فیروزه رمضان زاده (+عکس، ویدیو) «اینجا شرایط واقعاً غیرانسانی است، با بدترین شرایط، زیر باران و در سرما داریم یخ میزنیم، خیلی از چادرها برق ندارند، فقط یک سری کانتینرهای مخصوص متاهلین برق دارند، البته مشخص نیست با چه معیار و ملاکی این کانتینرها را واگذار میکنند، چون خیلی از متاهلها الان دارند در چادر زندگی میکنند.»
این جملات را اشکان با صدایی خسته و بغضآلود میگوید، یک سال پیش از ایران خارج شده، قرار بود یک قاچاقچی او را از راه ترکیه به اروپا برساند اما او را در یونان رها کرد و رفت. حالا اشکان یک سال است در کمپ پناهجویان جزیره ساموس یونان گیر افتاده است.
در این جزیره خیلیها به هر دری میزنند تا از آن خارج شوند و خود را به آتن برسانند، حتی از راه خودزنی و تظاهر به دیوانگی و جنون.
اشکان در ادامه اضافه میکند: «شرایط خیلی بد است، به حدی که خیلی از پناهجوها برای خارج شدن از این کمپ و این جزیره برزخی، خودزنی میکنند یا خود را به دیوانگی میزنند تا بتوانند پرونده پزشکی بگیرند و از جزیره خارج شوند.»
اشکان و نزدیک ۱۵۰۰ پناهجوی زن، مرد و کودک ایرانی، افغانستانی، پاکستانی و عرب در رویای رسیدن به اروپا، در این کمپ بسرمیبرند، برخی از آنها با قایق و برخی دیگر نیز از طریق مرزهای زمینی خود را به این جزیره رساندهاند، در کشوری که خودش با بحران مالی و اقتصادی روبرو است.
بر اساس گزارشهای منتشرشده ازسوی سازمان بینالمللی مهاجرت، روزانه نزدیک به ۱۵۰ نفر با قایق به جزایر یونان میرسند.
از پزشک و پرستارخبری نیست مگرخودزنی کنید
علی که همراه برادرش از شش ماه پیش در این کمپ بسر میبرد میگوید: « این جزیره مثل یک برزخ شده، هیچ راه فراری برای خروج از این جزیره نیست، بسیاری از پناهجوبان ایرانی نزدیک به ۱۰ ماه است که در این کمپ و در چادر زندگی میکنند.»
پناهجویانی که در جزیره ساموس گیرافتادهاند نداشتن امکانات بهداشتی و پزشکی و تغدیه مناسب را از مهمترین مشکلات پناهجویان این کمپ میدانند.
برادرعلی، مهدی، صحبتهای برادرش را تکمیل میکند: « بیشتر کسانی که اینجا هستند مصاحبه دومشان بعد از ۱۰ ماه انجام شده، تصور کنید تاریخ مصاحبه دادهاند ۳۱ ژانویه ولی در آن تاریخ میگویند بروید دو ماه دیگر بیایید، فرض کنید ۵ بار، دو بار تمدید شود میشود ۱۰ ماه، ده ماه، آن فلکزده بیچاره که در اینجا حق دارد وارد کشور دیگری شود باید در چادر و در بدترین شرایط زندگی کند، با غذاهایی که اصلاً قابل خوردن نیستند، با امکانات بهداشتی زیر صفر، دستشویی و حمام بسیار کثیف، آب گرم نیست، فقط در ساعات خاصی مثل نصف شبها، آب حمام، کمیگرم است، من خودم سه صبح حمام میکنم آن هم بعد از ۵ دقیقه آب سرد میشود، البته بسیار کثیف و آلوده است.»
علی هم در انتقاد از وضعیت درمانی این کمپ میگوید: «از پزشک و پرستار خبری نیست مگر خودزنی کنید یا رگ بزنید که به شما رسیدگی کنند، این کارها را بعضیها کردند و رفتند، به خودشان آسیب زدند که از این زندان و این جزیره خارج شوند وگرنه برای بیماریهای عادی مثل بیماریهای پوستی، یک سری بیماریهای روانی مثل اضطراب، دکتری نیست، کسی بوده مبتلا به بیماری اضطراب بوده و قرص مصرف میکرده دکتر بالای سرش نیاوردند.»
