شش سال است از آغاز جنگ سوریه میگذرد و ارتش روسیه نیروی خود در سوریه را کاهش میدهد، با گذشت زمان ابهامات و سوالات زیادی دربارهی این جنگ مطرح میشود، مثل اینکه چرا اسد از روسیه تقاضای پشتیبانی موشکی و هوایی و دریایی نکرد نه ایران؟
ژنرال والری گراسیموف، رئیس ستاد کل ارتش روسیه گفته روند کاهش نیروهای نظامی این کشور در سوریه آغاز شده است،
به گزارش اسپوتنیک، ناو هواپیمابر«آدمیرال کوزنتسوف»، رزمناو «پطر کبیر» و چند ناو زیردریایی دیگر در حال ترک سواحل سوریه در مدیترانه هستند.
نیروی دریایی روسیه از پاییز سال ۱۳۹۴ به درخواست بشار اسد، پشتیبانی خود از نیروهای دولتی سوریه را آغاز کرد. نخستین ماموریت این یگان از دریایی خزر آغاز شد و زیردریاییهای روسی با موشکهای دوربُرد، مواضع داعش در خاک سوریه را هدف قرار دادند، اما با پیچیدهتر شدن وضعیت سوریه، دیگر پرتاب چند موشک از خزر کمکی به اسد نمیکرد.
گرچه ایران همواره مدعی است، در تولید انواع موشکهای میانبرد و دوربُرد و حتی بالستیک، دارای توانمندیهای ویژهای است و به تولید سیستمهایی رسیده که هر هدفی در منطقه را با کمترین خطا هدف قرار دهد، اما سوریه دست یاری به سوی روسها دراز کرد و نیروی دریایی و هوایی این کشور و موشکهای این کشور را به حمایت از خود علیه شورشیان مسلح مخالف فراخواند.
دهم ماه آبان بود که رزمناو اتمی «پطر کبیر» و دو فروند زیردریایی وارد مدیترانه شدند. همزمان ناو هواپیمابر آدمیرال کوزنتسف و رزمناوهای «سورومورسک»، «ویتسه آدمیرال کولاکوف» و یک ناو پشتیبان دیگر هم به مدیترانه اعزام شدند. با این حال ارتش قدرتمند روسیه در این ماموریت نه چندان طولانی با مشکلات زیادی روبرو شد.
یکی از مشکلات، مسافتی بود که بمبافکنهای توپولف از جنوب این کشور طی میکردند تا به سوریه برسند. انتخاب پایگاه هوایی شاهرخی (نوژه) در همدان این فرصت را به این بمبافکنها داد تا مسافت کمتری را برای عملیات طی کنند. جنگندههای سوخوی روسی هم از پایگاه هوایی «حمیم» در سوریه مکمل این ماموریتها بودند، اما مخالفتهایی که از ایران با استفاده نظامی روسیه از خاک ایران شد، ادامه این همکاری را غیرممکن ساخت.
بخش عمدهای از پروازهای جنگندههای روسی از عرشهی ناو کوزنتسوف بود. اما یک نقص فنی، ماموریت تنها ناو هواپیمابر روسیه را مختل کرد. این مشکل فنی خلبانان روسی را مجبور میکرد به دلیل مشکلاتی که در هنگام برخاستن و نشستن داشتند سلاح و سوخت کمتری حمل کنند و تنها عدهی محدودی از خلبانان روسی در سطحی بودند که بتوانند پرواز و فرود با این محدودیت را روی باند ناو کوزنتسوف انجام دهند.
این نقص باعث شده بود که ۱۴ نوامبر یک فروند جنگنده میگ ۲۹ متعلق به همین ناو در دریای مدیترانه سقوط کند. در واقع توان نظامی روسیه هم برای ادامه جنگ در روسیه تحلیل رفته بود. بدیهی است وقتی چنین مشکلاتی گریبان ارتش پوتین را بگیرد، وضعیت جمهوری اسلامی ایران جای خود دارد.
بشار اسد به درستی از بین ایران و روسیه آنچه را در این جنگ داخلی لازم داشت دستچین کرد. او نه تنها از ایران درخواست پشتیبانی موشکی نکرد، بلکه درخواست پشتیبانی هوایی و دریایی هم نکرد و صرفاً از ابتدای جنگ به همان شبهنظامیانی که تحت عنوان مدافع حرم به سوریه اعزام شدند و نقش پیشمرگها و خطشکن را بازی میکردند اکتفا کرد.
این در حالی بود که جمهوری اسلامی بارها تواناییهای نیروی دریایی سپاه و ارتش را در منطقه منحصر به فرد دانسته بود. با این حال پیش از حضور رسمی نیروی هوایی روسیه در جنگ سوریه، رسانههای خارجی تصاویری را منتشر کردند که نشان میداد، هواپیماهای نظامی ایران در مواردی به دمشق اعزام شدند و یا در کنار جنگندههای روسی پرواز میکنند.
در این شش سال، ایران پس از سوریه دومین کشوری بود که بیشترین تلفات انسانی را در جنگ داخلی این کشور در حمایت از بشار اسد داد. از طرفی این جنگ نه تنها شمایی از سطح توانایی نظامی جمهوری اسلامی در زمین، هوا و دریا بود، بلکه ضعفهای زیادی را هم از تواناییهای ارتش روسیه عیان کرد.