علی شریفیان (+عکس، ویدیو) دنیا فنیزاده روز هشتم دیماه ۹۵ پس از مدتها مبارزه با سرطان دست راست خود از پای درآمد.
دنیا، عروسکگردان « کلاه قرمزی»، یکی از محبوبترین شخصیتهای عروسکی تاریخ تئاتر عروسکی ایران بود. با درگذشت این هنرمند که حدود دو دهه گردانندهی کلاه قرمزی بود و با هنرمندی خود این عروسک را به اوج محبوبیت رساند همه دوستداران این شخصیت نمایشی و دست درکاران آن دچار غم و اندوه شده و سوگوار شدند.
درگذشت دنیا رسانههای رسمی و رسانههای اجتماعی بازتاب گستردهای پیدا کرد. دوستداران کلاه قرمزی ناگهان متوجه فقدان کسی شدند که در واقع خود کلاه قرمزی بود. او ناپیدا بود و با کار هنرمندانهاش به همگان نشان داد که میشود کارهای بزرگی انجام داد بدون اینکه الزاما دیده شد.
بسیاری نمیدانند تئاتر عروسکی و کار عروسکگردان چیست و تئاتر و نمایش عروسکی در ایران چه پیشینهای دارد. تئاتر عروسکی بر خلاف تصور و دریافت بسیاری در ایران، سابقه ای دیرپا و پر افت و خیزی دارد.
از آنجا که تئاتر عروسکی بخشی جداییناپذیر از تئاتر است باید فشرده به پیشنیه تئاتر در ایران نیز بپردازیم. همانطور که تاریخنویسان یونانی چون هرودت و گزنفون ثبت کردهاند، زمینه تئاتر در ایران به دوران باستان (۶۴۱–۱۰۰۰ پیش از میلاد) برمیگردد. شروع اولین تئاتر و پدیدههای بازیگری مردم ایران را میتوان در مراسم و آیینهایی جستجو کرد که در آنها به ستودن قهرمانان افسانهای، اسطورهای و ملی میپرداختند. تاریخ تئاتر ایران با استیلای شعر و شاعری بر هنرهای دیگر، یک دوره سکوت طولانی دارد که هنوز به درستی پژوهش نشده است. ولی تردیدی نیست که پس از تسلط اعراب و اسلام بر ایران بسیاری از تجلیات احساسی، خلاقانه و فکری ایرانیان که در هنرهایی مانند نقاشی، مجسمهسازی، موسیقی و تئاتر بازتاب مییافت، ممنوع و متوقف شد که پرداختن به آن از حوصله این نوشتار خارج است.
با رسیدن پای مدرنیته به ایران عمدتا در دوران پادشاهان قاجار به ویژه پس از سفر ناصرالدینشاه به فرنگ، تئاتر و عکاسی و سینما به عنوان نمادهایی از مدرنیته به ایران میآیند. نمایشنامهنویسانی چون میرزا آقا تبریزی، میرزا ملکم خان و از همه شاخصتر میرزا فتحعلی آخوندزاده با نوشتن نمایش به شکل اروپایی آغازگران این هنر در آن دوران بودند. سپس کسانی چون حسن بابا مقدم با نوشتن «جعفرخان از فرنگ برگشته » تئاتر مدرن را نه تنها از نظر فرم بلکه به لحاظ محتوا نیز تغییر چشمگیر دادند. نمایشنامههایی چون «حکومت زمان خان»، «وزیر خان لنکران»، «حکایت دزد خرسافکن» و… یادماندههای تئاتر در آغاز مدرنیته در ایران هستند.
تئاتر عروسکی هم پیشنیه درازی در ایران دارد. به لحاظ تاریخی نخستین اشارهها به این هنر را در «تاریخ جهانگشا»ی عطا ملک جوینی میتوان یافت. جوینی که در سال ۶۸۰ هجری قمری درگذشت، در کتاباش که به واقع تاریخ قوم مغول است گزارشی از خیمهشببازی در روزگار اُکتای قاآن میدهد. تئاتر عروسکی در در کنارهنرهای نمایشی سنتی ایران مثل سیاهبازی، شببازی، سایهبازی، تخته حوضی و به ویژه خیمهشببازی نفس کم جانی میکشیده و بسی دیرتر به صورت امروزین آن با ئتاتر عروسکی یا انیمیشن (کارتون) ظاهر می شود. نخستین نامی که به تئاتر عروسکی داده شد «خیمهشب بازی» است. چنانکه واعظ کاشفی گفتهاست: «اگر پرسند که مخصوص لعبتبازان چیست، بگوی خیمه و پیشبند. و بازی خیمه در روز توان کرد و بازی پیشبند در شب. و پیشبند، صندوقی را گویند که در پیش آن خیالبازی میکنند و در روزبازی به دست حرکت کنند و در شببازی، رشتهای چند را متحرک سازند.»
خیمهشببازی تا روزگار ما هم ادامه یافته، یک عروسکگردان که در واقع تنها و همهکاره نمایش است، و حتی خودش ساز (معمولا تمبک یا کمانچه) هم مینوازد و گاهی به همراه نوازندهای، خیمهشبباز را که به او «مرشد» میگویند همراهی میکند. مرشد با عروسکهای نخی و با به حرکت در آوردن آنها از بالای قاب نسبتا کوچک صحنه با صداهای عروسکهایی که با نخ در کنترل او هستند روایات مختلف و عمدتا روایتهای سنتی ایرانی مثل امیرارسلان، حسین کرد شبستری، پهلوان پنبه و داستانهای عاشقانه ایرانی لیلی و مجنون، یوسف و زلیخا، شیرین و فرهاد و مانند اینها را نقل میکند.
