کامیار بهرنگ- در سالهای گذشته بارها از زبان مقامات مسئول در مورد ضرورت سرمایهگذاری به روی صنعت گردشگری شنیدهایم.
صنعتی پر سود که برخی از کشورهای جهان بخشی از سود ناخالص ملی خود را بر پایه آن تعریف کرده و با کوچکترین زمینهها، بزرگترین امکانات را برای خود و شهروندانشان فراهم میسازند.
ایران با داشتن ظرفیت بسیار بالای گردشگری اما نتوانسته این صنعت را چنان که باید گسترش دهد. بسیاری مهمترین دلیل آن را نبود زیرساختهای لازم مانند خدمات هتل و اسکان مناسب، عدم امکان استفاده وسیع از کارتهای بانکی بینالمللی، نبود امکانات گردشگری به زبانهای گوناگون و مواردی از این دست میدانند اما مرور خبرها نشان میدهد که حتی اگر تمام این موضوعات سختافزاری هم تامین شود باز هم نرم افزار (فرهنگ) گردشگری در میان ایرانیان آن گونه که شایسته است گسترش نیافته اگرچه ایرانیان به «مهماننوازی» مشهورند.
آخرین موردی که ادعای بالا را تایید میکند در فرودگاه شیراز (که یکی از پایگاههای اصلی گردشگران است) اتفاق افتاد.
تعدادی گردشگر خارجی وارد فرودگاه بینالمللی شیراز میشوند و برای چند وعده غذایی کوچک و نوشیدنی مبلغ ۲۷۰ هزار تومان پرداخت میکنند.
بعد از اینکه آنها به کشور خود باز میگردند مطلبی را به روی صفحهی اینستاگرام خود منتشر کرده و نوشتهاند: «گرانترین وعده غذایی ما در ایران در فرودگاه بینالمللی شیراز بود، ما سفارش کاپوچینو دادیم، اما خارج از سفارش ما، کیک و ژله هم آوردند؛ ۳ کاپوچینو + ۲ همبرگر + ۱ هاتداگ؛ ۲/۷ میلیون ریال!»
ایسنا در گزارشی که پیرامون این موضوع منتشر کرده به سابقه این گرانفروشی و «نقره داغ» کردن همه مسافران پرداخته و نوشته: «این فرودگاه بینالمللی در این زمینه شُهره است».
حالا وقتی این ماجرا رسانهای شده و کار از رسانههای اجتماعی به روزنامهها و سایتهای عمومی کشیده میشود، ماموران سازمان تعزیرات حکومتی غرفه مذکور را شناسایی کرده و آن را ۳۴ میلیون تومان جریمه میکنند. البته گفته شده مبلغ ۱۹۳ هزار تومان (مبلغی معادل ۵۶ دلار) به آن گردشگران خارجی بازگردانده خواهد شد.
این نکته جای تامل دارد که امیر سبوکی، رییس هیات مدیره انجمن صنفی راهنمایان ایران و جهانگردی استان فارس گفته است تازه باید از طریق آژانس مسافرتی دنبال گردشگران خارجی بگردیم تا ۵۰ دلار آنها را برگردانیم اما نگفته است وجههای که از ایران با انتشار این خبر تخریب شده را با چه قیمتی و چگونه ترمیم خواهد کرد.
همزمان با رشد سفر گردشگران خارجی به صورت تور یا شخصی به ایران فرصت بسیار خوبی برای افرادی که به شکلهای گوناگون با این صنعت سر و کار دارند فراهم شده است. اما مشکل آنجا آغاز میشود که برخی به دنبال دریافت پولهای نادرست از این افراد هستند و حاضر نیستند با ارائه خدماتی مناسب زمینه سفر دوباره گروههای دیگر را فراهم سازند.
به این سوال نیز باید پاسخ داد که اگر این گردشگران، ایرانی هم بودند همین برخورد صورت میگرفت؟ در واقع با وجود شکایتهای مکرری که انجام شده آیا مقامات جمهوری اسلامی و سازمان تعزیرات حکومتی دلشان برای شهروندان ایرانی هم میسوزد؟
همیشه تقصیر یکی دیگر است!
وقتی پای صحبت حتی مسئولان مینشینیم شاهد آن هستیم که همواره توپ تقصیر به زمین دیگری پاس داده میشود. یکی از این مسئولان در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری (که حاضر نشد ناماش در گزارش کیهان لندن برده شود) تقصیر این جریان را «بیتوجهی» مسئولان قوه قضائیه و نیروی انتظامی میداند. اینکه یک سازمان قدرت آن را ندارد برای تبلیغاتی که خودش میکند زیرساخت بسازد هم بیجواب میماند و تنها گفته میشود: «ما مسئول این هستیم که زیرساختها را درست کنیم که در چند سال گذشته بسیار پیشرفت کردیم اما نمیتوانیم بقیه را مجبور کنیم که کاری کنند».
راهنمایی برای معرفی یا راهنمایی برای سرکیسه کردن
نکته دیگر، نظارت بر راهنمایان تورهاست، یعنی کسانیکه باید جدا از تمام امور فنی دارای صفت مهم اعتماد و اطمینان هم باشند. در حالی که ورود هر گردشگر پول خوبی را نصیب آنها میکند اما گویا این پول برای چشمان گرسنهی برخی از آنها کافی نیست. موارد متعددی از خالی کردن جیب گردشگران مشاهده شده است که سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در این مورد که اتفاقا مسئولیت مستقیم دارد سکوت میکند.
در واقع وقتی تخلفهای آژانسهای مسافرتی و راهنماها با یک رشوه کوچک در حوزه قضائی مربوطه حل میشود نمیتوان انتظار داشت که این آژانسها سود سرشار خود را فراموش کنند. نقش این راهنماها اتفاقا دور نگاه داشتن گردشگران از گرانفروشان و کسانیست که به هر نحوی میخواهند «سر آنها کلاه بگذارند» اما در مواردی اتفاقا همین راهنماها مسئولیت فرستادن گردشگران به شکارگاه جیبهای آنان را دارند.
به یقین این موضوع شامل تمام راهنماها نمیشود و بسیاری از آنان با پاکدلی گاهی حتی خدماتی بیشتر از وظیفه خود انجام میدهند اما همین چند مورد گزارش شده برای یک مجموعه کافی است تا اعتماد گردشگر (چه داخلی و چه خارجی) را خدشهدار کند.
آرش نورآقایی، رئیس هیئت مدیره راهنمایان گردشگری در مصاحبهای از رسانهای شدن این موضوع «گله» کرده و گفته است: «پرداختن به این موضوع از طریق رسانه کار را خرابتر میکند».
بخشی از ماجرا باز هم همان داستان گردشگر داخلی و خارجی است، گردشگر خارجی که یورو و دلار با خود آورده است امکان آنکه همچون مورد فرودگاه شیراز صدایاش به جایی برسد وجود دارد اما برای خوردن حق گردشگر داخلی کافیست در روزهای تعطیلات نوروزی و بعد از آن نگاهی به روزنامه و ستون تماس شهروندان بیاندازید تا از «سرکیسه شدن» مسافران و «پولهای زور» بسیار بخوانید. سالهای گذشته همین ماجرا بوده و سالهای آینده هم متاسفانه به نظر میرسد همین ماجرا باشد.
به این ترتیب، مسئولان سازمان گردشگری اول باید به دنبال ایجاد فرهنگ گردشگری و افزایش حوزههای نظارتی در کشور باشند و در مرحله بعد شروع کنند به تبلیغات سفر به ایران برای گردشگران خارجی.