هفتم آبان ماه برابر با ۲۹ اکتبر به عنوان روز بزرگداشت کوروش بزرگ، پادشاه هخامنشیان معروف شده است بدون اینکه در تقویم کنونی ایران ثبت رسمی شده باشد. مردم ایران سالهاست هفتم آبان به پاسارگاد رفته و این روز را گرامی میدارند؛ در سالهای گذشته و با گسترش شبکههای اجتماعی و امکان اطلاعرسانی آزاد و خارج از انحصار حکومت، این حضور پررنگتر شده و هر سال به تعداد شرکتکنندگان در این مراسم افزوده میشود.
امسال نیز مراسم بزرگداشت کوروش در پاسارگاد برگزار شد که با حاشیههایی روبرو بود. برخی حضور این جمعیت را بدون تبلیغات رسانههای سراسری قابل توجه دانسته، تعدادی عدم مقابله دولت و نیروی انتظامی با مردم در صورت مخالفت با برگزاری چنین مراسمی را مورد تحلیل قرار داده و عدهای نیز شعارهایی که از سوی مردم داده شد را نژادپرستانه قلمداد کردند.
چرا هفتم آبان؟
هر چند برخی از هفتم آبان به عنوان زادروز کوروش بزرگ یاد میکنند اما این روز در واقع روز ورود کوروش به بابِل و صدور فرمانی است که به عنوان منشور حقوق بشر کوروش بزرگ شناخته میشود.
در ترجمه منشور کوروش آمده است: «کوروش آشتیخواهانه به بابل اندر شد، سربازان بسیار او دوستانه در بابل گام برداشتند و او نگذاشت کسی در تمامی سرزمینهای سومر و اکد ترساننده شود، او مردمان ستمدیده را از درماندگی رهانید، آوارگان را به خانه های خود بازگرداند، بردگان را از بیگاری نجات داد و فرمان داد که هر کسی در انتخاب مذهب و محل سکونت خود آزاد باشد».
اهمیت این منشور که به برجسته شدن نام کوروش هخامنشی در تاریخ جهان منجر شد، در اینست که در دورانی که معمولا خونریزی و خشونت در کنار کشورگشاییهای هر امپراتوری دیده میشد و توجه حکمرانان به بخش ویژه جامعه یعنی بزرگان و نجیبزادگان بود، پادشاه ایران نه تنها در مورد مردم سرزمین خود بلکه در مورد مردم دیگر سرزمینها به حق آزادی مذهب، آزادی محل کار و زندگی معتقد و خود را مسئول فراهم آوردن رفاه و شادمانی در برابر بیگاری و بردگی میدانست. از همین رو نام این پادشاه ایرانی در تورات (وصایای عهد عتیق) نیز به نیکی آمده است.
تجمعی بدون پشتوانه حکومتی
یکی از نکات مهم که در تجمع سالانه مردم در پاسارگاد قابل توجه است، بیمتولی بودن و برخوردار نبودن این تجمع از حمایتهای مالی و رسانهای جمهوری اسلامی است.
به گفته یکی از مبتکران این حرکت در ایران، فعالان فرهنگی در اواخر دهه هفتاد خورشیدی و در مقابل بی توجهیهای جمهوری اسلامی به فرهنگ و تاریخ ایران، تصمیم گرفتند هر ساله هفتم آبان در پاسارگاد گرد هم آیند. اما در سال ۱۳۸۴ و در جریان آبگیری سد سیوند و با پیشبینی زیر آب رفتن بخشی از تخت جمشید و آرامگاه کوروش، توجه افراد بیشتری به این روز جلب شد به طوری که در هفتم آبان سال ۸۴ تعدادی از سازمانهای غیردولتی (ان.جی.او) فعال در زمینه تاریخ و فرهنگ، از جمله موسسه مهرآیین رامهرمز، انجمن افراز تهران، کانون پرستوهای آزاد تهران، کانون گسترش فرهنگ ایران بزرگ اصفهان، انجمن سنه دژ و موسسه کاوه آهنگر همدان نیز به طور رسمی به این تجمع پیوستند.
فعالیت شخصیتها و نهادهای خارج از کشور مانند «پاسارگاد را نجات دهید» نیز در ایران با استقبال روبرو شد.
هر چند بر خلاف تجمعات حکومتی، در این گردهمایی نه ساندیس و کیک رایگان توزیع میشود و نه وسیله نقلیه رایگان برای علاقمندان از نقاط مختلف ایران وجود دارد، امسال هزاران نفر در در آن شرکت کردند. تعداد مردمی که از نخستین ساعات بامداد تا نیمه شب هفتم آبان در پاسارگاد حضور پیدا کردند بیش از یک میلیون نفر برآورد شد. بیشتر مردم با اتومبیلهای شخصی و به صورت خانوادگی به پاسارگاد رفتند. گفتنی است که پیش از آن، دستوری از سوی سازمان گردشگری به آژانسهای مسافرتی ابلاغ شده بود که در نیمه آبان ماه اجازه برگزاری تور تخت جمشید و پاسارگاد را ندارند. به گفته یکی از شرکتکنندگان در این تجمع، بیشتر شرکتکنندگان از اقشار متوسط جامعه بودند و همدلی مردم برای ایجاد نظم در این تجمع برجسته بوده است.