خیمهشببازی از نمایشهای خیابانی است. شاید هنوز مرشدها، این هنرمندان گمنام را بتوان در محلههای فقیرنشین تهران بزرگ در مناطقی چون راه آهن، گود زنبورک خونه، سر قبر آقا، میدان خراسان، مولوی و خزانه پیدا کرد که به سرگرم کردن مردم تنگدست مشغولند. تکنیک و شیوه کار این خیمهشببازان بحث مفصلی است. همین اندازه بگوییم که مرشدها عاشقانی هستند که همه وسائل و ابزار و داستان کارشان را خود تدارک میبینند. نمایشنامهنویس، آهنگساز و تهیهکننده ندارند. کار آنها ساده و روال کارشان اما هنر پیچیده و تحسین برانگیزی است. اغلب دستمایه نمایش مرشدهای خیمهشببازی «کمدی» است چرا که تنگدستان برای فرار از غصهها و نگرانیها و زندگی دشوارشان به «خنده» نیاز دارند.
آفرینندگان «کلاه قرمزی» و گردانندهی هنرمندش
عروسک «کلاه قرمزی» به وسیله ایرج طهماسب و حمید جبلی سالها پیش و پس از انقلاب ۵۷ طراحی شد و نخستین بار توسط مسعود صادقیان بروجنی، عروسکساز، ساخته شده است.
پس از مدتی مرضیه محبوبی آن را بازسازی کرد. اولین حضور این عروسک در هنرهای نمایشی در سال ۱۳۶۰ و آخرین بار در سال ۱۳۹۴ بوده است.
پس از درگذشت دنیا فنیزاده، هنوز معلوم نیست چه کسی این عروسک شیرین و محبوب کودکان و بزرگسالان را بگرداند. هر کسی که برای این کار قدم پیش بگذارد بعد از «دنیا» کار بسیار دشواری پیش رو خواهد داشت چرا که «دنیا» با کار فراوان و عاشقانهی خود این عروسک را به محبوبترین عروسک تاریخ تئاتر عروسکی ایران تبدیل کرد؛ عروسکی که حمید جبلی به جای او حرف میزند.
دنیا فنیزاده درباره کلاهقرمزی گفته است که کلاهقرمزی دهه ۱۳۹۰ هنوز همان کلاهقرمزی دهه ۱۳۷۰ است و تنها خُلق وخویاش امروزیتر شده است. با این وجود این را هم معتقد است که طی ۲۰ سالی که از عمر این شخصیت گذشته، کلاهقرمزی تفاوتهای بسیاری کرده. به باور او این شخصیت دیگر بزرگ شده اما خصلتهای خوب خود را از دست ندادهاست، بلکه یک سری از خصوصیاتی را که مربوط به دوران کودکیاش بود از دست داده؛ به عنوان مثال دیگر آقای مجری حرفهای او را میفهمد و نیازی به ترجمه حرفهای او نیست. به گفتهی دنیا: «کلاهقرمزی در این سالها یاد گرفته که درست حرف بزند و بعضی از رفتارهای خود را کنترل کند.»
مرضیه محبوب طراح عروسکهای مجموعه «کلاهقرمزی» اما میگوید، از آنجا که این عروسک را با دست ساخته و هر کدام از یک تکه اسفنج شکل گرفتهاند، طبیعی است که با گذر زمان و بازسازیهای عروسک دچار تغییر بشوند. او منکر بزرگ شدن شخصیت «کلاه قرمزی» است و میگوید: «عروسکها هیچ وقت نه بزرگ میشوند و نه پیر.» به عقیدهی این عروسکساز یک عروسک اگر کودک خلق شود تا آخر عمر کودک میمانَد و اگر پیر به دنیا بیاید تا پایان زندگیاش پیر خواهد بود. با این حال او معتقد است از آنجا که احساس و عواطف سازندگان و گردانندگان عروسکها نیز به همراه آنهاست، شاید «کلاهقرمزی» با وجود ظاهر بدون تغییرش، رشد کرده و حتی روزی بخواهد ازدواج کند. مرضیه محبوب تأکید میکند: «ولی این تخیل ماست که او را تغییر میدهد.»
نیکو شریفی روزنامهنگار و منتقد هنری درباره «کلاهقرمزی» مینویسد: «شاید کلاهقرمزی، که پخش مجددش بعد از بیش از ده سال وقفه، در نوروز ۱۳۸۸ آغاز شد، تنها برنامهای در تلویزیون باشد که بشود گفت به اندازهٔ برنامه ورزشی ۹۰ که عادل فردوسیپور تهیه و اجرا می کند، مخاطب دارد. خیل عظیم کودکان و بزرگسالانی که این برنامه را در تلویزیون و اینترنت تماشا میکنند، و مهمتر، آنهایی که فقط همین برنامه را از بین برنامههای تلویزیون میپسندند شاهدی بر این ادعاست.»
گفتنی است که «کلاه قرمزی» از تلویزیون به سینما هم رفت و دو سه فیلم بازی کرد. فیلمهای «کلاه قرمزی» با در نظر گرفتن قیمت بلیت، زمان اکران، و در نظر گرفتن تورم، یکی از پرفروشترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران شد.
از دنیا فنیزاده که به پدرش پرویز فنیزاده یکی از بزرگترین بازیگران تاریخ نمایش و سینمای ایران پیوست، دو فرزندش ارشیا و سیاوش، همسرش آبتین سهامی و خواهرش هستی، باقی ماندهاند.
*دنیا فنّیزاده در گفتگو با هفتهنامه چلچراغ
**علی شریفیان هنرآموخته بازیگری و کارگردانی از دانشکده هنرهای دراماتیک تهران، مربی تئاتر و تئاتر عروسکی پیشین در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، منتقد هنری و روزنامهنگار ساکن مونترال کاناداست.