انجام چند ملاقات مستقیم بین شماری از اعضای دولت آینده دونالد ترامپ و نمایندگان اپوزیسیون جمهوری اسلامی در خارج کشور طی دو هفته گذشته، نشان داد که پس از آغاز به کار دولت آینده آمریکا، «سیاست درهای بسته» اوباما در رابطه با مخالفین حکومت مذهبی تهران تغییر کرده و حمایت از دگراندیشی و تقویت دگراندیشان به عنوان اهرم «قدرت نرم»، در خدمت دیپلماسی واشنگتن قرار میگیرد.
طی هشت سال گذشته دولت اوباما با انکار ماهیت واقعی حکومت اقتدارگرای اسلامی ایران، و ظاهرا به امید اصلاح رژیم از درون، از برقراری هر نوع ارتباط منسجم با مخالفین حکومت تهران پرهیز کرد.
رسانههای فارسی زبان آمریکا نیز (یک شبکه تلویزیونی، دو رادیو و یک سایت پربیننده) که با استفاده از اعتبارات مالی اعلام شده کنگره و دولت آن کشور اداره میشوند، بر اساس شناخت از انتظارات واشنگتن، سیاست درهای بسته در مقابل اپوزیسیون، بخصوص ملیگرایان را دنبال کرده و به تضعیف و انزوای تدریجی دگراندیشان یاری دادند.
نظریهپردازان و مشاوران دولت اوباما که در تدوین این مسیر و پیگیری آن نقشی داشتند، ظاهرا فراموش کردهاند که حکومتهای اقتدارگرا و متکی به فرد، بی ثباتاند، و بدون استثنا محکوم به فروپاشی.
تاریخ مصرف سرمایهگذاری بر روی حکومت هایی از این دست در گذشته نامحدود نبود و امروز محدودتر از پیش شده است. دو عامل قاطع که روند بی ثباتی حکومتهای اقتدارگرا و فردی را سرعت بخشیده، یکی تغییر نظام دوقطبی در جهان بعد از فروپاشی امپراتوری کمونیسم و پایان جنگ سرد است و دیگری، قدرت گرفتن رسانههای اجتماعی، که هر یک، به شکل گرفتن «انقلابهای رنگی» و «بهار عربی» یاری دادهاند.
از ابتدای دهه نود میلادی تا کنون بجز سوریه، فروپاشی سایر رژیمهای فردی، سریع و حتی ناگهانی صورت گرفته. از جمله دلایل اصلی طولانی شدن وضعیت انتقالی در سوریه و ادامه حکومت اسد در دمشق، فقدان گروههای منسجم سیاسی مخالف در داخل، و ضعف و پراکندگی اپوزیسیون در خارج بود.
بنا بر اسناد رسمی منتشر شده، بریتانیا طی چهار سال گذشته به منظور شکل دادن به یک اپوزیسیون قابل عرضه سوری، با توسل به لابیگیری، استخدام موسسات روابط عمومی، پرداخت پول به رسانهها، حدود ۸ میلیون دلار هزینه کرده است ( حدود ۲ میلیون دلار در یک سال گذشته).
آمریکا و دیگر کشورهای اروپایی و همچنین کشورهای منطقه، عربستان سعودی و قطر نیز به سهم خود چنین هزینههایی را در رابطه با منسجم ساختن اپوزیسیون سوریه پرداخت کردهاند، در حالی که ایجاد و حفظ ارتباط پیش هنگام با مخالفین اسد، مانند دگراندیشان هر حکومت اقتدارگرای دیگر، ضمن کاهش هزینه و کوتاه ساختن دوران انتقال، کیفیت مدیریت و گردانندگان نظام جانشین را بهبود می بخشد.
آمریکا، اوباما و ایران
آمریکا طی دوران رییس جمهوری جیمی کارتر، از به قدرت رسیدن مذهبیون در ایران استقبال کرد و با وجود اقدام ضد آمریکایی حکومت مذهبی در نخستین فرصت ممکن و گروگانگیری ۵۲ دیپلمات آمریکایی مامور خدمت در تهران که ۴۴۴ روز به طول انجامید حمایت از حکومت تازه توسط دولتهای بعدی آمریکا ادامه یافت.
ارسال قرآن برای رهبران مذهبی تهران به نشانه دوستی، همراه با محمولههای موشکی توسط دولت جمهوریخواه رونالد ریگان صورت گرفت و در دولت جمهوریخواه جورج بوش پسر، از سال ۲۰۰۳ تا سال ۲۰۰۶ همکاری نزدیک واشنگتن با تهران در افغانستان و عراق، ادامه یافت.
در دولت بیل کلینتون، ضمن تصویب قانون کنترل ایران و لیبی، ( ایلسا – ۱۹۹۶) مادلن اولبرایت، وزیر خارجه وقت آمریکا با دست گرفتن برگ زیتون و نشان دادن تمایل برای همکاری، از جمهوری اسلامی بابت «کودتای ۲۸ مرداد» (کودتای شکست خورده ۲۵ مرداد سال ۱۳۳۲ و نقش کوچک کرمیت روزولت) در عملیاتی به نتیجه نرسیده موسوم به «آژاکس» از جمهوری اسلامی پوزشخواهی کرد.
در دوران هشت ساله رییس جمهوری باراک حسین اوباما، دکترین «بهبود وجهه آمریکا در کشورهای مسلماننشین خاورمیانه» از راه تقویت حکومتهای اسلامگرا (به ظاهر مشروع و منتخب) پیگیری و در این چارچوب حکومت تهران با وجود اعمال دیکتاتوری در داخل و ایجاد ناامنی در منطقه، مورد نوازش قرار گرفت.
