مراسم عزاداری ماه محرم امسال به ورزشگاه آزادی تهران نیز کشیده شد. در جریان دیدار تیمهای ملی ایران و کره جنوبی، در مسابقات مقدماتی جام جهانی مسکو۲۰۱۸ که مصادف با روز تاسوعا بود، ورزشگاه آزادی تهران سیاهپوش شد و قبل و بعد از بازی که به نفع تیم ملی ایران پایان یافت، همچنین در فاصله بین دو نیمه وقت، زمین بازی توسط مداحان قُرُق شد.
روزنامهنگاران کرهای نیز که برای پوشش این بازی، تیم خود را در سفر به ایران همراهی میکردند مجبور شدند، اگرچه نه مسلمان و نه شیعه بودند، بازوبند سیاه ببندند و عزاداری و سینهزنی کنند.
آیتالله روحالله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی معتقد بود «محرم و صفر است که اسلام را نگه داشته است». به روایت دیگر، ذکر مصائب اهل بیت و گریه و زاری برای آنچه گویا ۱۴ قرن پیش در کربلا اتفاق افتاد، هر سال پیوند «امت» را با اسلام تازه و مستحکم میکند. نگاهی به رقمهای نجومی که در ایام محرم برای غذای نذری، نوحهخوانی، برپاداشتن تکیه و سینهزنی و تعزیه و عَلَم و کُتَل خرج میشود، به نوعی اعتقاد بنیانگذار رژیم اسلامی را تایید میکند. تنها برای غذای نذری در ماه محرم مبلغی بیش از ۸۰ میلیارد تومان هزینه میشود.
نذریهای میلیاردی
البته نذری هم مانند هر پدیدهی دیگر در ایران، پایین شهر و بالای شهر دارد. اگر در مناطق فقیرنشین در ایام محرم عدسپلو پخش میکنند که بر مبنای فهرستی که یکی از خبرگزاریها منتشر کرده، هر پُرس آن بین ۴ تا ۸ هزار تومان خرج بر میدارد، در تکیههای بالای شهر باقالیپلو و خورش فسنجان پخش میشود که بهای هر پرس آن بین ۶ تا ۱۵ هزار تومان است. آن هم در صورتی که با برنج هندی کیلویی ۵ هزار تومان و یا برنج ایرانی که بالای ۸ هزار تومان است و گوشت یخزده کیلویی ۱۶ هزار تومان و مرغ یخزده ۶ هزار تومانی تهیه شود نه با گوشت تازه که قیمتاش کیلویی بین ۲۵ تا ۳۰ هزار تومان است. از همین رو مبلغ ۸۰ میلیارد تومان شاید بسیار خوشبینانه باشد.
مخارج ماه محرم تنها به غذای نذری و بریز و بپاشهایی از این دست که مقدار اندکی از آن به تنگدستان میرسد ختم نمیشود. دستههایی که در خیابانهای شهرها بالا و پایین میروند هر کدام برای علم و کتل و موسیقی عاشورایی رقمها کلان هزینه میکنند. عَلَم که از دیرباز بر سر شکل و شمایل آن به هیأتهای عزاداری رقابت وجود داشته، به نوعی اهمیت یک دسته را نشان میدهد. بهای یک عَلَم عادی بین یک تا دو میلیون تومان است، ولی اگر کسی عَلَمی بخواهد که چند تیغه باشد و دستساز، بهای آن میتواند از ۱۰۰ میلیون تومان هم گذر کند. البته برای حمل علم باید «هیکل» هم خرید. هیکل کمربند چرمی است که علمدار به تن میکند تا علم را در آن جای دهد. بهای هیکل بستگی به نوع چرم آن دارد و از ۵۰۰ هزار تومان آغاز و گاهی به بیش از یک میلیون ۵۰۰ هزار تومان میرسد.
پرچم یکی دیگر از نمادهای محرم است. مغازهها گونی گونی پرچم میفروشند. پرچم اگر نایلونی و با شعارهای چاپی باشد حدود ۳ هزار تومان قیمت دارد. یک پرچم پارچهای در اندازه متوسط بین ۳۰ تا ۴۰ هزار تومان قیمت دارد ولی اگر کسی پرچمی از مخمل با شعارهای دستدوز بخواهد، آن وقت باید دست کم یک و نیم میلیون تومان هزینه کند.
لباس شمر گرانتر است
تعزیه هم مخارج خود را دارد که کم نیست. یک دست لباس معمولی تعزیه که زره، بلوز و شلوار، کلاه خود، سپر و شمشیر را در بر میگیرد اگر از جنس مرغوب نباشد و از چین وارد شده باشد حدود ۱۵۰ هزار تومان خرج بر میدارد. البته باید به این قیمت پول چکمه و پرهای کلاهخود را هم اضافه کرد. جالب است که لباس سبز یاران حسین ارزانتر از لباسی است که قرمزپوشان هوادار یزید بر تن میکنند. پر کلاهخود هم اگر پلاستیکی نباشد و شتر مرغ اصل باشد حدود ۳۰ هزار تومان قیمت دارد. حداقل افرادی که در یک تعزیه لباس بر تن میکنند ۲۰ نفر هستند. البته گروههای صد نفری همراه با اسبسواران هر کدام چندین میلیون تومان خرج کفش و کلاه باید بکنند.
دستهها و تعزیه با موسیقی همراهی میشوند. نواختن طبل و شیپور و سنج بخشی از مراسم ماه محرم است. طبلهای خوب وارداتی هستند و از ژاپن و کره جنوبی میآیند. بهای آنها بستگی به اندازه دارد و بین ۳۰۰ تا ۶۰۰ هزار تومان است. از سال گذشته چینیها برای محرّم به ایران طبل صادر میکنند با سطح پلاستیک که بین ۵۰ تا ۱۰۰ هزار تومان به فروش میرسند. بهای شیپور بین ۱۲۰ تا ۲۵۰ هزار تومان و یک جفت سنج خوب هم بهایی بالای نیم میلیون تومان دارد.
خیمهای که در آخر تعزیه به آتش کشیده میشود هم هزینه دیگری است که برگزارکنندگان مراسم عزاداری باید متحمل بشوند. اخیرا خیمههای پلاستیکی از چین وارد میکنند که بلافاصله هم آتش میگیرند و نسبت به خیمههای دستدوز ایرانی بهای کمتری دارند. یک خیمه چینی متوسط حدود ۵۰ هزار تومان ارزش دارد در حالی که خیمههای فاخر خیاطان ایرانی با قیمتی ده برابر به فروش میرسد. برخی روزنامهها مینویسند در یکی دو سال اخیر ۸۰ درصد بازار محرم در دست چینیها است. البته اسدالله عسگراولادی، رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین در گفتگو با روزنامه شرق این موضوع را تکذیب کرده و سهم چینیها را در بازار محرم کمتر از ۳۰ درصد ارزیابی میکند.
زنجیر طلایی و پیراهن مارکدار
هر عزاداری باید با زنجیر شخصی به مراسم برود. زنجیر معمولی به طور متوسط ده هزار تومان به فروش میرسد و بیشتر محصول کارخانههای چینی است. زنجیر طلایی که در نوع خودش به گفته کارشناسان محرم بینظیر است میتواند حتی ۲۵ هزار تومان ارزش داشته باشد. پیراهن سیاه نیز برای شرکت در مراسم ماه محرم اجباری است. پیراهنهای عادی بین ۱۵ تا ۶۰ هزار تومان به فروش میرسند ولی در سالهای اخیر پیراهنهای مارکدار یا «برند» هم بازار خود را در ایام محرم پیدا کردهاند. پیراهنهای سیاه «رالف لورن» و یا «هوگو بوس» بیش از دیگر برندها طرفدار دارند و با قیمتهای سرسامآور به فروش میرسند.
