کامیار بهرنگ- بیش از یک سال است که «برجام» به تعبیری به فرجام خود رسیده و به گفته مقامات دولت حسن روحانی بخش بزرگی از تحریمهای بینالمللی علیه برنامه اتمی جمهوری اسلامی برداشته شده است.
تحریمهایی که نه فقط اقتصاد ایران بلکه بسیاری از جنبههای دیگر سیاست و اجتماع ایران را تحت تاثیر خود قرار داد. یکی از این حوزهها محیط زیست بود. همزمان با اجرای طرح تحریم بنزین ایران، محمود احمدی نژاد گفته بود «آرزوی من است که بنزین تحریم شود» و همزمان وعده داده بود «ظرف دو روز ۱۷ میلیون لیتر جایگزین میکنیم». بعد از اینکه «آرزوی» احمدی نژاد برآورده شد، از سوی مسعود میرکاظمی وزیر وقت نفت، «طرح ضربتی افزایش تولید بنزین» با جایگزینی بنزینهای پتروشیمی به اجرا گذاشته شد.
همزمان با تولید این بنزینها بود که آلودگی هوا در دست کم ۸ کلانشهر ایران به نحو چشمگیری افزایش یافت و کارشناسان مستقل نسبت به سرطانزا بودن این بنزینها هشدار دادند. با روی کار آمدن دولت یازدهم از اولین اقدامهای دولت توقف تولید بنزین پالایشگاهی و وارادت دوباره بنزین بود.
جنبهی دیگری که مسئولان دولت یازدهم را به حذف بنزین پتروشیمی مجبور کرد گزارشهایی بود که از نقش این سری محصولات در آلودگی هوا بخصوص شهر تهران داشت. افزایش آلودگی هوای شهر تهران و ادامه وضعیت بحرانی در این شهر برای بسیاری از مردم این سوال را به وجود آورده که با وجود افزایش وارادت بنزین چرا باز هم شاهد آلودگی هوا هستیم؟ این موضوع البته دستمایهی دعواهای سیاسی مخالفان دولت یازدهم نیز قرار گرفته است اما کل مشکل را میتوان از زاویهای دیگر نیز بررسی کرد.
پدیدهی تشدید آلودگی در اوایل پاییز یک امر مرسوم برای شهر تهران شده است. برخی کارشناسان «وارونگی دما» را علت اصلی این مشکل میدانند. در واقع این پدیده هر ساله در انتظار تهران (و اکثر شهرهای صنعتی که با میانگین بالای آلایندهها روبرو هستند) دیده میشود. اما آیا واقعا برای این موضوع کاری نمیشود کرد؟
مشکل از بنزین است! مشکل از بنزین نیست!
مقایسه دو بازه زمانی (اول فروردین تا ۲۳ آبان) در سالهای ۹۰ و ۹۵ نشان میدهد با وجود اینکه تهران در تعداد روزهای پاک آنچنان هم پیشرفت نکرده اما به طور محسوسی از تعداد روزهای «بسیار ناسالم»، «ناسالم» و «ناسالم برای گروههای حساس» کاسته شده است. در همین دوره است که شمار روزهای سالم هوا رشدی نزدیک به ۲ برابر داشته و این نشان میدهد که دست کم سیاستهای اجرا شده در سالهای گذشته توانسته تاثیری معین همراه داشته باشد.
به طور مشخص و بر اساس حتی گزارش کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شورای اسلامی مضر بودن بنزینهای پتروشیمی تولید شده ثابت شده، اما سوال اینجاست که مشکل واقعی آیا مدل بنزین است؟
در پاسخ باید گفت هم بلی و هم خیر؛ در واقع مشکل اصلی را میتوان در خودروهای فرسوده و عدم معاینهی فنی دقیق آنها دانست. وحید حسینی، مدیر عامل شرکت کنترل کیفیت هوای تهران چندی پیش تاکید کرده بود که «بر اساس مطالعات، در تهران حدود ۸۰ درصد آلودگیها ناشی از خودروها و وسایل نقلیه عمومی است. بنابراین اگر منابع تولید آلودگی کنترل و مدیریت شوند بقیه مسائل جزو مباحث فرعی محسوب میشوند».
به این ترتیب، میتوان گفت حتی اگر بهترین بنزین وارد بازار ایران شود باز هم ما شاهد آلودگی هوا خواهیم بود.
همهی مشکلات به گردن تحریم است
معصومه ابتکار، رئیس سازمان محیط زیست گفته است: «اثرات تحریمها روی محیط زیست از جنبه بحث تغییرات اقلیم بسیار جدی است و باعث شده برای دستیابی به فناوریهایی که بتواند در کاهش آلودگی و انتشار گازهای گلخانهای و اصلاح الگوی مصرف انرژی را برای کشور ما تسهیل کند، تأخیر داشته باشیم».
