خطاب به خانم دکتر عاصمه جهانگیر گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد
همچنین به سازمان عفو بین الملل،
و نیز سازمان دیده بان حقوق بشر،
ما زندانیان سیاسی- عقیدتی محبوس در سالن ١٢ سالن ۴ زندان رجایی شهر، به دنبال نقض مکرر و مداوم مفاد و مقررات ذکر شده در آییننامه داخلی سازمان زندانها و کوتاهی در دادن امکانات قانونی، بطور جدی در معرض آسیبها و بیماریهای گوناگون و مرگ تدریجی قرار داریم:
١- با توجه به اینکه مواد ١٠٢ و ١٠٣ این آییننامه تهیه و تامین امکانات پزشکی و بیمارستانی و هزینه معاینه و دارو و درمان را به عهده زندان گذاشته است، اما کمبود دارو در بهداری زندان یک مشکل جدی است. در بیشتر موارد زندانی میبایست توسط خانواده خود و با هزینه شخصی از بیرون زندان دارو تهیه نموده و با دشواری بسیار وارد زندان کند.
نبود امکانات درمانی بهداری و ناکارآمدی کارمندان زندان و نیز بکارگیری پزشکان غیر متخصص موجب تخلفات بسیار در زمینههای بهداشتی و درمانی گردیده و سلامت بیماران را همواره در معرض خطر قرار داده است.
بهداری زندان فاقد کادر متخصص پرستاری بوده به گونهای که حتی در مواردی کارکنان بهداری از تزریق درست سرم در رگ هم عاجز بوده و یا پزشکان بهداری از تشخیص صحیح و به موقع بیماری ناتوانند. موردی بوده است که شکستگی استخوان را گرفتگی یا کوفتگی رگ عنوان کردهاند.
زندان فاقد اتاق عمل است. از سال ١٣٨٩ که اتاق عمل زندان به دلیل گسترش شایعاتی مبنی بر فروش کلیه زندانیان تعطیل شد، تاکنون جهت بازگشایی آن اقدامی صورت نگرفته است.
فضای عمومی بهداری نیز کثیف و بسیاری از اوقات آلوده به خونهای ریخته شدهی زندانیان مجروح است و به نظافت و ضرورتهای بهداشتی توجهی نمیشود.
برخورد مسئولین بهداری با مراجعین بیمار در ابتدای امر بی اعتنایی و در صورت وخیم بودن حال بیمار در نهایت تزریق داروی آرامشبخش برای تسکین درد میباشد و هیچ گونه تلاشی به منظور معالجه واقعی و موثر صورت نمیگیرد.
در اکثر مواقع خانوادههای زندانیان ناگزیرند با مراجعه به دادستانی و تلاش و دوندگی بسیار و طی مراحل کاغذبازیهای اداری، مجوز انتقال بیمارشان را به بیمارستانهای خارج از زندان دریافت کنند و تمامی هزینههای دوا و درمان را نیز شخصا بپردازند.
در اینگونه موارد بیمار را با دستبند و پایبند و در وضعیتی تحقیرآمیز به بیمارستان یا مرکز درمانی برده و به تخت بیمارستان زنجیر میکنند. مواردی هم دیده شده که با وجود مجوز بستری شدن بیمار اما با دخالت و مخالفت مسئولین زندان به یک معاینه ساده اکتفا شده و زندانی را باز گرداندهاند. ناگفته نماند که در زندان افراد مبتلا به بیماریهای خاص نظیر هپاتیت و ایدز به تعداد قابل توجهی وجود دارند که هیچوقت معالجه موثری در باره آنان صورت نمیگیرد.
در اثر اینچنین روندهای درمانی ناقص و عدم رسیدگی و بی تفاوتی مسئولان بهداری و زندان، عزیزانی همچون: زنده یاد محسن دکمهچی، شاهرخ زمانی، علیرضا کرمی خیرآبادی، منصور رادپور، افشین اسانلو و مهدی زالیه را در طی سالهای اخیر از دست دادهایم و تا کنون هیچ کس پاسخگوی این فجایع نبوده است.
