سارا دماوندان – مبارزه با خشونت علیه زنان به یکی از مضامین اجتماعی سالهای اخیر تبدیل شده است.
آمار دقیقی از اینکه چه تعداد زن در خانه و خارج از آن مورد خشونت قرار میگیرند در دست نیست و یکی از دلایل آن این است که معمولا خشونتی پنهان است زیرا بسیاری از زنان به علت حفظ آبرو و یا عدم حمایتهای قانونی و همچنین آشنا نبودن به حقوق خود، از عیان کردن آن خودداری میکنند.
بر اساس آمار منتشر شده از سوی سازمان عفو بینالملل، خشونت در خانواده بیش از ابتلا به سرطان و تصادفات جادهای عامل مرگ یا معلولیت جسمانی زنان اروپایی در سنین ۱۶ تا ۴۴ سالگی میشود. بر اساس آمار جهانی ۹۰ درصد از قربانیان خشونت خانگی زنان و حدود ۱۰ درصد مردان هستند.
برخی از افراد ممکن است در طول زندگی یک یا چندین بار مورد خشونت از جمله خشونت جنسی قرار گیرد. نکتهای که باید بیش از هر چیزی به آن توجه کرد مراقبت از خود پس از حادثه است. برای اینکه بدانیم چه راهکارهایی برای غلبه بر پیامدهای خشونت و ضربات روحی لازم است، با فرنوش رافعی دکترای روانشناسی سلامت به گفتوگو پرداختم.
-واکنش افراد پس از اینکه مورد خشونت جنسی قرار میگیرند چگونه است؟
-در صورتی که فردی مورد خشونت جنسی قرار گیرد خیلی سخت میتوان واکنش او را پیشبینی کرد زیرا افراد با توجه به درجه توانمندیهای جسمی و روحی خود نسبت به اتفاق، واکنش نشان میدهند و واکنش هر فرد نسبت به فرد دیگر متفاوت است. اما برخی راهکارها وجود دارد که برای همه افراد در شرایطی که این ضربهی روحی وارد میشود، موثر است.
-مهمترین راهکار موثر در هنگام بروز این خشونت چیست؟
-مراقبت از خود؛ مراقبت از خود، با اثرات کوتاهمدت و بلندمدت برای مقابله با یک واقعه آسیبزا مانند تجاوز جنسی به فرد کمک میکند. ما دو نوع مراقبت از خود داریم: مراقبت از خود فیزیکی و جسمی، و مراقبت روحی و روانی. پس از اینکه برای فرد یک ضربهی روحی یا حادثهای مانند خشونت یا تجاوز جنسی اتفاق افتاد این خیلی مهم است که بدن خود را سالم و قوی نگه دارد. ممکن است برای فرد در حین خشونت صدمات و جراحات جسمی نیز پیش آمده باشد. به همین دلیل سلامت جسمی بالا میتواند فرد آسیبدیده را در برابر این صدمات حمایت کند.
-آیا یک فرد میتواند خود به تنهایی درجه صدمه وارد شده در هنگام آسیب را مشخص کند؟
-یک تست چند سوالی وجود دارد که با پاسخ به آن خود فرد میتواند میزان صدمه وارد شده را بسنجد. سوالات بدین ترتیب است:
خواب شما چگونه است؟ آیا یک خواب کامل دارید یا استراحت شما بیشتر حالت چرت زدن دارد؟
چه نوع غذایی میخورید؟ آیا وعدههای غذایی وجود دارد که به شما احساس سالم و قوی بودن بدهد؟
از چه نوع فعالیتهایی (ورزش) لذت میبرید؟ آیا هیچ فعالیت خاصی وجود دارد که شما احساس کنید انرژی بیشتری دارید؟
آیا شما به راحتی به انجام امور روزمره خود میپردازید؟ آیا فعالیتهایی وجود دارد که شما در ابتدای روز با انگیزهی انجام آنها از خواب بیدار شوید؟
-بخشی از پیامدهای حادثه به سلامتی روحی و احساسی فرد باز میگردد. آیا در این رابطه نیز خود شخص میتواند این میزان را تعیین کند؟
-برای اینکه شخصی بداند از نظر احساسی فرد متعادلی هست یا خیر نیز، چند سوال باید از خود بپرسد و صادقانه به آن پاسخ دهد. برای نمونه، در اوقات فراغت خود از چه فعالیت سرگرم کنندهای لذت میبرید؟ اتفاقات یا چیزهایی بودهاند که شما به انجام آنها علاقمند باشید؟ آیا شما افکار خود را در یک دفترچه شخصی یادداشت میکنید؟ آیا مدیتیشن و فعالیتهای تمدد اعصاب را بخشی از برنامه منظم خود قرار دادهاید؟آیا کتاب مطالعه میکنید؟ آیا شما یک نویسنده خاص و یا وبسایت مورد علاقه برای مراجعه دارید؟ وقت خود را با چه کسانی میگذرانید؟ آیا افرادی در اطراف شما هستند که شما در کنار آنها احساس امنیت و دوست داشته شدن را تجربه کنید؟ بیشتر وقت خود را کجا میگذرانید؟ آیا مکانی هست مانند منزل یک دوست یا فامیل که شما در آنجا احساس آرامش داشته باشید؟
-نتیجهگیری به چه ترتیب است؟ چه پاسخهایی نشان میدهد که فرد در معرض آسیب روحی و روانی قرار گرفته است؟
-مسئلهای که وجود دارد صداقت در هنگام پاسخ دادن است. یعنی ما باید با خود واقعیمان روبرو باشیم، حتی اگر پاسخهایی که میدهیم ناراحتکننده باشد. حال اگر بیشترین پاسخهای داده شده منفی باشد این نشانه آن است که مراقبتی از خود نکرده و نیاز به مشاوره دارید.
