صبا آموزگار بزرگ

دوشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۵ برابر با ۱۶ ژانویه ۲۰۱۷


آوازه –  در جامعه فرهنگی همه کشورها اگرچه کم، فرهیختگانی هستند که نفوذ و تاثیرشان از حد و حدود معمولی فراتر می‌رود و چند نسل را مدیون بهره‌دهی‌های خود می‌سازند.

بزرگانی که آموزه‌هاشان جریان‌ساز می‌شود. ابوالحسن صبا که بیست و نهم آذر ماه بیست و هشت سال از مرگ‌اش می‌گذشت یکی از این آدمیان جریان‌ساز بود. موسیقی ایران در سال‌های پس از ۱۳۲۰ در یک بلاتکلیفی تاریخی بسر می‌برد. وزیری تازه از سفر مطالعاتی فرنگ بازگشته و روز و شب برای سر و سامان دادن به وضعیت آشفته موسیقی تلاش می‌کرد. اختلاف نظر او با ریش‌سفیدان سنتی، جامعه موسیقی را دوقطبی کرده بود. یکی اصلاح موسیقی سنتی را می‌خواست و می‌گفت باید آن را با اندیشه نو و سلیقه امروزی اصلاح کرد. دیگری از بیخ منکر ارزش‌های ذاتی آن می‌شد و آشکارا می‌خواست آن را از میان بردارد. اینجا بود که صبا متعهدانه وارد میدان شد و اصلاح و تنظیم ردیف را آغاز کرد. صبا در تدریس ردیف هزاران شاگرد پیدا کرد. ده نفری نام‌آور شدند و لی تعداد شاگردان غیر مستقیم او از طریق کتاب‌های ردیفی‌اش از هزاران نفر نیز فراتر می‌رود.

استاد ابوالحسن صبا

در سال‌های پایانی زندگی صبا در برنامه‌ای رادیویی از او از شمار شاگردانش پرسیده‌اند. گفته است که آماری در دست ندارد ولی می‌داند که ردیف‌هایی که برای ویولن نوشته و هر کدام در سه هزار نسخه انتشار یافته، نایاب شده است. و بعد البته افزوده است که خیلی‌ها شاگرد شاگردان من بوده‌اند. به بیان دیگر می‌توان گفت همه آنان که در شصت هفتاد سال گذشته به آموختن ویولن پرداخته‌اند، اگر نه مستقیم دست کم غیر مستقیم شاگرد صبا و مکتب صبا بوده‌اند. از این نیز می‌توان فراتر رفت. چون صبا برای سازهای دیگر از جمله سنتور و سه‌تار نیز دستور و ردیف فراهم آورده است. پس بسیاری از سنتورنوازان و سه‌تارنوازان دهه‌های گذشته را نیز می‌توان در میان انبوه شاگردان غیر مستقیم او شناسایی کرد.

صبا را باید هنرمندی چندسویه به شمار آورد. در همه زمینه‌های موسیقی ملی دست و اندیشه صبا را در کار می‌بینیم. تقریبا همه سازهای سنتی را با مهارت می‌نواخت و می‌شناخت و می‌آموزاند و حتی آنها را میساخت. توانایی‌های هنری او ولی از قلمرو گسترده موسیقی نیز فراتر می‌رفت. نقاشی و منبت‌کاری می‌کرد، شعر می‌سرود و مقاله می‌نوشت. خط بسیار خوشی داشت. اینها امتیازاتی است که معمولا در یک هنرمند جمع نمی‌شود. با این همه صبا بیشترین توان و زمان خود را در قلمرو موسیقی به کار می‌گرفت که از خردسالی با آن انس و الفت یافته بود و در این قلمرو بیش از هر چیز به همان سازی می‌پرداخت که در سازگار ساختن‌اش با محتوای موسیقی سنتی بسیار کوشیده بود. از همین روی ویولن‌نوازی صبا را باید برجسته‌ترین بخش از توانایی‌های هنری او به شمار آورد. صبا با تمهیدات ویژه ویولن را به صورت یک ساز ملی درآورد که همه ظرایف موسیقی را باز می‌تاباند.

ویولن صبا به این ترتیب دیگر نه بیگانه مغرب‌زمینی است و نه همزاد کمانچه شرقی. ویولن او شناسنامه ایرانی گرفته و به تابعیت فرهنگ موسیقی ملی درآمده است.

قطعات ضربی          

سفر ماموریتی صبا به شمال ایران و اقامت دو ساله او در استان گیلان چشمان او را به جهان رنگارنگ موسیقی بومی گشود. توجه به موسیقی روستاها به ویژه در سرزمین‌هایی که از تنوع قومی برخوردارند، از اوایل قرن بیستم میلادی افزایش چشمگیری یافته بود. همه در صدد آن بودند که موسیقی بومی سرزمین خود را پیش از آنکه زیر فشار موسیقی شهری از پای درآید، گرد آورند و آن را منبع الهام و تغذیه برای آهنگسازان قرار دهند.

در ایران گمان می‌کنیم صبا از نخستین آغازگران این کار است. پس از او البته گردآوری و نگاهبانی ترانه‌های بومی که اساسا کار گروهی است سر و سامان دقیق‌تری گرفت و گروه‌های مختلفی با حمایت نهادهای دولتی به چهار سوی ایران رفتند و از گردآوری‌های آنها مرکزی به نام «صدا‌خانه ملی ایران» به وجود آمد.

ناگفته نماند که صبا برای تزریق شور و نشاط به موسیقی سنتی، به آفرینش قطعات ضربی نیز پرداخت و این قطعات را وارد ردیف‌های خود کرد. اگر چه پیش‌درآمد و چهار مضراب و رنگ و تصنیف کم و بیش از زمان درویش‌خان ابتکار شده ولی صبا این فرم‌های تازه را سازگار با ذوق و سلیقه زمانه پرورش داده و جاذبه بسیار به آنها بخشیده است. در این میان به خصوص باید از چهارمضراب‌های او یاد کرد که می‌توان گفت با آنها انقلابی در ضربی‌نویسی پدید آورده است. اجرای این چهارمضراب‌ها البته دشوار است و مهارت کامل نوازنده را می‌طلبد. صبا با آفرینش این گونه قطعات (مثلا در صدر آنها زنگ شتر) می‌خواسته شاگردان خود را به مرز مهارت برساند که خیلی از آنها البته رسیدند. مثل بدیعی‌ها، تجویدی، خالدی و خرم. گفتنی است که «زنگ شتر» سال‌ها محک کمال هنری میان شاگردان ویولن صبا بود. هر کدام که آن را دقیق‌تر، ظریف‌تر و در نتیجه نزدیک‌تر به اجرای خود او می‌نواخت، داعیه برتری بر همگنان خود پیدا می‌کرد.

حرف‌های صبا

دیدگاه هنری- فرهنگی صبا کم و بیش همان دیدگاهی است که وزیری داشت و با تکیه بر آن موسیقی ایران را ارزیابی می‌کرد. او نیز چون وزیری، منطقی و معتدل و واقع‌گرا بود. نه چون غرب‌زدگان آن زمانی، ارزش‌های جوهری موسیقی سنتی را انکار می‌کرد و نه چون کوته‌بینان در مقایسه با موسیقی بین‌المللی آن را برتر می‌شمرد.

جهان‌بینی صبا از دانش هنر او مایه می‌گرفت. ارزش موسیقی را در ذات زیبای او می‌جست و نه در تابعیت شرقی یا غربی آن. او خود گفته است:

«به عقیده اینجانب ریشه موسیقی یکی است و از این نظر تفکیک موسیقی تحت عناوین شرقی و غربی معنا ندارد. باید متذکر شویم که عقاید افراطی یک عده که جدایی بین موسیقی شرقی و غربی قائل شده‌اند، در موسیقی ملی وضع کنونی را به وجود آورده است…»

اتهامی که همان افراطیون بر نوآوران می‌بستند، آن بود و هنوز نیز هست که گویا می‌خواهند هر چه را که سنتی است به دور بریزند. صبا در پاسخ می‌گفت:

«موسیقی ایرانی ساخته روح و محیط و تاثرات و عواطف خودمان است. چیزی نیست که به دور ریخته شود یا عوض شود. فقط برای آنکه احتیاجات امروز را کفایت کند باید در قالب علمی ریخته شود و بر اساس موسیقی صحیح استوار گردد…»

صبا نوعی بررسی اجتماعی از موسیقی سنتی ایران به دست داده و کار جامعه‌شناسان را آسان کرده است. در پاسخ کسانی که غمگنانه بودن مایه‌های ایرانی را عیب می‌شمارند و معتقدند که باید موسیقی شاد جای آنها گذاشت، گفته است:

«اگر موسیقی نشاط‌انگیز تهیه شود که ریشه آن از موسیقی ایرانی آب نخورد، دیگر آن را نمی‌توان موسیقی ایرانی نامید و اگر مبنای این موسیقی مغموم است چطور می‌توان از آن موسیقی بشاش و خندان به وجود آورد؟… روحیه ایرانی مغموم بوده و هنوز هم هست. این مغمومیت در همه شئون و تمام اشعار و موسیقی ما نهفته است. پس اگر بخواهیم موسیقی نشاط‌آور داشته باشیم اول باید در درون قلب خود ایجاد بشاشت و نشاط بنماییم (ساختگی خیر!)… طبعا موسیقی ما هم که تراوشات روحی ماست نشاط‌آور خواهد شد…»

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=65012