وی که از افسردگی شدید رنج میبرد میافزاید: «الان یک ماه است دارم پیگیری میکنم به دکتر بروم، هنوز به من نوبت ندادهاند به این خاطر که در اینجا یک دکتر بیشتر نیست یا آنقدر سرشان شلوغ است و تعدادشان کم که وقت نمیکنند رسیدگی کنند. در کل اوضاع بسیار بد است و ما بسیار نا امیدیم. همه ایرانیهای ساکن اینجا مشکل پیدا کردهاند، یا عصبی شدهاند یا دچار افسردگی شدهاند. ما فکر میکردیم از این جا رد شویم وارد آتن میشویم، ولی الان همه ما به زور و به خاطر اینکه در چادر زندگی میکنیم مجبوریم اثر انگشت بدهیم. امیدواریم که حداقل از جزیره خارج شویم و به آتن و جای بهتری برویم و سقفی بالای سرمان باشد و زیر باران نباشیم. در زمان بارندگی اکثر چادرها خیس میشوند، دائم ما را به این چادر و آن چادر جابجا میکنند.»
درگیری و نزاع
در این کمپ هم مثل سایر کمپهای یونان، اغلب، بین پناهجویان درگیری و نزاع رخ میدهد.
به گفته نادر که سابقه زندگی او در این کمپ از بقیه پناهجویان ایرانی بیشتر است، «پلیس خودش را کنار کشیده و وارد نزاعها و درگیریهای پناهجویان نمیشود، آنقدر قدرت ندارد که امنیت ایجاد کند. در بسیاری از مواقع دعوا میشود، چاقوکشی میشود افغانها و پاکستانیها با عربها با قمه و شمشیر به جان هم میافتند، چند بار پلیس آمده و آنها را بازداشت کرده.»
مشکل بیپولی
او میافزاید: «درهای قاچاق را هم باز گذاشتهاند که پولش را نداریم، راه قانونی هم نگذاشتهاند که از این جزیره رد شویم، میگویند جزو قانون است که اثر انگشت بگیریم، اثر انگشت را به زور، هیچ کشوری نمیتواند بگیرد ولی در اینجا شما پناهجو را نگه میدارید که نه میتواند تکان بخورد نه به او اجازه کار میدهید، نه کمیپول میدهید، غذاهایی میدهید که اصلاً قابل خوردن نیستند، به هر حال پناهجو، هزینه تلفن میخواهد برای شارژ تلفن یا اگر نتواند غذا بخورد هفته ای یک بار ساندویچی از شهر بخرد، هیچ وجهی به پناهجویان جزیره ساموس پرداخت نمیشود، هرچند در برخی جزیرههای یونان به پناهجویان حقوق میدهند، خیلی ازایرانیهای این کمپ، بی پول هستند و حتی کرایه راه و تاکسی گرفتن هم ندارند، مجبورند در کمپ بمانند چون پول ندارند.»
با وجود آنکه این پناهجویان در صورت پذیرش پناهندگی در یونان پس از پنج سال میتوانند پاسپورت اتحادیه اروپا را بگیرند اما ترجیح میدهند زودتر وضعیت کشور سوم آنها قبل از ۵ سال مشخص شود.
انگشتنگاری به زور
پناهجوی دیگری به نام کاوه که اهل یکی از شهرهای کردستان است میگوید: «مشکل این است که عملاً به زور، اثر انگشت میگیرند و این کار با کتک زدن پناهجو هیچ فرقی ندارد، پناهجو راه و انتخاب دیگری ندارد، اعتراض هم که میکنیم میگویند برگردید به کشورتان یا ترکیه، میگوییم جانمان در خطر بوده که به اینجا آمدهایم، ترکیه هم همسایه ایران است و امن نیست. چه کسی حاضر است ۵ سال در این شرایط برای گرفتن پاسپورت اروپا منتظر بماند. مگر ما زندانی آنها هستیم؟»
پناهجویان بیپناه
احسان که خود را شاعر معرفی میکند میگوید: «ما اهل قلم هستیم، کتاب در ایران منتشر کردهایم اما صدایی نداریم، رسانه نداریم صدای ما شنیده بشود، قراراست اینجا باشیم تا زودتر پروسه قانونی ما طی شود، عرف پناهجو یک سقف بالای سر و یک پول توجیبی و امکانات پزشکی است. در این جزیره، یک روانشناس در روزهای اول که سه هزار نفر آمده بودند آمد. کسانی که خود را به بیماری زدند یا بچه داشتند را فرستادند به آتن.»
بر اساس آخرین گزارش سازمان بینالمللی مهاجرت در مهرماه سال جاری، روزانه بیش از پنجهزار پناهجو و مهاجر وارد یونان میشوند و احتمال دارد این روند در ماههای آینده همچنان ادامه داشته باشد آن هم در شرایطی که دهها هزار مهاجر و پناهجو، در اغلب این کمپها بدون هیچگونه امکانات بهداشتی، درمانی، گرمایی و تغذیه نامناسب بسرمیبرند.