وابسته هستند به مرز نگران‌کننده‌ای رسیده است.

سالمندان

به اعتقاد امیر رزاقی، تحلیلگر اجتماعی، برای جلوگیری از بحران باید در سه سطح دولت، جامعه و خانواده توجه ویژه‌ای به وضعیت سالمندان مبذول شود و برنامه‌های کارآمد تدوین کرد. دولت باید در زمینه امکانات رفاهی، معیشت، ایجاد بنیادهای حمایتی و پوششی و بیمه‌ای و رفع نیازهای بهداشتی و سلامت و نیز فرهنگ سازی و حرمت اجتماعی سالمندان هم در قانونگذاری و هم در اجرای قانون گام‌های موثری بردارد چرا که در حوزه سالمندان کم‌کاری سیاست‌گذاران و مجریان به چشم می‌خورد.

وی با اشاره به این که در حوزه خانواده درک نیاز سالمندان، همدلی، حمایت و کنش‌های در خور امری ضروری است تاکید می‌کند: «اگر امروز توانستیم برای آینده برنامه و طرحی موثر و کارامد تدوین کنیم می‌توان گفت در آینده نه تنها با بحران سالمندی مواجه نخواهیم بود بلکه این تهدیدی که جامعه ایران را هدف گرفته به یک فرصت تبدیل می‌شود و می‌توانیم از توانایی‌ها و تجربیات آنها جامعه را بهره‌مند کنیم در غیراین صورت با بحران سالمندی روبرو خواهیم بود که بر دیگر بحران‌های اجتماعی افزوده خواهد شد.»

این پژوهشگر اجتماعی همچنین توضیح می‌دهد: «امروزه با گسترش شهرنشینی و ساکن شدن آمار بالایی از سالمندان برقراری عدالت اجتماعی در شهرها نسبت به سالمندان یک ضرورت است، بایستی در حوزه شهرسازی و معماری نیز طرح‌های مناسب برای سالمندان طراحی شود. »

شمار جمعیت سالمندان در ایران در حالی رو به افزایش است که قانون جامع حمایت از حقوق معلولان مصوب سال ۱۳۸۳ همچنان بلاتکلیف باقی مانده است.  یکی از موارد مشخص و مورد تاکید در این لایحه، مساله عبور و مرور معلولان و مناسب‌سازی معابر شهری است. باوجود آنکه دولت یازدهم در سال ۱۳۹۴ لایحه بازنگری شده آن را به مجلس ارائه کرده اما همچنان این لایحه در مجلس شورای اسلامی‌ خاک می‌خورد و تصویب نشده است.

در حال حاضر فضاهای عمومی، اماکن و سیستم حمل و نقل درون و برون‌شهری در ایران فاقد امکانات و استانداردهای لازم برای حضور سالمندان و معلولان هستند.

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=55574