گفته رییس سازمان محیط زیست نیز مانند موضوع بنزین هم درست است و هم نادرست؛ درست از آن جهت که اعمال تحریم علیه برنامه ماجراجویانه اتمی جمهوری اسلامی هزینههای بسیاری را به بخشهای گوناگون اقتصادی ایران وارد کرد. عدم امکان خرید از بازارهای جهانی، عدم امکان پشتیبانی از محصولات فروخته شده، محدودیت همکاریهای بینالمللی و موارد دیگری که غیرمستقیم میتواند نتایج تحریمهایی باشد که به مرور در حال برداشته شدن است. اما مشکل صحبتهای خانم ابتکار در عدم توجه به نقش دولت و سازمانهای وابسته آن در سرمایهگذاریهای بلندمدت و میانمدت در حوزهی محیط زیست است. در واقع ابتکار توضیح نمیدهد که چگونه با تمام هزینههای مستقیم و غیرمستقیم که در سالهای گذشته برای نیروگاه بوشهر انجام شده، امکان احداث چندین نیروگاه تولید برق با انرژیهای پاک وجود نداشت؟! ابتکار توضیح نمیدهد که چه افرادی در ایجاد و تشدید این تحریمها نقش داشتند که امروز کشور برای خرید سلولهای خورشیدی همچنان مشکل مناسبات مالی داشته باشد؟ ابتکار توضیح نمیدهد که در سالهایی که جمهوری اسلامی تحریم نبود و امکان سرمایهگذاری نیز فراهم بود چرا سرمایه و نیرو صرف پروژههای ویرانگر سدسازی شد که محیط زیست را بیش از پیش ویران کردند؟!
همه مشکلات گردن کشورهای همسایه است
امروز توفان غبار (ریزگرد) یکی از بزرگترین معضلات ایران محسوب میشود به طوری که در سالهای اخیر تنها شهرهای مرزی ایران درگیر این توفانها نبوده و حتی تهران نیز شاهد گرد و غبارهایی بود که به گفته مسئولان جمهوری اسلامی «ریشه داخلی ندارند». اما اینجا هم باز مسئولان تنها بخشی از مشکل را میگویند و آنجا که پای مسئولیت آنها به میان میآید، خود را پنهان میکنند و مانند همیشه تقصیر را به گردن دیگران میاندازند.
اینکه بخش بزرگی از این توفانها ناشی از خشکسالی گسترده در منطقه خاورمیانه است بر کسی پوشیده نیست اما مسأله همین است که مسئولان جمهوری اسلامی چه تلاشی برای کاهش خشکسالی در ایران انجام دادهاند؟ مبتکر کدام اقدام مشترک با کشورهای همسایه بودهاند؟
در سالهای گذشته همواره به بهانه تحریم و عدم همکاریهای بینالمللی، فرصتها از دست رفته است. حالا میخواهند «مدافعان حرم» را برای حل مشکل خشکسالی به عراق و سوریه اعزام کنند.
کلید هوای بد تهران در برجام است!
معصومه ابتکار چندی پیش در مصاحبهای با اشاره به «بدعهدی» ایالات متحده آمریکا، اعمال تحریمهای این کشور علیه جمهوری اسلامی را «عامل ضربه زدن به محیط زیست ایران و مانعی بر سر راه رسیدن کشور در رسیدن به اهداف زیست محیطی» عنوان کرد.
ابتکار پیش از این مصاحبه به برنامه جامع کاهش آلودگی در سال ۷۹ اشاره کرده بود که میبایست طی ۱۵ سال مشکل آلودگی شهر تهران را حل میکرد. رئیس سازمان محیط زیست البته به متوقف شدن این برنامه با روی کار آمدن دولت نهم اشاره میکند اما مشخص نمیکند آن زمان کدام تحریم بینالمللی و بدعهدی آمریکایی موجب اعمال سیاستهای ویرانگر و تخریبی شد؟!
داستان غمانگیز نابودی محیط زیست ایران هنگامی با سیاست بیشتر گره میخورد که به یاد آوریم غلامرضا نیکپی، شهردار تهران بین سالهای ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۶، اندکی پس از روی کار آمدن جمهوری اسلامی از جمله به اتهام «کمکاری فراوان در هنگام تصدی پست شهرداری» و «حل نکردن معضل ترافیک و آلودگی شهر تهران» اعدام شد (روزنامه اطلاعات، ۲۷ فروردین ۱۳۵۸).