مناسبات کاری نزدیک دولت اوباما با دولت حسن روحانی، طی چهار سال گذشته اوج تازهای است در تاریخ روابط رسما قطع شده سیاسی دو کشور در ۳۷ سال گذشته.
مذاکرات طولانی منجر به لغو تحریمهای یک جانبه سال ۲۰۱۲ به بهانه سازش اتمی، علاوه بر اعاده مشروعیت حکومت مذهبی که طی تظاهرات گسترده مخالفان در اعتراض به انتخابات سال ۸۸ در افکار عمومی جهان از میان رفته بود، بنیه مالی حکومت را نیز با دادن مجوز پرداخت دهها میلیارد دلار افزایش داد؛ اقدامی که دست حکومت اسلامی تهران را در تشدید فعالیتهای تشنجزای برونمرزی و توسعه تخریب زیرساختها و تلفات انسانی در سوریه، عراق و یمن درازتر از پیش ساخت.
سیاستهای دیگر با کشتیبان نو
در مورد ترسیم نقشه راه سیاست خارجی آمریکا با دونالد ترامپ، بیش و کم همه ناظران در تردیداند و در بهترین وضع، به گمانهزنی و انتظار آغاز حرکت او نشستهاند. تنها قطعیت و توافق ناظران در این نکته است که دونالد ترامپ سیاست خارجی اوباما را، بخصوص در خاورمیانه، ادامه نمیدهد.
کشورهای عربی، علاوه بر اعزام نمایندگانی به آمریکا، برای رایزنی و کسب اطلاع، با دعوت از چهرههای شناخته شده سیاسی و استفاده از فرصت برگزاری گردهماییهای مطالعاتی، مانند کنفرانس هفته جاری «مجمع صیر بنی یاس» در ابوظبی که در آن وندی شرمن، دیوید ایگناتیس و فدریکا موگرینی هم شرکت داشتند، برای آشنایی بیشتر با خط مشی سیاسی ترامپ و شناخت بهتر همکارانش تلاش میکنند.
مواضع جمهور اسلامی و اپوزیسیون
حکومت مذهبی ایران ضمن دل بستن به کمکهای روسیهای که هنوز دارای تکلیف روشن در مناسبات آتی خود با واشنگتن نیست، برای مقابله با اقدامات احتمالا خصمانه دولت ترامپ، سیاست خصومت نرم و بی اعتنائی و صبر را در پیش گرفته است.
برگزاری دو کنفرانس از سوی لابیگران حقوقبگیر جمهوری اسلامی در واشنگتن طی دو هفته گذشته و ابراز نگرانی نسبت به سیاستهای آینده دولت ترامپ علیه توافق اتمی (برجام) و همچنین انتقادات رسانههای جناح به اصطلاح راست جمهوری اسلامی از اظهار نظرهای انتخاباتی ترامپ، تهدید روز سهشنبه علی لاریجانی به تلافیجویی و لفاظیهای تند فرماندهان سپاه نسبت به اظهارات رییس جمهور منتخب آمریکا نشانه روشن مواضع کنونی تهران در این رابطه است.
نمایندگان اپوزیسیون داخلی از یک سو به دلیل فضای امنیتی در ایران و از سوی دیگر، داشتن تعلق خاطر به چپ میانه، از ابراز هر گونه نظر در مورد رییس جمهوری محافظهکار آمریکا و همکاران دست راستی او تا کنون پرهیز کرده و مانند حکومت، به انتظار نشستهاند.
اپوزیسیون خارجی، برخلاف حکومت و اپوزیسیون داخلی، از ماههایی که نامزدی ترامپ از سوی حزب جمهوریخواه قطعیت یافت، پویا عمل کرد. بعد از هشت نوامبر و پیروزی غیر منتظره ترامپ، تحرک اپوزیسیون سرعت بیش از پیش یافت به طوری که حتی نمایندگان چند گروه سیاسی همسو، ظاهرا بنا بر ابراز تمایل و توصییه ژنرال مایکل فلین، نامزد تصدی پست مشاور امنیت ملی کاخ سفید در دولت ترامپ و نویسنده کتاب «عرصه نبرد: چگونه میتوانیم در نبرد جهانی علیه اسلام رادیکال و متحدان آن پیروز شویم»، تلاشهایی را برای ایجاد هماهنگی در صفوف خود آغاز کردهاند.
شاهزاده رضا پهلوی که شناخته شدهترین چهره اپوزیسیون خارج از ایران است ضمن ارسال پیام تبریک برای ترامپ، با حضور در چند گفتگوی تلویزیونی به فعالیتهای متعارف خود وسعت بیشتری داده و از این لحاظ بیش از گذشته هدف حملات جمهوری اسلامی قرار گرفته.
مجاهدین خلق که در گروه همکاران نزدیک ترامپ با چند چهره نظامی و سیاسی در رابطه نزدیکاند، برای افزایش فعالیتهای خود به انتظار کامل شدن نامزدهای دولت ترامپ، به معرفی نامزد تصدی وزارت خارجه نشستهاند.
استدلال مشترک اپوزیسیون متنوع حکومت مذهبی بر این است که رفتارهای جمهوری اسلامی، بر اساس سابقه ۳۷ ساله، تغییر نکرده و انتظار اصلاح حکومت از درون نیز هرگز به نتیجه نخواهد رسید؛ نظری که بر خلاف دولت اوباما، ظاهرا نزد همکاران ترامپ گوشهای شنوا و علاقمند یافته است.
[کیهان لندن شماره ۸۷]