٢- با توجه به این که ماده ١٠٨ از آییننامه سازمان زندانها، آب سرد و گرم در حمام، دستشویی و توالت را ضروری دانسته، متاسفانه آب گرم در دستشویی و توالت نه تنها وجود ندارد که در بسیاری از ماههای سال آب حمام نیز سرد است. به علت کهنگی و مخروبه بودن ساختمان زندان و عدم تعمیرات لازم، در مواردی فاضلاب طبقات بالا ازسقف بر روی زندانیان طبقات پایین میریزد.
٣-درباره نقض مواد ٩٣ و ٩۵ آییننامه که تاکید دارد غذای روزانه زندانیان یعنی صبحانه و ناهار و شام ایشان باید دارای کالری و ویتامینهای لازم و کافی بوده باشد، باید گفت که غذای زندان دارای کیفیت بسیار پایینی است چه از لحاظ کیفیت مواد اولیه مانند برنج و سویایی که در واقع خوراک دام و طیور است و چه از بابت مقدار غذا که همیشه زندانیان در حالت نیمه گرسنه بسر میبرند. حتا در زمانهایی استفاده از مواد فاسد در غذاها باعث مسمومیت زندانیان شده است. همچنین به دلیل رعایت نکردن بهداشت در آشپزخانه زندان، بارها در غذای زندانیان حشرات و جانوران ریز مشاهده شده است.
ناگفته پیداست که تنها زندانیانی که از تمکن مالی برخوردار هستند میتوانند کمبود مواد غذایی مورد نیاز خود را با خرید از فروشگاه زندان و با قیمتهای گزاف جبران کنند.
۴- ماده ١۶٩ آییننامه سازمان زندانها هرگونه هتک حرمت زندانی را موجب مجازات دانسته و برخورد تند، دشنام، تنبیه بدنی و امثالهم را ممنوع کرده است. اما مسئولین زندان به جهت تفتیش و بازرسی بدنی، زندانی را برهنه نموده و مورد تحقیر و توهین قرار میدهند که در صورت مخالفت و مقاومت زندانی، وی مورد ضرب و شتم قرار میگیرد. برای مثال یکی از همبندیان ما به نام رمضان احمدکمال به دلیل ضربات باتوم به سر وی توسط پرسنل انتظامی زندان، بیش از یک هفته در کما بوده است.
متاسفانه هیچگونه راه قانونی موثر برای پیگیری و شکایت از این اعمال غیر انسانی در برابر زندانی دیده نمیشود. آقایان لقمان مرادی، رمضان احمدکمال، نامق محمودی و بسیاری دیگر که مورد ضرب و جرح قرار گرفتهاند تا کنون هیچ نتیجهای از پیگیری شکایت خود کسب نکردهاند.
۵-ماده ٧٠ و ٧١ مبنی بر لزوم دادن یک اتاق به محکوم و همچنین آییننامه طبقهبندی و تفکیک زندانیان تاکید بر اتاقهایی به مساحت حداقل ١٠متر مربع با نور کافی نموده است. اتاقهای زندان رجایی شهر عمدتا ۵ مترمربع بوده و هر کدام ٣ تا ۵ زندانی را در خود جای داده است. اتاقها به دلیل مسدود شدن پنجرههایشان با آجر و ورقههای فلزی فاقد نور کافی و گردش هوای آزاد هستند که عامل اصلی بیماریهای پوستی و تنفسی همین محدودیتهاست. همچنین ساعات نامناسب و محدود هواخوری نیز عامل دیگری برای نارساییهای قلبی و تنفسی است.
۶- سالن ١٢ فاقد تلفنخانه است. عدم دسترسی ما به تلفن در حالی است که زندانیان جرایم قتل و آدمربایی و سرقت بدون هیچگونه محدودیتی در طول شبانهروز از تلفنخانه استفاده میکنند.
این محدودیتها و نارساییها و کمبودها و بی قانونیها… بخصوص عدم رسیدگی پزشکی از طرف مسئولان زندان و بهداری، وضعیت مخاطرهآمیزی برای تمام زندانیان به ویژه افراد مسن و بیمار همچون کریم عزیز معروف، جمالالدین خانجانی، فرهاد اقبالی، عمر فقی پور، اصغر قطان و فرهاد فهندژ فراهم آورده است.
جمعی از زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر
مهرماه ۱۳۹۵