حامد محمدی- افشای اطلاعات حکومتی، درز محتوای جلسات و نشستهای محرمانه و برملا شدن اسناد و مدارک مربوط به مفاسد اقتصادی مدتهاست دامن جمهوری اسلامی را گرفته است.
چرا این روند سرعت یافته؟ چه میزان از آن مربوط ضعف سرویسهای امنیتی است و تا چه اندازه ناشی از اختلافات جناحی است؟
پس از آنکه جواد کریمیقدوسی نماینده مشهد در مجلس شورای اسلامی سخنانی منتسب به محمدجواد ظریف وزیر خارجه را مربوط به مذاکرات با آمریکا درباره برجام منتشر کرد، سخنگوی این وزارتخانه به طور رسمی اعلام کرد، آنچه این نماینده منتشر کرده تحریف شده است و رفتاری «غیراخلاقی»، «غیرقانونی» و «غیرشرعی» است و آن را گرا دادن به آمریکا با افشای اطلاعات غلط دانست که به گفتهی او «ذبح منافع و امنیت ملی کشور است».
بهرام قاسمی سخنگوی وزارت خارجه نیز گفت: «هر عقل سلیمی که ذرهای نگران افشای اسرار کشور در برابر بیگانگان و بخصوص آمریکا باشد، میداند که نباید صحبتهای خصوصی وزیر امور خارجه را که در جمع محدودی از نمایندگان معتمد مجلس بیان شده و برای نمایندگان مردم از بایدها و نبایدهای بیان مواضع و نحوه موضعگیری در کشور صحبت می کند، افشا کرد».
افشای گفتههای خصوصی و یا اسرار محرمانه حکومت آن هم در نشستی که در کمیسیون امنیت ملیِ مجلس شورای اسلامی برگزار شده، همانقدر سوال برانگیز است که در ماههای گذشته پروندههایی نظیر دستمزدهای نجومی مدیران، واگذاری املاک نجومی توسط شهرداری به مدیران، حسابهای شخصی رئیس قوهقضائیه، اختلاسهای ریز و درشت از وزارتخانهها و سازمانها گرفته تا فدراسیونهای ورزشی این پرسش را مطرح میکند که چرا چنین افشاگریهایی صورت میگیرد؟!
یکی از تازهترین موارد در مورد درز اطلاعات محرمانه مربوط به دستگیری سه تن از معاونین اطلاعات سپاه بود که وبسایت «آمدنیوز» روز جمعه، ۲۴ دی از آن پرده برداشت. طبق این گزارش محراب، عظیم و افشاری، سه تن از معاونان ارشد حسین طائب، رئیس سازمان اطلاعات سپاه پاسداران، به اتهام مفاسد کلان اقتصادی، کارچاقکنی، باجگیری از ثروتمندان و سرمایهداران و پولشویی در مهرماه سال جاری بازداشت شدهاند که البته این خبر از طرف سپاه تکذیب شد.
با این حال حسین نجات رئیس سازمان اطلاعات سپاه این خبرها را ناشی از فضاسازی معاندین و رسانههای ضد انقلاب و وابسته به سرویسهای جاسوسی بیگانه خواند و آن را ناشی از مقابله قاطع این سازمان با عناصر نفوذی و حلقههای اصلی فساد اقتصادی در ایران دانست.
سایتها و کانالهای پیامرسانی ناشناخته که میتوان از آنها به عنوان «ویکیلیکسهایی با ابعاد کوچک» نام برد بدون اینکه جریانهای پشتیبان آنها کاملا مشخص باشند، دست به افشاگریهای گسترده میزنند و در بعضی مواقع هم پروندههایی نظیر ماجرای تجاوز سعید طوسی استاد قرآن به شاگرداناش سر از رسانههای خارجی درمیآورد.
در این نوشته به تشریح «فقط بخشی» از «باگهای اطلاعاتی» (باتلاقهایی که سازمانها و نهادهای اطلاعاتی و امنیتی) جمهوری اسلامی را درگیر خود کرده است پرداخته میشود.
تقریباً در اکثر کشورها مشاغل نظامی، امنیتی و قضایی به علت شرایط خاصی که دارند از سختترین مشاغل به شمار میروند.
یک سند امنیتی یا پرونده اطلاعاتی شاید سالها باز باشد، تکمیل و مستدلتر شود و حتی نتایج آن هم کاملاً مشخص باشد اما هرگز رو نشود.
به طور کلی، دانستن و نگفتن، کار دشواری است. یک نیروی امنیتی و اطلاعاتی علاوه بر ویژگیهای ذاتی و رفتاری حتماً باید برای حفاظت اطلاعات و حفاظت گفتار خود آموزش ببیند و تجربه کسب کند. از ارکان اساسی یک سازمان اطلاعاتی عدم درز پروندههای محرمانه به بیرون است. در این صورت اطلاعات بر اساس طبقهبندیها در شرایطی به بیرون درز میکنند که: یا آن سازمان اطلاعاتی تصمیم به نشر آن گرفته باشد و یا در نتیجه غفلت و سهلانگاری لو برود.
خارج از این دو مقولهی سازمانی «سرقت اطلاعاتی» اعم از جاسوسی و هک به منظور «فروش» یا «بهرهگیری از آنها در رقابتها و درگیریهای درونسازمانی و جناحی» از دیگر کانالهای افشای اطلاعات است.
در این میان، سطح حقوق (درآمد قانونی) یک نیروی اطلاعاتی باید آنقدر بالا باشد که علاوه بر تامین معیشت و آرامش ذهنی، هرگز نیاز به داشتن شغل دوم، گرفتن رشوه، سوء استفاده از موقعیت در جهات تولید پول و باندبازی و… نداشته باشد.
گرچه مطرح میشود که آرمان، اخلاق و باورهای دینی و اعتقادی سهم عمدهای در حفظ اطلاعات سازمانی دارد، اما در بلندمدت نمیتواند جایگزین مسائل مالی شود و به تنهایی کارآیی ندارد.
در چه شرایطی بیش از حد معمول اطلاعات محرمانه حکومتی افشا میشود؟
الف) عدم تامین معیشت و کاستیهای مادّی نیروی اطلاعاتی
ب) تلاش برای جایگزین کردن باورهای اعتقادی و دینی به جای تامین نیازهای مادی
پ) ضعف هستهی گزینش و جذب نیروهایی که به طور ذاتی برای فعالیت در سازمانهای اطلاعاتی مناسب نیستند
ت) افت سطح آموزش فنی، تزریق مداوم باورهای اعتقادی به جای تاکتیک و تکنیکهای سازمانی
ث) عادت به دستکاری دادهها و اطلاعات با شیوههای ماهرانه به نفع شخص یا جناح خاص سیاسی
ج) فعالیت همزمان چندین نهاد اطلاعاتی به صورت موازی با منافع همسو یا غیرهمسو
چ) سوء استفاده دولت یا حکومت، یا نهادهای نظامی از قدرت خود در جهت اهداف سیاسی یا اقتصادی
ح) تلاش مدیر یا کارمند سازمان اطلاعاتی برای نشان دادن تبحّر و شایستگیهای خود به بالادست یا رقبا و دوستان سازمانی با استفاده از شانتاژ، اغراق، دروغگویی، تصویرسازی، سیاهنمایی، بلوف تحت تاثیر چشم و همچشمی، حسادت، نیاز به ارتقاء جایگاه سازمانی، نیاز به برجستهنمایی فعالیتهای روزمره و ماموریتهای سازمانی و از این قبیل رفتار؛ به طور خلاصه «داغ کردن تنور اطلاعات».
خ) برتری یافتن خصلتهای ایدئولوژیک و اعتقادی اشخاص نسبت به اهمیت تخصص و تحصیلات در جذب اعضای سازمان اطلاعاتی و امنیتی
د) افزایش حجم ماموریتها بدون در نظر گرفتن تواناییهای فردی نیروها و ظرفیتهای سازمانی
ذ) اثرگذاری بیش از حد و نتایج مضاعف افشای اطلاعات محرمانه در رقابتهای جناحی، که خود به علت چند معلول است:
۱- وجود خفقان و سرکوب شدید
۲- عدم دسترسی به گردش آزاد اطلاعات
۳- تکحزبی بودن و یا داشتن احزاب بیکیفیت
۴- کارآیی افشای اطلاعات محرمانه به عنوان روشی برای حذف رقبای سیاسی
ر) توهم نیروهای اطلاعاتی ناشی از کوتهبینی و نگاه کانالیزه شده
ز) درگیر کردن نیروهای رده پایین با مسائل پیشپا افتادهی اجتماعی
جمهوری اسلامی در شرایطی قرار گرفته که سازمانهای امنیتی آن با بسیاری از موارد بالا دست به گریبان است. این ضعفها با توجه به شکل امنیتی ساختار کمتر نمود پیدا میکند یا مورد نقد و بررسی قرار میگیرد، اما هر بار در گوشهای از فعالیتهای رژیم سر برون میآورد.
نمونههای دیگر از ضعف نیروهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی را میتوان در عدم موفقیت ماموراناش در ماموریتهای برونمرزی دید که جسته و گریخته شناسایی و دستگیر میشوند و در دادگاههای مختلف از آمریکا گرفته تا کشورهای آسیایی، آفریقایی و اروپایی به حبسهای طولانی و جرایم سنگین محکوم میشوند.