همچنین در این تجمع چهرههایی مانند محمدرضا عالی پیام (شاعر طنزپرداز با نام هنری هالو) و احمد بارانی منجری، فعال فرهنگی، حضور داشتند که بازداشت شدند. اما پیش از آن دولت اقدامی برای جلوگیری از برگزاری این مراسم انجام نداد. برخی تحلیلگران معتقدند جمهوریاسلامی پیشبینی حضور میلیونی مردم در پاسارگاد را نداشت و حاضر به پرداخت هزینههای احتمالی برای برخورد نبود. از سوی دیگر برخی علت حضور فعال مردم در این روز را با اعتراضات صنفی که در ماههای گذشته شدت گرفته، همسو و به لبریز شدن صبر مردم از عملکرد جمهوریاسلامی ارزیابی میکنند.
آنها نژادپرست بودند؟
یکی از شعارهایی که برخی در پاسارگاد سر دادند و حساسیتهایی را برانگیخت و از آن برداشت نژادپرستانه شد، شعار «ما آریایی هستیم، عرب نمی پرستیم» بود. به نظر میرسد برخلاف وسواس شدیدی که برخی در تفسیر نژادپرستانه از این شعار دارند، مردمی که این شعار را سر دادند نقطه دیگری را هدف قرار داده بودند.
اگر این شعار را در کنار دیگر شعارها از جمله «ایران وطن ماست، کوروش پدر ماست»، «حکومت آخوندی، فقط ظلم فقط جهل»، «به که در فکر وطن باشیم و فکر کار خویش، پیش از آنکه از دست ما بیرون رود کار وطن»، «زنده باد کوروش، زنده باد اقوام ایران»، «زنده باد عرب های ایران، زنده باد آذری های ایران، زنده باد کردهای ایران» قرار دهیم بعید به نظر میرسد این افراد از روی حس نژادپرستانه و با تکیه بر مرزبندی نژادی ملت ایران در پاسارگاد جمع شده باشند به ویژه آنکه نژادپرستی هرگز در جامعهی ایران زمینهای نداشته و همواره حکومتها بودهاند که بر اساس «تفرقه بینداز و حکومت کن» از آن بهره بردهاند.
از سوی دیگر بخش زیادی از مردم ایران معتقدند جمهوری اسلامی «عربپرست» است و نمادها و فرهنگ عربی را بر «فرهنگ و موجودیت ایرانی» برتری داده و ملت ایران را تابعی از فرهنگ اعراب ساخته و تاریخ و فرهنگ خودی را تحقیر و ناچیز شمرده است. در این تلاش ایدئولوژیک، تاریخ ایران به جز از طریق ارتباط با اعراب، یک تاریخ جاهلی و پست شمرده شده و انواع توهین و تحقیر از سوی جمهوریاسلامی روانه گذشته تاریخی ایرانیان شده است.
برای نمونه علی لاریجانی، ایرانِ قبل از ۱۴۰۰ سال پیش را ایرانِ وحشی و متوحش خوانده است؛ یعنی مدنیت ایران متکی بر حضور اعراب و اسلام در ایران است و به اعتبار حضور اعراب، ملت ایران به سیر مدنیت گام گذاشته و به قول معروف آدم محسوب شده است. حال آنکه بنا به پژوهشهای معتبر، این اعراب و مسلمانان مهاجم بودند که تحت تأثیر فرهنگ سیاسی و اجتماعی ایران قرار گرفته و حتی اسلامشان نیز به نوعی «ایرانیزه» شد.
این برداشت که این شعارها به شکل مستقیم ایدئولوژی و عملکرد جمهوری اسلامی را نشانه گرفته است در دو شعار دیگری که در این روز سر داده شد، یعنی «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران»، «همهاش میگن دست خداست، هر چی بلاست از عربهاست» نیز نمایان است.
برخی نیز سردادن شعارهایی که از آن تعابیر نژادپرستانه میشود را به عوامل حکومت نسبت داده و معتقدند جمهوریاسلامی با این کار تقابل ملت ایران با خود را به تقابل بین تبارها و اقوام تبدیل میکند تا خود را در حاشیه امن قرار دهد.
تجمع سالانهی مردم برای احترام به کوروش، احترام به گذشته باستانی یک ملت و تلاش برای بازیابی آن هویت تاریخی و فرهنگی است که توسط جمهوری اسلامی به شدت ضربه خورده است. از این رو بهتر است شعارهایی را که از سوی حاضران داده میشود پاسخی به این گسست دانست. به ویژه آنکه نمیتوان تصور کرد کسانی در روز گرامیداشت کوروش شعارهای نژادپرستانه بدهند که میدانند او به دلیل منشور حقوق بشرش و احترام به تنوع قومی و مذهبی و فرهنگی نزد جهانیان ارجمند است؛ مگر اینکه ریگی به کفش داشته باشند.