آزاده کریمی، علی اشتیاق (+عکس) برنامه رونمایی از کتاب «زنگیهای گود قدرت» نوشته مسعود نقرهکار با گردانندگی شهروز رشید، شاعر و نویسندهی ساکن برلین، به همت «انجمن قلم ایران در تبعید» در محل کانون پناهندگان سیاسی ایرانی در پایتخت آلمان برگزار شد.

در این برنامه نویسنده مباحث طرح شده در کتاب را به طور کوتاه بیان کرد و حاضران سوالات خود را درباره گروه اجتماعی جاهلها و لاتها از وی پرسیدند.
مسعود نقرهکار، نویسنده و پژوهشگر که پزشک نیز هست، با طرح این سوال که آیا بررسی نقش سیاسی و اجتماعی جاهلان و لاتها ضروری است، گفت: پاسخ آری است، نقش این گروه اجتماعی در جامعه ما به حدی است که ضرورت داشت تا جامعهشناسان و روانشناسان روی آن بحث کنند ولی متاسفانه در این زمینه کمکاری شده است. برای شناخت و شناساندن اهمیت این گروه، کافی است به ۳ مقطع تاریخی ایران در هفتاد سال اخیر و نقش این گروه در کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲، ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ و انقلاب بهمن تا کنون نگاه کنیم.

جاهلان را نباید لمپن خواند
وی با بیان اینکه ارائه تعریف مشخص از جاهلان و لاتها کار سادهای نیست، افزود: در کتاب سعی کردم تا به این سوال که تعریف جاهلها و لاتها چیست برسیم ولی تعریف مشخص برای این گروه اجتماعی ساده نیست. دکتر نقرهکار ادامه داد، یک سری تعریف لغتنامهای از آنها وجود دارد که نمیتواند واقعیت آنها را که ما تجربه کردیم بیان کند. سعی من این بود تا تعریف کتاب از روی ویژگیهای شخصیتی، روانی، رفتاری و اجتماعی این گروه اجتماعی باشد. بنابراین در این کتاب تعاریف مکث بر ویژگیها، پیشینه و صفتهای آنهاست. این افراد دستهبندیهای مختلفی دارند که در دورههای زمانی مختلف پدید آمدهاند و تغییرات اجتماعی روی آنها موثر بوده است.

نقرهکار عناوینی چون عیاران، قلندران، ملامتیان و جوانمردان را برشمرد و پیشنیه آنها را به دوران هخامنشیان متعلق دانست و افزود، این دسته افراد وجوه مشترکی دارند ولی به این معنا نیست که همانند هم هستند. امروزه صفات و واژه هایی چون پاتوقدار، لوتی، اراذل و اوباش، داش مشتی و لمپن [لومپ] به این عده نسبت داده میشود. صفت لمپن که از ادبیات سیاسی چپ به این گروه اتلاق شد، از نظر من اشتباه است، چرا که بین تعریف لمپن و لمپنیسم و جاهل و جاهلیسم تفاوتهایی وجود دارد.
او با بیان اینکه تعاریف مارکس و انگلس از لمپن [لومپ] با آنچه جاهلان هستند متفاوت است، گفت: جاهلان و لاتها در پایگاه اجتماعی و ویژگیهای دیگر با تعریف لمپن همخوانی ندارند. جاهلان اکثرا در خدمات اقتصادی فعال بودند و میدانید که در جنوب تهران عموما اهل بازار، حمامدار، و فروشنده بودند و در مشاغل خدماتی فعالیت داشتند و اینطور نبوده که مانند تعریف لمپن، بیکاره باشند.

این پژوهشگر درباره فرهنگ جاهلها در دیگر کشورهای دنیا، گفت: این گروه در بخشهایی از خاورمیانه، افغانستان، تاجیکستان و اهل تشیع دیده میشوند، کشور امریکا هم چنین افرادی در یکسری گنگها دارد که زبان و رفتار و ویژگیهای خود را دارند. حتی ترامپ، کسی که شانس رئیس جمهور شدن آمریکا را دارد، زبان و برخوردش نمونه و نماینده چنین تفکر و منشی است.
فقر، بیکاری و بیعدالتی ریشه پیدایش جاهلها و لاتهاست
نویسنده کتاب «زنگیهای گود قدرت» در پاسخ به سوال خبرنگار کیهان لندن درباره ریشه پدیداری و دلایل دوام این گروه اجتماعی، گفت: جاهلها و لاتها در سلسله مراتب اجتماعی از پایینترین طبقه میآیند و خیلی از آنها به ویژه زنان کسانی بودند که از زنان مهاجر روستا و حاشیهنشین شهرها بودند. بنابراین بستر شکلگیری این گروه فقر اجتماعی، فقر آموزشی و بیکاری است که همراه برخی ویژگیهای فرهنگی که جامعه ما با خودش داشته، مانند جوانمردی، سخاومت و یکسری ویژگیهای مثبت و منفی، متغیّر شده است. بنابراین بیشتر دلایل پیدایش، رشد و ادامه حیات این گروه به مشکلاتی برمیگردد که برشمرده شد. تا زمانی که این مشکلات وجود دارند، این گروه اجتماعی نیز وجود دارد.
وی همچنین کاراکتر جاهلها را متغیّر خواند و گفت: اگر شرایط اجتماعی به سمتی برود که دموکراسی، عدالت اجتماعی و رشد فرهنگی رخ دهد، آنها نیز تغییر میکنند. آنچنان که در برخی جوامع میبینیم که این گروه تضعیف و محدود شدهاند. این افراد را بیشتر میتوان یک «گروه اجتماعی» برشمرد، چرا که مجموعهای از ویژگیهای نزدیک به هم هستند که از نظر عاطفی، منافع مادی و معنوی مشترکند.

مسعود نقرهکار پیوند جاهلان با قدرت را ریشه در میل این گروه به بقا خواند و گفت: این گروه برای بقا به قدرت سیاسی، دینی و حتی قدرت های کوچک برای حفظ بقا متصل میشود. قدرت نیز از آنها به عنوان ابزار استفاده میکند. در واقع این یک رابطه دوطرفه است که قدرت به جاهلان سود مثل سود مالی میرساند و قدرت هم از آنها برای اهداف خود بهره میبرد. قلدرها به دلیل ویژگی شخصیتیشان میل به نزدیکی به قدرت داشتند و سعی می کردند به قدرت نزدیک شوند و قدرتها هم آگاهانه از قلدرها سود میجستند. در دوره رضاشاه و شاه، حکومت هوشمندانه از این گروه استفاده کرد. چون من در جنوب تهران بزرگ شدهام، میدیدم که بیشتر آنها دارند «آجان» و گروهبان میشوند و به ارگانها نزدیک میشوند. در واقع سیاستی تدوین شده بود که حکومت از آنها استفاده کند که شکلهای دیگرش در ساواک و سازمان امنیت بود.
لاتها شبیه مرتضی عقیلی نیستند
وی ادامه داد: در دوره حکومت اسلامی این همکاری واضحتر شد و مردان و زنان این گروه در امور شاغل شدند. ارگانهای مختلفی چون لباسشخصیها، گروههای گشت ارشاد و زینبها. استفاده آگاهانه و سود بردن از این گروه به دلیل ویژگیهایی مانند نترس بودن، کله شقی و پرخاشگری زیاد شد و اکنون در بالاترین ردههای حکومتی جا گرفتهاند. آنچنان که محسن رفیقدوست به عنوان یک جاهل در سپاه فعال شد یا افرادی دیگر که در سپاه و قوه قضاییه اکنون کار میکنند.

نقرهکار به شرح ویژگیهای بخش دیگری از لاتها پرداخت که علاقهای به قدرت نداشتند: لاتها شخصیتی شناور و ناپایدار دارند و برخی در سیاست و قدرت سیاسی خودشان را بروز دادند ولی برخی علاقهای به قدرت نداشتند و صفتهای مثبت خودشان را داشتند، لوتیهایی مثل باقرخان، مهدی گاوکُش، زینب پاشا، دختر حاج حیدرتبریزی. لوتیها در محلات نظم و امنیت برقرار میکردند، آنچنان که در داستان «داش آکل» (صادق هدایت) نیز میخوانیم. این افراد به نفع مردم محلهها قانون برقرار میکردند و این یک واقعیت است. نمیشود آنها را قضاوت ارزشی کرد، چنانکه جامعه روشنفکری همواره با تفرعن به این گروه نگریسته است. با تغییرات شهری، افرادی که به ارگانها وصل نشدند، کافهدار و رستوراندار و دربان فاحشهخانهها و بارها شدند.
نویسنده کتاب در پاسخ به این سوال که چقدر نمایش آثاری چون «قیصر» و «داش آکل» به جاهلها قدرت بخشید، گفت: سینمای جاهلی بیتاثیر نبود ولی تاثیر ادبیات و سینما بر فرهنگ جاهلی اغراقآمیز طرح شده. همانطور که سینمای جاهلی خودش هم اغراقآمیز بود، در جاهلها شمایلی مانند مرتضی عقیلی کم دیدیم، کلاه، دستمال تکان دادن و دیگر اداها غیرواقعی بود. اینکه ما ادامه جاهلیت را به گردن سینما بگذاریم، اشتباه است، البته سینما تاثیر داشته ولی نه چندان.
اپوزیسیون نیز از جاهلها استفاده کرده
این پژوهشگر علاوه بر پیوندهای عاطفی، احساسی و مالی، پیوندهای مذهبی را عنصر مهمی در جاهلها دانست و گفت: این گروه نزدیک کانونهای دینی بودند و در تاریخ میبینیم که به روحانیون نزدیک بودند. در مورد جاهلها اینگونه بوده که اغلب مذهبی بودند و در اغلب مراسم مذهبی و برنامههای سازمان یافته دینی شرکت داشتند. اینها با تشیع نزدیکی داشتند و یک عده از آنها جاهلهای متدین بودند با این تفاوت که مناسک و بعضی فرایض دینی و مذهبی را انجام نمیدادند. جاهلهای ارمنی، آشوری و زرتشتی هم داشتیم که در اکثریت نبودند.

مسعود نقرهکار همچنین بر ویژگیهای ناسیونالیستی جاهلها تاکید کرد: آنها دنبال نقطه اتکا میگردند تا از بیوزنی در بیایند. برای همین ویژگی ناسیونالیستی هم داشتند. مانند شعبان جعفری بعد از فدائیان اسلام، به شاهپرستی روی آورد و تا به آخر هم به آن وفادار ماند. او باورهای وطنپرستی داشت وقتی از او پرسیدند که چرا برخوردی چنین با تودهایها داشت، پاسخ داد که ما مملکت داریم ولی اینها عکس استالین را بالا میبرند. من برای این مملکت جان میدهم.
نقرهکار در این باره که آیا اپوزیسیون هم از جاهلها و لاتها به نفع خود بهره برده یا نه، گفت: پاسخ آری است. یک فصل کتاب در این باره نوشته شده که بیشتر احزاب از این گروه استفاده کردهاند یا کسانی که عضو آنها بودند، از این دست بودهاند. از حزب سیدضیا، قوام، حزب زحمتکشان تا حزب توده از این گروه استفاده کردند. جبهه ملی هم چنین کاری را کرد. حسین شاهحسینی در کتاب «از عیاری تا لمپنیسم» آورده که آیتالله زنجانی ملاقاتی با طیب حاج رضایی و حسین رمضان یخی داشته و در توجیه این ملاقات گفته اگر بخواهیم با گروههای مختلف تودهای و حکومتی برخورد کنیم، با یک مشت آدم فُکُل کراواتی میسر نیست و ما به اینها نیاز داریم.

زنانِ جاهل را با صفتهای ناشایست مینامند
این نویسنده و پژوهشگر با اشاره به اینکه جاهلانِ زن کمتر از مردان این گروه شناخته شدهاند، گفت: تصور ما این است که جاهلان فقط مرد هستند ولی در لوتیها و حتی گروههای قلندر، زنها هم حضور داشتند. در گروههای متاخر زنانی بودند که ویژگیهای جاهلهای مرد را داشتند و برخی نیز حتی انقلابی بودند. مانند زینب پاشا که در جنبش تنباکوی تبریز با صدها زن طرفدارش، در حمایت از جنبش فعال بود. این زنان معمولا ظاهر و منشی مردانه داشتند ولی نگاه مردسالارانه به آنها صفتها و برچسبهای «بدکاره» و «مدیر نجیبخانه» و «فاحشه» داده است. ملکه اعتضادی، پری غفاری و رقیه آزادپور از این دست بودند.

حکومت کنونی ترکیبی از جاهلیسم و آخوندیسم است
مسعود نقره کار در گفت و گوی اختصاصی با کیهان لندن در پاسخ به اینکه چرا عنوان کتاباش را «زنگیهای گود قدرت» گذاشته، میگوید: در انتخاب این عنوان دو معنا مد نظرم بود که در خود ایهام دارد. یکی اینکه در ورزش باستانی، پهلوانان صاحبنام وقتی وارد گود زورخانه میشوند، برای آنها زنگ زورخانه را به صدا در میآورند. برای همین آنها را زنگی، یعنی پهلوانهای زنگدار مینامند. بیشتر در این معنا خواستم بگویم زنگیها یا بزرگان جاهلها و یا لاتها مطرح میشوند.
معنای دیگر نیز به عنوان «سیاه» ولی نه با نگاه نژادپرستانه استفاده شده، این کلمه مصطلحی است که برای غلام یا کسی که فرمانبردار است به کار میرود، کسی که «روسیاه» یا «غلام» است. آن را برای کسانی که روسیاه یا غلام قدرت هستند به کار بردهام.

وی همچنین در پاسخ این پرسش کیهان لندن مبنی بر اینکه منابع تحقیقی این کتاب و روش تحقیقات به چه صورت بوده، میگوید: منابع تحقیقی این کتاب بیش از هر چیز خاطرات به جا مانده است. خاطرات بسیاری از این افراد در خارج و داخل ایران به چاپ رسیده ولی اینکه بررسی و تحلیل درباره اینکه از کجا آمدند، چه کردند و چه شدند، انجام نگرفته است. برای همین من با یک فقر منابع مواجه بودم و آنچه در این کتاب آمده بخشی از تراوشهای فکر خودم با استفاده از خاطرات آنهاست. سعی کردم با این جاهلها و لاتها که برخی از آنها را میشناختم و در خانواده بودند ،تماس بگیرم و اطلاعاتی بگیرم.

kayhan.london©
با توجه به تجربه نقرهکار در رشته تحصیلی و علم روانشناسی همراه با ترجمه کتاب در این حوزه، وی در این باره که تا چه میزان از نظر روانشناسی جاهلان را مورد بررسی قرار داده، میافزاید: یک بخش از این کتاب، شخصیت روانی و رفتاری این افراد را بررسی میکند. اینکه چه ویژگیهای شخصیتی و روانی دارند و این ویژگیها در رفتارشان چطور بازتاب پیدا می کند. برای همین شخصیت آنها را سیال و شناور اسم بردم که هم ویژگی مثبت داشتند و هم منفی.
دکتر نقرهکار همچنین درباره لاتهای مدرن و لاتهای اینترنتی که این روزها رو به افزایشاند و اینکه آیا تمایلی به بررسی این پدیده اجتماعی روز را دارد، میگوید: اشارهای به این لاتها در کتابام نشده ولی فکر میکنم صفت درستی راجع به آنها به کار برده شده و احتمالا به این موضوع در آینده بپردازم. حتی در حوزه مطبوعاتی هم به طور کلی کسانی هستند که از همان ویژگی زبانی و رفتاری مجموعه جاهلها و لاتها از خود بروز می دهند و این واژه کاربردی واقعا درست دارد.
نقرهکار در این باره که آیا افزایش خشونت در جامعه امروز ما، نوعی تمایل به فرهنگ لاتها و جاهلها را در جامعه نشان میدهد، می گوید: خشونت و تقدیس خشونت جزوی از خصوصیات لاتهاست که از نظر روانی و رفتاری میل به آن دارند. آنها پرخاشگر و زورگو هستند، در هر شخصیتی شاید این خشونت دیده شود ولی الزاما به معنای لات بودن نیست.

اینکه چرا حکومت ایران با وجود داشتن سپاه پاسداران همچنان لاتها و جاهلهایی برای خودش دارد، سوالی است که نقرهکار در پاسخ به آن میگوید: تعبیرم این است که این حکومت ترکیبی از جاهلسیم و آخوندیسم است. یک پیوند تاریخی، اقتصادی، فرهنگی، زبانی و مذهبی با هم دارند. در تمام ساختار حکومت جاهل و لاتها را میبینید و حضورشان را در بخش امنیتی و سپاه، قوه قضاییه و مجریه شاهدیم حتی اگر لات نباشند مانند محمود احمدینژاد به خاطر داشتن این ویژگی و خصلتها با لاتها پیوند دارند.
دکتر نقرهکار تأکید کرد: اکنون لاتها را در تمام بخشهای حکومت میتوانید ببینید که بیشتر هم در همان سپاه پاسداران حضور دارند.