امسال همزمان با ماه محرم برای اولین بار نمایشگاه لباسهای عاشورایی درتالار وحدت برگزار شد. این نمایشگاه را کارگروه سازماندهی مد و لباس که ریاست آن با حمید قبادی است راهاندازی کرده است. حمید قبادی در اشاره به این نمایشگاه میگوید: «لباس هم وظیفه دارد مفاهیم ارزشی عاشورا را انتقال دهد». از چند سال پیش «مد محرم» به یکی از منابع درآمد طراحان ایرانی تبدیل شده است. در روزهای محرم بازار فروش پیراهن و شال سیاه با نوشتههایی با خط نستعلیق بسیار گرم است. امسال علاوه بر شعارهای مذهبی چون «لبیک یا حسین»، شعار سیاسی «لبیک یا خامنهای» هم اضافه شده است. ولی میتوان گفت که مد امسال شال و تیشرت با شعارهای کاملا سیاسی در حمایت از «مدافعان حرم» یا نظامیان و شبهنظامیانی بود که در سوریه در کنار ارتش بشار اسد میجنگند.
لاک سیاه و تتوی یا ابوالفضل
رسما آرایشگران در روزهای تاسوعا و عاشورا باید تعطیل کنند، ولی عکسهایی که در روزهای گذشته منتشر شدند نشان از این دارند که با وجود تعطیلی کم نیستند پسرانی که موی سرشان را با طرح «یاحسین» و «یا ابوالفضل» تراشیدهاند.
دختران هم با لاک سیاه و نشانهای عاشورایی و تتوهای حنایی «یاحسین» نیستند. به نظر میرسد برخی از جوانان، محرّم را هم تبدیل به فرصتی برای «سنتشکنی» کردهاند. ولی راست این است که در ایران امروز به ویژه در چنین روزهایی، مرز بین خودنمایی و سنتشکنی و اعتقاد به خرافات چنان مخدوش شده است که مشکل بتوان رفتار این جوانان را تعبیر و تفسیر کرد. پورشههای لوکس که در محرم بر بدنه و یا شیشههایشان نوشتههای عاشورایی به چشم میخورد از جمله همین موارد است.
بازار داغ مداحان
در ابتدای ماه محرم برخی از روزنامههای تهران صحبت از چکهای ۲۰ میلیون تومانی در وجه برخی از مداحان معروف کردند. البته گیرندگان چک صحبت از جوّسازی میکنند و میگویند در پایان ماه محرم شکایت خواهند کرد. زمانی بود که مداحان در آخر مراسم مبلغی را از برگزارکننده به عنوان «صله» دریافت میکردند. امروز اما مداحان معروف مانند خوانندگان سرشناس دارای مدیر برنامه هستند و درآمدهای میلیونی دارند. دستمزد یک مداح نه چندان معروف برای یک ساعت مداحی حدود ۴ میلیون تومان است. اما بسیاری از تکیهها مداح معروف دعوت میکنند و پیشاپیش پولهای نجومی به حساب آنها واریز میکنند.
گفتی است که بسیاری از مداحان نه از متون سنتی عزاداری بلکه از اشعار نو و شاعران معروف همراه با ملودیهای مدرن استفاده میکنند. این تغییر را هم میتوان بر مجموعهای افزود که هر چه میگذارد از اشکال سنتی خود بیشتر فاصله میگیرد و با آن بیگانه میشود.
مداحان سرشناس دارای هوادارانی هستند که آنها را در مراسم مختلف در گوشه و کنار شهر دنبال میکنند. دعوت از مداح پرهوادار یعنی پر کردن تکیه و پر کردن تکیه به معنای دریافت کمک و نذری بیشتر در سال آینده است. به این ترتیب شبهای تاسوعا و عاشورا و فعالیتهای تکیه و دسته نیز از قوانین کلی اقتصاد تبعیت میکنند و هر سال بیش از سال قبل جنبههای مذهبی و به اصطلاح معنوی آنها کمرنگتر میشود. چندین سال است که محرم به ماهی تبدیل شده که با گردش میلیاردی پول، برای چند هفتهای شبح رکود مزمن را از سر خردهاقتصاد کشور دور میسازد.