(+ویدیو) مراسم گرامیداشت روز کوروش، جمعه هفتم آبان با وجود همه محدودیتها و در سکوت رسانههای داخلی با حضور دهها نفر از مردم که از نقاط مختلف ایران خود را به پاسارگاد رسانده بودند برگزار شد.
این روز در تقویم رسمی جمهوری اسلامی جایی ندارد، اما به همت شبکههای اجتماعی و فضای مجازی، کمپینهای مختلف برای برگزاری آن برنامه ریختند و برگزارش کردند که بازتاب زیادی نیز پیدا کرد.
وبسایت تابناک، نزدیک به محسن رضایی فرمانده پیشین سپاه پاسداران دو دیدگاه در مورد مراسم بزرگداشت روز کوروش عنوان کرد. این سایت با تاکید بر اینکه روز کوروش در هیچ تقویمی ثبت نشده، به برنامهریزی اینترنتی و حضور گسترده علاقمندان به تاریخ ایران در پاسارگاد اشاره کرد و نوشت مسئولین مانند دفعات قبل در مقابل یک حرکت اجتماعی بزرگ غافلگیر شدند.
این سایت با اشاره به پیشینه گردهمایی اجتماعی شهروندان از جمله تجمع دهه هشتادیها در یک مجتمع تجاری در پایتخت (مجتمع جوانان در مجتمع تجاری کوروش) قرارِ آببازی در پارک «آب و آتش» تهران و تجمع جوانان در پارک پردیسان با لباسهای عجیب و غریب، نوشته است، «ممنوعیت» و حضور نیروهای انتظامی در محل و تلاش برای متفرق کردن جمعیت در مقابل این تجمعات تنها چاره مسئولین برای توجیه این غافلگیری بود.
به نوشته تابناک «[…] در تمام این اتفاقات دست بسته بودیم و چیزی برای عرضه نداشتیم و تنها نظارهگر جریانی بودیم که تا پیش از وقوع، هیچ از آن نمیدانستیم».
وبسایت محسن رضایی این را هم تاکید کرده که در تاریخ ایران مواردی را خواهیم یافت که با وجود گذشت سالها و قرنها از وقوعشان، هنوز آنقدر قابل توجهاند کهـ درست یا غلطـ میتوانند دستمایه شکلگیری وقایعی جدید شوند.
در ادامه این گزارش در تابناک آمده است، گردهمایی روز کوروش ابعاد وسیعتری از تجمعات دیگر داشت و ممکن است با بیتوجهی منجر به شکلگیری تقابل دینیـ ملی شود و زیانهای سنگین به بار آورد.
نویسنده این گزارش تاکید کرده «بیتوجهی به پیشینهی این ماجرا یا حتی سیاسی نگاه کردن به آن موجب شکلگیری تقابل و وخیم شدن اوضاع خواهد شد و حتی ممکن است فضایی احساسی و هیجانی پدید آورده و تبعات فراوانی به دنبال داشته باشد. رویکردی که در نتیجه آن، جرقههای کوچک به دور از چشم ما تبدیل به اتفاقات وسیع میشود و با دخالت عجولانه و ناصحیح در نتیجه غافلگیری، ماجرا را از اتفاق به غائله تبدیل میکند و آنجاست که غایت ماجرا برای هیچ کداممان مطلوب نخواهد شد».
جدی نگرفتن تجمع خودجوش دهها هزارنفری
پایگاه خبری صدای مردم در گزارشی با عنوان «از مدافعان حرم تا زائران کوروش» به قلم مهدی تاجیک با اشاره به جمعیتی که در هفتم آبان امسال در آرامگاه کوروش جمع شدند نوشته است، «شاید اگر تجمع مقابل این بنا در جایی دیگر از کشور و با دلیلی دیگر صورت میگرفت به و توجه بیشتری به آن میشد چندان مورد اعتنا قرار نمیگرفت؛ وقتی صحبت از یک تجمع خودجوش دهها هزار نفره است این جدی گرفتهنشدن واقعا عجیب است. آن هم در شرایطی که هر تجمع غیرحکومتی محدودی در ایران به سرعت در مرکز توجهها قرار میگیرد».
نویسنده با اشاره به تقابل دو الگوی فرهنگی ملی ایرانی در برابر دلزدگی مردم از الگوی اسلامی نوشته، بازگشت مردم به هویت ملیشان گرچه به معنای پذیرش انبوهی از افسانهها و اسطورههاست ولی نوعی امنیت روانی ایجاد میکند به ویژه این که برخی از شخصیتهای تاریخی ایران باستان مانند کوروش در بین جهانیان به عنوان شخصیتهایی پیشرو و خردمند شناخته میشوند و تصوری که از آنها وجود دارد با تصور رایج از اسلام تفاوتی اساسی دارد.
البته باید به این نکتهی گزارش مهدی تاجیک این را هم افزود که شناخته بودن شخصیت کوروش در جهان به عنوان یک چهرهی پیشرو و خردمند، مرهمی است بر دردهای هویتی جامعهی امروز ایران که جمهوری اسلامی از آن تصویری واپسگرا و عقبمانده و بیخرد به جهان عرضه کرده است.
تاجیک در پایان نوشته «نکته عجیبتر این است که حکومت علیرغم آن که با نمادها و مظاهر هویتی ایران باستان سر سازگاری ندارد، اما دستکم در سالهای اخیر به دلیل اختلافهای سیاسی در تنور ضدیت با عربها دمیده و به ملّیگرایی افراطی یاری رسانده است. در نتیجه ارکستری با سازهای ناموزون شروع به نواختن کرده که صدای نژادپرستی از آن شنیده میشود. البته که نمیشود تمام زائران آرامگاه کوروش را نژادپرست خواند، اما آن صداهای ضدعرب در میان جمعیت را باید شنید؛ زنگخطری که به صدا درآمده و طنین نگرانکنندهای دارد».
سر دادن شعارهایی چون «آزادی اندیشه با ریش و پشم نمیشه»، «کوروش پدر ماست، ایران وطن ماست» یا «نه غزه نه لبنان؛ جانم فدای ایران» تجلی واقعیتهایی است که حکومت هر بار در تجمعهای خودجوش و مردمی با آن روبرو میشود.
این همه در حالیست که حضور و فعالیت نیروهای امنیتی را که به هر حال از برگزاری چنین گردهماییهایی با خبر میشوند، و همچنین شکلگیری نوع دیگری از افراطیگری را در شرایطی که امکان روشنگری و آگاهیرسانی درباره تاریخ و هویت فرهنگی ایرانیان در خود کشور و در رسانههای داخلی وجود ندارد، نمیبایست نادیده گرفت. این افراطیگری همواره میتواند مورد سوء استفاده نیروهای سیاسی غیردمکراتیک و سلطهجو در داخل و خارج قرار گیرد.
فرهنگِ پرستش کور شخصیتهای سیاسی و مذهبی و تاریخی با جایگزینی یک چهره به جای چهرهای دیگر، تغییر نمیکند و نشانهی غلبهی آگاهی بر ناآگاهی نیست. فیلم زیر مربوط به سالهای گذشته است: