چرا گورخرها اهلی نمی‌شوند

این حیوان سُم‌دار آفریقایی که به خاطر خطوط روی پوستش شهرت دارد هرگز اهلی نشده‌ است

سه شنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۵ برابر با ۱۱ اکتبر ۲۰۱۶


گورخرها از بسیاری جهات شبیه اسب هستند. شاید بهتر است به‌ خاطر قد این حیوان، آن را بیشتر شبیه «پونی» یا اسب‌های کوتاه‌قدم دانست.

گورخر

اسب‌ها اهلی شده‌اند ولی گورخرها همچنان به ‌حالت وحشی مانده‌اند زیرا بین این دو حیوان اختلافات اساسی وجود دارد. با تمام این احوال، می‌توان این پرسش را طرح کرد که چرا گورخرها برای سواری یا بارکشی و یا شرکت در مسابقات اسب‌دوانی اهلی نشده‌اند و کدام یک از این دو حیوان امروز در شرایط بهتری قرار دارند. البته افراد بشر به‌ خاطر تازگی و شباهت کاملا مشهود این حیوان به اسب، سعی کرده‌اند که از آن استفاده کنند. فیلم Racing Stripe در سال ۲۰۰۵، داستان گورخر جوانی است که می‌خواهد در مسابقات اسب‌دوانی شرکت کند. سازندگان فیلم برای نشان دادن گورخری که در مسابقات شرکت می‌کند از اسب‌هایی که مانند گورخر رنگ شده بودند، استفاده کردند ولی آنچه به روشنی این ترفند فیلمسازان را لو می‌داد دُم اسب‌ها بود.

نیاکان مشترک

یال و دم گورخر بیشتر شبیه یال و دم الاغ است. اگرچه اسب، گورخر و الاغ از نژاد هیراگودریوم هستند که ۵۵میلیون سال قبل در اروپا و آمریکای شمالی می‌زیسته‌اند، ولی اختلاف در ژن آنها نشان می‌دهد که گورخر و الاغ  بیشتر شبیه یکدیگرند تا گورخر و اسب.

سم‌داران آمریکای شمالی، سم‌دارانی که اسب‌ها از نژاد آنها هستند ۸ تا ده هزار سال پیش از بین رفته‌اند. مردان عصر حجر اروپا و آسیا، سالیان دراز دنبال گله اسب‌ها وحشی رفته و آنها را شکار کرده‌اند. تغییرات آب و هوا  و ایجاد جنگل‌ها و شکار،  گله اسب‌ها  وحشی را به تدریج به ‌سوی مناطق تقریباً صحرایی آسیای مرکزی راند.

نیای وحشی اسب اهلی برای اولین بار در بخش باختری علفزارهای روسیه اهلی شد و به خدمت انسان درآمد. در این مناطق بود که در کاوش‌های  باستان‌شناسی نشانی از اسب در خدمت انسان به دست آمد. پژوهش‌های تازه نشان می‌دهد که در منطقه اروپاــ آسیا (اوراسیا) گله‌های اسب‌ها وحشی به اسب‌ها اهلی پیوستند.

اسب برای همه کار

در ابتدا اسب‌ها را برای استفاده از گوشت‌شان اهلی می‌کردند ولی امکانات عظیم این حیوان برای باربری، ایجاد ارتباط و جنگ، به ‌سرعت این حیوان صبور را یکی از عوامل قابل ملاحظۀ توسعۀ تمدن ساخت. در مغولستان، کشور اسب‌ها، بر پشت همین حیوان بود که چنگیزخان شخصیت تاریخی در قرن سیزدهم سرزمین‌های پهناوری از مجارستان تا کره و ازسیبری تا تبت را به زیر فرمان خود درآورد.