ـدرمان حرفهای که پس از ضربهی روحی بر روی فرد آسیب دیده انجام میشود چیست؟
-انواع رواندرمانیهای موثر در خشونت یا خشونت جنسی، بر روی آن حادثه ناگوار که علائم را ایجاد کردهاند تمرکز میکنند نه روی زندگی گذشته بیمار. فرد نمیتواند آنچه را اتفاق افتاده است تغییر دهد و یا فراموش کند اما میتواند یاد بگیرد طور دیگری درباره آن، درباره جهان و درباره زندگی فکر کند. فرد باید قادر باشد آنچه را که اتفاق افتاده تا جایی که ممکن است بدون اینکه دچار وحشت و اضطراب شود به خاطر آورد و حوادث ناگواری که داشته است را به زبان بیاورد.
-بهترین راهکارهای درمانی سریع پس از مورد خشونت جنسی قرار گرفتن چه زمانی است؟
-«دی بریفینگ» یکی از راهکارهای درمانی سریع بعد از اتفاق است یعنی گزارش به موقع (کمتر از ۷۲ ساعت) از سوی فرد آسیبدیده. پس از آن درمانشناختی رفتاری فرد است. توسط این درمان افکار خودکار مزاحم ارزیابی شده و با افکار تازه جایگزین میشوند و تلاش میشود تا باورهای غلط درباره خود و دنیا و آینده تغییر داده شود، باورهای غلطی مانند اینکه دنیا مکان خطرناکی است و من کاملا ناتوان هستم. این درمان راهی است که به فرد کمک میکند تا به گونه دیگری درباره خاطرات نامطلوب فکر کند. بنابراین آنها کمتر استرسزا میشوند و بیشتر قابل کنترل میگردند. معمولاً این نوع درمان شامل چند جلسه آرامشبخشی (relaxation) هم هست.
-گاهی دیده شده که در هنگام درمان، فرد آسیبدیده را دوباره با آن تجارب خشونت جنسی روبرو میکنند. آیا این روش درمان مناسب است؟
-به این نوع درمان مواجههسازی میگویند. نوعی درمان شناختی– رفتاری است که فرد در آن تجارب فاجعهآمیز را مجددا برای خود یادآوری میکند. دومین راهکار درمانی و البته موثرترین درمان پس از حادثه، مواجههدرمانی (Exposure therapy) است. مواجههدرمانی با دو هدف خاموش کردن تداعی محرکهای تروماتیک و واکنش ترس در فرد و بی اعتبار کردن باورهای فرد درباره تداوم علایم صورت میگیرد. روشهای مختلفی که برای مواجههدرمانی بیشتر استفاده میشود یک گزارش کتبی است که بیمار بلافاصله پس از آسیب مینویسد و گاهی بازسازی صحنه خشونت با استفاده از تصاویر کامپیوتری و حتی گاهی مواجهه زنده و واقعی است.
-آیا روانکاوی نیز برای فردی که مورد خشونت جنسی قرار گرفته لازم است؟
-بله، در واقع فرد میبایست پس از آنکه مورد خشونت قرار گرفت توسط یک روانکاو بر روی تعارضات هیجانی مربوط به حادثه فاجعهآمیز و درمان آنها متمرکز شود.
-چه اقدامات دیگری برای شخص آسیبدیده مناسب است؟
-خانوادهدرمانی نیز ممکن است به خاطر اینکه رفتار فرد میتواند بر روی سایر اعضای خانواده نیز تاثیر بگذارد مورد استفاده قرار گیرد. پس از آن گروهدرمانی است که به این دلیل که به فرد اجازه میدهد در افکار، ترسها، و احساسات افراد دیگری که حوادث فاجعهباری را تجربه کردهاند مشارکت نماید، مفید است.
-آیا تجویز دارو هم کمکی به فرد آسیب دیده میکند؟
-در بعضی مواقع ما دارودرمانی داریم. قرصهای ضد افسردگی SSRI باعث کاهش شدت علائم میشوند و در رفع علائم افسردگی که به طور همزمان با اضطراب بروز میکند، موثر واقع میشود. از سوی دیگر داروهای ضد اضطراب هم همزمان باید استفاده شوند. این داروها باید توسط روانپزشک، متخصص اعصاب و روان تجویز شوند.