در این صورت اگر اسب  نقشی به این اهمیت در تمدن ایفا کرده است چرا این کیفیت در مورد گورخر صدق نمی‌کند. نخستین نوع بشر در آفریقا به وجود آمد و بنابراین شگفت‌آور است که چرا و چگونه برای اهلی کردن گورخر که در همان حوالی زندگی می‌کرد، اقدامی نکرد و قدمی برنداشت. برخلاف سُم‌داران آسیایی ــ اروپایی گورخرهای آفریقا کم و بیش محافظت می‌شدند و مخصوصاً با محیط زیست خود عادت کرده بودند. تمام سُم‌داران گیاهخوارند ودر مقابل خطر، به شدت واکنش نشان داده و فرار می‌کنند. از همین رو، برای بقا در محیط زیستی که پر از حیواناتی مانند شیر، پلنگ و کفتار است، گورخر حیوانی بسیار مراقب و محتاط و دارای واکنش بسیار تند و شدید است و هنگامی که با خطری روبرو می‌شود می‌تواند فرار کند و اگر به چنگ افتد، به شدت از خود دفاع می‌کند.

لگداندازی و گاز گرفتن

لگد یک گورخر  می‌تواند فک شیر را در هم شکند. گورخر با دندان‌های قوی خود می‌تواند گازهای عمیق بگیرد و در عین حال دارای واکنشی بسیار تند و سریع است و اگر بخواهند او را با کمند اسیر کنند به‌ طرز عجیبی  فرار کرده و در صورت گرفتار شدن، خود را رها می‌کند. به طور کلی گورخر با انسان سازگاری ندارد و از مشخصاتی که برای اهلی کردن حیوانات لازم است، عاری است. به‌ عقیدۀ فرانسیس گالتون محقق و دانشمند که با چارلز داروین خویشاوندی دارد، این مشخصات نشان می‌دهد که حیوانات اهلی، راحت‌طلبند. رسیدگی به وضع و حال آنها دشوار نیست، برای افراد بشر عاملی مفید هستند و به آسانی با آن خو می‌گیرند.

گورخر

به عقیده گالتون، گورخر نمونه‌ای کاملا روشن از حیواناتی است که اهلی‌نشدنی هستند. وی به این مطلب اشاره می‌کند که بوئرها در آفریقای جنوبی چندین بار تلاش کردند گورخرها را به زیر زین و برگ درآورند و از این حیوان سواری بگیرند ولی در بیشتر موارد این حیوان از همراهی با انسان سر باز زد و تلاش بوئرها بی نتیجه ماند.

آزاد ولی مورد تهدید

گرچه ممکن است یک گورخر منزوی و تنها را اهلی کرد ولی این حیوان نمونۀ  قابل ملاحظه‌ای برای اهلی شدن نیست. علاوه بر طبیعت سازس‌ناپذیر گورخر و حس بسیار قوی برای بقای این حیوان، این کیفیت که این حیوان «غذای شیر است» موجب شده که انسان‌های اولیه از اهلی کردن آن صرف نظر کنند.

اهلی ساختن و پرورش اسب، طبیعت اسب را که در ابتدا بدون تردید کوچک‌تر، وحشی‌تر و به گورخر نزدیکتر بوده تغییر داده است. امروز اسب‌ها کارهای دشواری انجام می‌دهند، در مناطق شهری زندگی می‌کنند و در امن و امان هستند و از نوعی آرامش و رفاه برخوردارند. در واقع اهلی شدن، اسب را از انقراض نژاد نجات داده است.  از نظر بقای نژاد، اهلی شدن برای اسب بسیار مفید بوده و موجب شده که امروز تعداد اسب در جهان بیش از ۶۰میلیون است ولی تعداد گورخر در جهان از ۸۰۰هزار رأس تجاوز نمی‌کند زیرا خود بشر بزرگترین دشمن این نژاد است. به این ترتیب، آزادی و اهلی نشدن برای گورخرها به بهای گران انقراض تدریجی نژاد آنها تمام می‌شود.

*منبع: Why zebra refused to be saddled with domesticity

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=55755